زمان مطالعه: 3 دقیقه

کور شدن زن جوان زیر کتک های شوهر خشن

مرد خیاط در جریان درگیری باهمسرش به‌خاطر ضربه‌هایی که به سر وی وارد کرده بود باعث نابینایی یکی از چشم‌های زن جوان شد.
13 مهر 1399
شناسه : 57883
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/57883
480+
بالا
مرد خیاط در جریان درگیری باهمسرش به‌خاطر ضربه‌هایی که به سر وی وارد کرده بود باعث نابینایی یکی از چشم‌های زن جوان شد.

حادثه 24 - مرد خیاط در جریان درگیری باهمسرش به‌خاطر ضربه‌هایی که به سر وی وارد کرده بود باعث نابینایی یکی از چشم‌های زن جوان شد.

رسیدگی به این پرونده از یک سال و نیم قبل و به‌دنبال مراجعه زن جوانی به دادسرای البرز آغاز شد. مرضیه که یکی از چشم‌هایش را بسته بود به بازپرس گفت: شوهرم با ضربه‌هایی که به سرم وارد کرده باعث کوری چشم چپم شده است حالا به اینجا آمده‌ام تا از او شکایت کنم.

وقتی زن جوان به پزشکی قانونی فرستاده شد نتیجه بررسی‌ها نشان می‌داد علت نابینایی چشم مرضیه ضربه محکم به ناحیه چپ سر و در نهایت عفونت درونی چشم و نابینایی شده است.

پس‌ از طرح شکایت، شوهرش به‌ نام سیروس به اتهام ایراد ضرب و جرح عمدی بازداشت شد و صبح دیروز در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز به ریاست قاضی قیومی تحت محاکمه قرار گرفت.

در ابتدای جلسه رئیس دادگاه متن کیفرخواست را بیان کرد. سپس شاکی در جایگاه ایستاد و با طرح شکایت به دادرسان دادگاه گفت: من 14سال قبل با این مرد که خیاط است ازدواج کردم دراین مدت با هم اختلافات زیادی داشتیم و او بارها مرا کتک زده بود. گاهی سرم می‌شکست گاهی چشم‌ام کبود می‌شد او بشدت بداخلاق و عصبانی است روز حادثه هم دوباره مشاجره کردیم او خیلی عصبانی بود و به من حمله کرد و با مشت و لگد به جانم افتاد. از آن روز به بعد من بشدت سردرد داشتم تا اینکه چشمانم تار شد وقتی نزد پزشک رفتم آنجا به من گفتند به‌خاطر پارگی برخی رگ‌های داخلی چشم چپم عفونت کرده و باید چشم را تخلیه کنند.... پس‌ از آن شکایت کردم و حالا از قضات دادگاه می‌خواهم که او را قصاص کنند.

پس‌ از پایان اظهارات شاکی متهم به دستور رئیس دادگاه پشت میز محاکمه ایستاد و درباره اتهام اش به قضات دادگاه گفت: من قبول دارم که باعث نابینایی چشم همسرم شدم و حالا بشدت پشیمانم من رفتارهای بدی داشتم وقتی عصبانی می‌شدم رفتارم دست خودم نبود اما آقای قاضی من همسرم را دوست دارم حاضرم یکی از چشمانم قصاص شود اما از او بخواهید که مرا رها نکند. پس از پایان جلسه قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شدند.‌

ارسال نظر