حادثه 24 - مرد جوان که به خاطر وصول طلبش از دایی ثروتمند خود با همدستی دو نفر او را ربوده بود، صبح دیروز در شعبه 9 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
رسیدگی به این پرونده از یک سال قبل با شکایت مرد میانسالی به نام سعید آغاز شد. وی به پلیس گفت از سوی خواهرزادهاش ربوده شده و مورد اخاذی قرار گرفته است. وی در اظهاراتش عنوان کرد: روز حادثه مثل همیشه در حال رفتن به محل کارم بودم که 2 نفر جلوی خودروام را گرفتند. یکی از آنها مدعی شد که وکیل دادگستری است و موکلش شکایتی علیه من ارائه کرده و او باید موضوع را پیگیری کند. بعد از من خواست برای گفتوگو سوار خودرواش شوم. این وکیل اطلاعات دقیقی از من داشت که مطمئن شدم بخوبی من را میشناسد به همین خاطر سوار خودروشان شدم که لحظاتی بعد آنها در گوشهای از خیابان توقف کردند و بشدت من را مورد ضرب و شتم قرار دادند. در ادامه هم چشمبندی به من زدند و به محل خلوتی بردند و با تهدید از من چک سفید امضا گرفتند.
وی در ادامه افزود: همان طور که چشمبند روی صورتم بود، سرم را خم کردم تا چک را امضا کنم که در کمال ناباوری دیدم خواهرزادهام بدون اینکه حرف بزند، جلوی من ایستاده و آن دو نفر را هدایت میکند. با این حال از ترس جانم حرفی نزدم. پس از اظهارات شاکی، مأموران بلافاصله نریمان خواهرزاده او را بازداشت کردند که او در همان بدو ورود به اداره آگاهی اتهام مطرح شده را پذیرفت و گفت: من داییام را دزدیدم و خواستم با این کار، طلبی را که مدتها بود نمیتوانستم از او وصول کنم، بگیرم. برای این کار هم 2 همدست داشتم که یکی از آنها وکیل دادگستری است.
در ادامه مأموران 2 همدست متهم اصلی را دستگیر کردند که مشخص شد فردی که عنوان شده بود وکیل دادگستری است، دروغ گفته و وکیل قلابی است.
وکیل قلابی نیز به مأموران گفت: من سالهاست که با نریمان دوست هستم و او میداند که من وکیل نیستم. اما از من کمک خواست و گفت که در ازای طلبم از مردی میخواهم چنین کاری بکنم اما نمیدانستم که شاکی دایی نریمان است. البته قرار بود بعد از اخذ پول درصدی هم بگیرم.
متهم دیگر این پرونده نیز عنوان کرد: ما نمیدانستیم که شاکی دایی دوستمان هست و فکر نمیکردیم که ماجرا اخاذی است بر این باور بودیم که او با شاکی اختلاف مالی دارد و نریمان هم به ما اطمینان داده بود که این مرد از ما شکایتی نمیکند چون میگفت او بدهکار است و باید بدهیاش را پرداخت کند. حالا هم نریمان حتماً از داییاش رضایت میگیرد و ما باید مجازاتهای سنگینی را متحمل بشویم.
بعد از اعترافات متهمان، کیفرخواست علیه هر 3 متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 9 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
در ابتدای جلسه شاکی در جایگاه قرار گرفت و گفت: من فرد ثروتمندی هستم و سر مسألهای با خواهرزادهام اختلاف مالی داشتم. اما نریمان میگفت چون من ثروتمندم، باید بیشتر از حقش به او پول بدهم و من هم راضی به این کار نبودم. وقتی هم زیر بار نرفتم او نقشه آدم ربایی و اخاذی از من را اجرا کرد و از من یک چک سفید امضا گرفت و مبلغی هم از حسابم برداشت کرده است. حالا هم از هر 3 نفر آنها شکایت دارم و خواستار اشد مجازات برایشان هستم.
در ادامه دو متهم دیگر پرونده ضمن ابراز پشیمانی از کاری که کرده بودند، خواهان بخشش خود شدند.
پس از آنها نریمان در جایگاه قرار گرفت و با صراحت گفت: من اتهامم را قبول دارم و این کار را هم برای گرفتن بدهی از داییام انجام دادهام. مدتی بود که از او طلب داشتم اما چون مدرکی برای وصول طلبم نداشتم، نمیتوانستم کاری کنم او خیلی به من و خانوادهام توهین و ما را اذیت کرد. من این نقشه را کشیدم تا متوجه شود افرادی هم هستند که بیشتر از او قدرت دارند. حالا هم از کاری که کردهام پشیمان نیستم و درخواست بخشش ندارم دادگاه هم هر حکمی صادر کند، قبول میکنم ولی هیچ درخواستی مبنی بر بخشش از داییام ندارم. پس از اظهارات شاکی و متهمان، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند