حادثه 24 - ورزشکارهایی که ادعا میکنند در ورزش ایران کارهای بزرگی انجام دادهاند باید سری به یکی از باشگاههای محقر جیرفت بزنند تا ببینند جوان 34 ساله جیرفتی چگونه با 2دست و یک پای مصنوعی روزی چندصد کیلو وزنه میزند و قهرمان مسابقات جهانی هم میشود.
وحید پورمرادی، بدون تردید یکی از خاصترین ورزشکاران معلول است که از دل یک حادثه هولناک عبور کرده و حالا قهرمان مسابقات جهانی بدنسازی است. او 13سال قبل دچار برقگرفتگی شد و 2 ست و یک پایش را از دست داد، اما هیچ وقت امیدش را از دست نداد. کاری که او در ورزش معلولان انجام داده مثل پرواز یک پرنده با بالهای شکسته است و پیدا کردن جملهای برای توصیف شگفتی بزرگی که رقم زده گاهی غیرممکن بهنظر میرسد. وحید پورمرادی را باید نقطه مقابل ورزشکارهایی دانست که مدام از کمبود امکانات و تعویق پاداشهای چندصد میلیونی گله میکنند؛ ورزشکاری که بعد از تصاحب مدال طلای مسابقات جهانی، سودای قهرمانی در مستر المپیا که جایگاه سلاطین بدنسازی جهان است را دارد و میگوید هزینه زندگیاش به سختی جور میشود، اما هر روز دستهایش را به نشانه شکرگزاری بالا میبرد.
معلولیت برای خیلیها پایان زندگی عادی است، اما برای شما شروعی دوباره بود. چه حادثهای منجر به معلولیتتان شد؟
مهرماه 1387 بود که در بیستودوسالگی بر اثر یک حادثه عجیب و ناگهانی معلول شدم. آنموقع همراه برادرم در کار نصب داربستهای فلزی بودم. یک روز مشغول بستن داربست برای ساختمان بودیم و بدون اطلاع از اینکه کابل فشار قوی در حریم منطقه مسکونی است دچار برقگرفتگی شدم. این خاصیت کابلهای فشار قوی است که مثل آهنربا عمل میکند و تا فاصله یکمتری هر موجود زندهای را میبلعد. از لحظه وقوع حادثه چیز زیادی یادم نیست فقط میدانم که چیزی مثل رعدوبرق به جانم افتاد. این حادثه ساعت 8صبح رخ داد و وقتی چشم باز کردم روی تخت بیمارستان بودم.
در بیمارستان متوجه شدت حادثه و معلولیت شدید؟
من در شهرستان جیرفت زندگی میکنم که امکانات محدودی دارد. در بیمارستان به من گفتند اتفاق خاصی نیفتاده و دچار برقگرفتگی شدی، در حالی که مدام از داخل در حال سوختن بودم. به همین دلیل به یکی از بیمارستانهای کرمان منتقل شدم و 2هفته در بیمارستان بستری بودم تا اینکه پزشکان گفتند برقگرفتگی شدید بوده و بهاحتمال فراوان باید هر 2دست و هر 2پایم را قطع کنند. من جوان پرانرژی و فعالی بودم و نمیدانستم بعد از قطع شدن دست و پایم چگونه زندگی کنم. احساس میکردم در بیستودوسالگی خیلی کارهای نکرده دارم که باید انجام دهم و آیندهام را بدون داشتن دست و پا تصور نمیکردم. پزشکان معالجم خیلی اصرار میکردند که زودتر باید دست و پایم را قطع کنند، اما مخالف بودم تا اینکه مرا به یکی از بیمارستانهای تهران منتقل کردند. آنجا هم دکترها گفتند وضعیت وخیمی داری و زودتر باید به اتاق عمل بروی. فردای آن روز دست و پای راستم را قطع کردند و یک هفته بعد دست چپ را هم از دست دادم. فقط پای چپ برایم باقی مانده بود و دکترها چندین عمل جراحی روی پای چپم انجام دادند و خدا را شکر که جواب داد.
پس 2دست و یک پایتان را از دست دادید. چطور شد که با یک پا به سمت ورزش بدنسازی رفتید. به هر حال این ورزش برای افراد عادی هم آسان نیست.
تا 2سال راه رفتن برایم آرزو بود. دوست داشتم برای یکبار دیگر هم که شده روی پای خودم بایستم، اما ماهیچههای پای چپم تنبل شده بود و یاری نمیکرد. بعد از یک مدت طولانی با کمک خانواده و دوستانم توانستم کمی راه بروم و تا حدودی به زندگی برگردم. در همان روزها یکی از رفقایم آمد و گفت: وحید تو میتوانی ورزش را ادامه بدهی و من هم کمکت میکنم. یک روزهایی نیاز دارید که یک نفر بیاید و دستتان را بگیرد و شما هم یاعلی بگویید و بلند شوید. این اتفاق برای من افتاد و خدا این دوست را سرراهم قرار داد. چند روز به این پیشنهاد فکر میکردم، اما نمیدانستم که با دست مصنوعی میشود وزنه زد و تمرین کرد یا نه. بیم داشتم از اینکه با این وضع ورزش را شروع کنم و یک حادثه دیگر اوضاع جسمانیام را وخیمتر کند. از طرفی دستهایم مدام عفونت میکرد و امکان قالبزدن و بستن دست مصنوعی را نداشتم، اما یک روز تصمیم گرفتم به زندگی عادی برگردم؛ مثل پرندهای که میخواهد پرواز کند اما بال ندارد. وقتی یاعلی گفتم و دوباره ورزش را شروع کردم، دیدم شدنی است. متوجه شدم سختی دارد، اما از توانم خارج نیست.
قبل از معلولیت هم ورزش میکردید؟
قبل از معلولیت هم بدنسازی کار میکردم. درست است که پیشرفت زیادی نداشتم، اما مدام تمرین میکردم و همانطور که گفتم جوان پرانرژی و فعالی بودم. در ورزش بدنسازی اگر خواب و تغذیه مناسبی نداشته باشید به جایی نمیرسید، اما همین که ورزش میکردم و روحیه خوبی داشتم برایم کافی بود. با ورزش به زندگی امید داشتم.
ورزش درد ناشی از معلولیت را تسکین داد؟ اصلا چند وقت طول کشید تا دوباره به زندگی امیدوار شدید؟
صد درصد تسکینبخش بود. با ورزش به لحاظ روحی خودم را تقویت کردم و احساس خوبی داشتم. کسی که ورزش کرده باشد میداند که حتی یک نرمش صبحگاهی با زندگی آدم چه میکند.
الان چند سال است که با وجود معلولیت ورزش میکنید؟
ورزش را 2سال بعد از معلولیتم دوباره شروع کردم، اما 4سال است که بهطور حرفهای تمرین میکنم و روی استیج میروم.
دقیقا از چه زمانی روی استیج رفتید و وارد مسابقات بدنسازی شدید؟
حدود 4سال قبل بود که برای نخستین بار به مسابقات استانی دعوت شدم. بهعنوان ورزشکار افتخاری در مسابقات حضور داشتم و برای نخستینبار روی صحنه رفتم و فیگور گرفتم. به ورزشکار افتخاری مدال نمیدهند، اما نفس حضورم در آن مسابقات از صدها مدال ارزشمندتر بود. وقتی برای نخستینبار روی صحنه رفتم دنیای دیگری را پیش روی خودم دیدم و دیدگاهم درباره ورزش و معلولیت به کلی تغییر کرد. از آنجا به بعد، برای برداشتن قدمهای بزرگتر اشتیاق پیدا کردم و به یقین رسیدم که اگر تمریناتم را ادامه دهم و سخت تلاش کنم به هر آنچه بخواهم میرسم.
دیدن چنین صحنهای برای تماشاگر هم عجیب و غیرمنتظره است. تماشاگران داخل سالن با دیدن شما چه واکنشی نشان میدادند؟
بهت و حیرت را به وضوح در چهره برخی تماشاگرها میدیدم. خیلیها باورشان نمیشد که یک ورزشکار، بدون 2دست و یک پا عضلاتش را ساخته و پرداخته کرده باشد و مسابقه هم بدهد. فقط عده کمی از تماشاگران که از طریق اینستاگرام مرا دنبال میکردند به تواناییام باور داشتند. میتوانم بگویم 80درصد تماشاگرها با دیدن من با یک علامت سؤال بزرگ مواجه شدند و مدام میپرسیدند کسی که 2 دست و یک پا ندارد چگونه وزنه میزند. من 12سال است که در اینستاگرام دارم به سؤالهایی از این دست جواب میدهم. حجم سؤالها به حدی زیاد است که فیلم تمرینها و انجام کارهای روزمرهام را مدام برای طرفدارانم منتشر میکنم. البته پاسخ مشترک من به همه آنها این است که اگر خداوند به مصلحت دری را ببندد صدها در دیگر روی شما باز خواهد شد، اما خیلیها چشمشان به آن در بسته خیره میماند و درهای بازشده را نمیبینند.
حالا واقعا چگونه با 2دست و یک پای مصنوعی وزنه میزنید؟
ظرفیت هر دست مصنوعی که برای وزنهزدن استفاده میکنم 5کیلو بیشتر نیست؛ یعنی با 2دست مصنوعی نباید بیشتر از 10کیلو وزنه بزنم، اما ریسک میکنم. در فیلم تمریناتم مشخص است که از 70تا 100کیلوگرم پرس سینه و سرشانه میزنم. این ریسک خطرناکی است. البته حضور من در بدنسازی اساسا ریسک بزرگی است.
بدنسازی یک ورزش پرهزینه است و علاوه بر تغذیه مناسب باید مکملهای گرانقیمت هم مصرف کنید تا به فرم استاندارد برای حضور در مسابقات برسید. با این وضعیت از پس هزینههای این ورزش بر میآیید؟
متأسفانه در این 12سال از سوی هیچ سازمان و نهادی حمایت نشدهام. هنوز در کار نصب داربست فلزی هستم و کنار دست برادرم کارهای نظارتی و مدیریتی را انجام میدهم. متأسفانه در کشور ما اسپانسرها از ورزشکاران معلول حمایت نمیکنند. با این هزینههای سرسامآور، ادامه زندگی ورزشی برای امثال من خیلی سخت است.
درآمدتان برای گذران زندگی و ادامه ورزش حرفهای کفایت میکند؟
درآمدم ماهانهام حدود 2میلیون تومان است و گاهی کمتر هم میشود. خودتان میدانید که این درآمدها برای گذران زندگی عادی هم کفایت نمیکند.
با این وضعیت قصد ازدواج ندارید؟
حالا حالاها به ازدواج فکر نمیکنم. افراد سالم در خرج و مخارج زندگیشان ماندهاند، امثال من که جای خود دارد.
واقعا دغدغه معیشت دارید یا بهخاطر وضع جسمانی تن به ازدواج نمیدهید؟
باور کنید از وقتی معلول شدم احساس ضعف نمیکنم. معتقدم چیزی کمتر از دیگران ندارم و میتوانم مثل افراد عادی زندگی کنم. اگر چنین روحیهای نداشتم نمیتوانستم به زندگیام ادامه دهم. حتی جاهایی احساس میکنم از افراد عادی جسارت بیشتری دارم.
الان چه کارهایی انجام میدهید که قبل از معلولیت انجام نمیدادید؟
شاید باورش برای عدهای سخت باشد، اما با 2دست مصنوعی بهتر از افراد سالم رانندگی میکنم و خیلی به قوانین راهنمایی و رانندگی پایبند هستم. دوچرخهسواری هم در برنامههای روزمرهام قرار دارد و هر روز مسیر مشخصی را رکاب میزنم.
به خاطر مسیر سختی که در زندگی طی کردهاید در شهر خودتان لقب هم دارید؟
مربیام از نخستین مسابقهای که بهطور افتخاری شرکت کردم لقب«mester hero» را به من داد که بهمعنای آقای دلاور و یک چیزی تو مایههای جانسخت است.
کاری هست که با وجود معلولیت بخواهید و نتوانید انجام دهید؟
از روزی که یاعلی گفتم و ورزش را شروع کردم به هر آنچه خواستهام رسیدهام. کاری نیست که اراده کنم اما توانایی انجامش را نداشته باشم.
این جاهطلبی تا کجا ادامه دارد؟
مهرماه سال قبل در مسابقات جهانی گرجستان قهرمان شدم، اما هدف نهاییام این است که یک روز در مسابقات مستر المپیا که مختص اسطورههای بدنسازی است روی صحنه بروم. مسابقات مستر المپیا در رده معلولان در لاسوگاس آمریکا برگزار میشود و آرزویم این است که خوشرنگترین مدال این مسابقات را بگیرم و کنار آرنولد و رونی کولمن بایستم و به آنها بگویم شما با بدن سالم قهرمان شدید و من بدون 2دست و یک پا به اینجا رسیدم. دوست دارم مقابل چشم آنها با دستهای مصنوعی وزنه بزنم و و ببینم انگشت به دهان میمانند یا نه. اگر داستان کرونا تمام شود و حامیان مالی بیایند و از من حمایت کنند، قهرمانیام در مسابقات مستر المپیای معلولان دور از دسترس نیست. اگر از من حمایت کنند قول میدهم پایم را روی استیجهایی بگذارم که برای هر ایرانی افتخار است.
این تنها آرزوی شما در ورزش است؟
این تنها آرزوی من است، اما هدفم این است که یک باشگاه بدنسازی داشته باشم و در باشگاه خودم مربیگری کنم. دوست دارم شاگردی داشته باشم که یک روز قهرمان جهان شود و همه بگویند مربیاش با 2دست و یک پای مصنوعی چنین شاگردی تربیت کرده است.
در سطح دنیا ورزشکاری سراغ دارید که با 2دست و یک پای مصنوعی قهرمان بدنسازی شده باشد؟
در حین مسابقات ورزشکارهایی را دیدهام که یک دست یا یک پا ندارند یا دچار ضایعه نخاعی هستند و از کمر به پایین مشکل دارند، اما ورزشکاری در دنیا نیست که فقط با یک پای سالم قهرمان مسابقات جهانی بدنسازی شود.
وقتی بخواهید در آینده با فرزندتان صحبت کنید درباره خودتان چه میگویید؟
به فرزندم میگویم بال پرواز نداشتم، اما در زندگی آنقدر خوب پرواز کردم تا به اوج رسیدم. یک وقتهایی با خدا خلوت میکنم و میگویم بابت چیزهایی که از من گرفتی و موهبتهای صدچندانی که در ازایش به من دادی ممنون. کوهنورد وقتی از قله برمیگردد میفهمد چه کار بزرگی انجام داده است. مطمئنم روزی که ورزش را کنار بگذارم خودم و مردم متوجه میشوند چه کارهای بزرگی انجام دادهام.
حداکثر طرفیت یک جفت دست مصنوعی 10کیلوگرم است یا دستهای مصنوعی دیگری هم در بازار پیدا میشود که با آنها بتوانید وزنههای سنگینتری بزنید؟
انواع دست مصنوعی در بازار موجود است، اما قیمت دستی که به درد من بخورد و بتوانم با آن وزنههای سنگین بزنم از 500میلیون تومان شروع میشود و به یک میلیارد تومان میرسد. خرید این دستها در توان من نیست، اما اگر اسپانسرها حمایت کنند میشود خرید.
با دستهای 500میلیونی و یکمیلیاردی چند کیلو وزنه میتوان زد؟
این نوع دستهای مصنوعی برخلاف دستهایی که الان استفاده میکنم و با قالب بهدست متصل و به عصب وصل میشوند و از مغز فرمان میگیرند. با این دستها همه کارهای روزمره را میتوان انجام داد. تفاوت دستهای مصنوعی هوشمند با دستهایی که من استفاده میکنم مثل فرق پراید و بیام و است. فکر میکنم اگر یک جفت دست مصنوعی هوشمند داشته باشم 300کیلو پرس سینه میزنم.
با همین دستهای مصنوعی غیرهوشمند روزی چند کیلو وزنه میزنید؟
بستگی به نوع تمرین دارد. مثلا اگر پرس سینه در برنامهام باشد از 30کیلو شروع و با 100کیلو تمام میکنم. اسکات پا هم از 100کیلو شروع میشود و به 300کیلو در هر تمرین میرسد. بچههایی که با من تمرین میکنند هر روز میبینند که دستهای مصنوعی حین تمرین دچار شکستگی میشود یا از غالب در میآید. همیشه این دغدغه را دارم که وزنه از کنترلم خارج نشود.
جز ورزش، معمولا مشغول چه کاری میشوید؟
خیلی اهل مطالعه هستم. از وقتی معلول شدم و در ماههایی که در بستر افتاده بودم، کتاب میخواندم و خودم را سرگرم میکردم. علاوه بر کتابخوانی به سیر و سفر هم علاقه خاصی دارم چون معتقدم بسیار سفر باید تا پخته شود خامی. معمولا هرماه به اتفاق دوستانم به سفر میرویم و هر بار با اندوخته تازهای به جیرفت برمیگردم.
بیشتر چه کتابهایی مطالعه میکنید؟
علاقه زیادی به کتابهای روانشناسی و انگیزشی دارم.
نام آخرین کتابی که مطالعه کردید چه بود؟
کتاب«بنویس تا اتفاق بیفتد»، نوشته هنریت کلاوسر آخرین کتابی است که خواندهام و البته هنوز تمام نشده است. این کتاب به شما یاد میدهد چگونه با نوشتن اهدافتان، آنها را محقق کنید.
مطالعه چقدر کمک کرده تا به ورزشکار موفقتری بدل شوید؟
خیلی زیاد. اصلا کتاب خواندن جهانبینی شما را تغییر میدهد. به قول مونتسکیو باید زیاد مطالعه کنیم تا بدانیم که هیچ نمیدانیم.
چه چیزی یا چه کاری حالتان را خوب میکند؟
من عمیقا معتقدم انسانها خودشان باید حال خودشان را خوب کنند. یکی با مطالعه حالش خوب میشود، یکی با سفر و یکی با ورزش یا مسافرت. من معمولا با ورزش و مسافرت حال خوبی پیدا میکنم.
مسافرت به کدام شهرها را ترجیح میدهید؟
طبیعت شمال کشور، بهخصوص گیلان را خیلی دوست دارم، اما بهدلیل شیوع کرونا فعلا مسافرت را از برنامه زندگیام حذف کردهام. امیدوارم کرونا هر چه زودتر ریشهکن شود تا یکبار دیگر فرصت تماشای زیباییهای ایران را داشته باشیم.