حادثه 24 - دو مرد جوان که در نزاعی جمعی یکی از اهالی روستایشان را به قتل رسانده و به قصاص محکوم شده بودند، پس از گذشت 9 سال با جلب رضایت اولیای دم از قصاص رهایی پیدا کردند.
رسیدگی به این پرونده از مرداد سال 90 با قتل مرد جوانی بهنام مهدی در روستای زرین دشت آغاز شد و بلافاصله مأموران با حضور در محل جنایت موضوع را مورد بررسی قرار دادند.
در این پرونده 7 متهم بازداشت شدند هرچند هیچکدام اتهام قتل را نپذیرفتند و هرکدام دیگری را مسبب جنایت معرفی میکرد اما با این حال تحقیقات پلیس تکمیل شد و از میان 7 متهم، پرونده 3 نفرشان که نقش اصلی در ماجرا داشتند با صدور کیفرخواست اتهام قتل عمد به شعبه 4 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و سایر متهمان هم به اتهام معاونت در قتل محاکمه شدند.
در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده اولیای دم خواستار قصاص متهمان شدند. همسر مقتول گفت: من و دخترم سوار موتور همسرم بودیم که یکی از اهالی روستا بهنام سهراب با موتور جلوی ما را گرفت و لگدی به من زد که موتورمان منحرف شد و ما به زمین افتادیم بعد هم به سمت روستا فرار کرد. دلیل این کارش را نفهمیدم اما وقتی به روستا رسیدیم ناگهان حدود 50 مرد به سمت همسرم حمله کردند و سهراب با قفل فرمان ضرباتی را به همسرم زد و در ادامه هم حامد با داس و حسن با چوب به سر شوهرم زدند. چند نفر دیگر هم با مشت به سر و صورت همسرم زدند تا اینکه او جلوی چشم من و دخترم جان باخت.
در ادامه سهراب به جایگاه رفت و گفت: در محل کارم بودم که یکی از بستگانم با من تماس گرفت و گفت مهدی- مقتول- سر موضوع کوچکی با مادرش درگیر شده و زن بیچاره را کتک زده است.
از شنیدن این خبر عصبانی شدم و در حال بازگشت از محل کار به خانه بودم که مهدی را به همراه زن و بچهاش در میانه راه دیدم و به آنها لگد زدم. وقتی به روستا برگشتم تعداد زیادی از اهالی روستا در آنجا جمع شده بودند. همان موقع مهدی و زن و بچهاش که بهدنبال من آمده بودند وارد روستا شدند، همه با چوب و چماق به سمت او حمله کردند اما من ضربهای به مهدی نزدم. حامد با داس به سر او زد. ضمن اینکه من در اعترافاتم بهخاطر اینکه تحت فشار بودم قتل را گردن گرفتم.
سپس حامد گفت: قبول دارم در این درگیری داس داشتم اما ضربهای به مقتول نزدم. حسن نیز منکر مشارکت در قتل شد و خود را بیگناه خواند.
سپس چهار متهم دیگر یک به یک در جایگاه قرار گرفتند و همگی منکر معاونت در قتل شدند.
در نهایت و بعد از اینکه قضات آخرین دفاع متهمان را شنیدند وارد شور شدند و در پایان جلسه هیأت قضایی با توجه به مدارک موجود در پرونده و اظهارات شاهدان، سهراب و حامد را به قصاص با پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای دم محکوم کردند. حسن و سایر متهمان نیز به خاطر شرکت در نزاع منجر به قتل به زندان محکوم شدند.
این حکم در دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد و قطعی شد. تا اینکه دو سال قبل سهراب توانست با پرداخت دیه رضایت اولیای دم را جلب کند. چون اولیای دم نتوانسته بودند تفاضل دیه را بپردازند حکم اعدام حامد هم که در زندان بود اجرا نشد و سرانجام با گذشت حدود 9سال از ماجرا حامد هم با پرداخت دیه رضایت اولیای دم را جلب کرد.
به این ترتیب با صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به لحاظ جنبه عمومی جرم مورد بررسی قرار گرفت.
در این جلسه که صبح دیروز در شعبه 4 دادگاه کیفری برگزار شد، سهراب گفت: من همان موقع هم گفتم که ضارب من نبودم و حامد ضارب بود اما چون همسر مقتول از دست من عصبانی بود میخواست مرا قصاص کند. البته قبول دارم که من به او لگد زدم به همین دلیل هم همسر مقتول از من ناراحت بود.
9 سال است که در زندان هستم و برای اینکه بتوانم رضایت بگیرم خانوادهام همه داراییشان را فروختند و به اولیای دم دادهاند. ما در یک روستای کوچک زندگی میکنیم و بعد از این درگیری شرایط برای خانواده من خیلی سخت شد. من درخواست دارم حالا که 9 سال در زندان بودم و تاوان کاری را که کردهام دادهام حکم آزادی مرا صادر کنند.
با پایان جلسه دادگاه هیأت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.