زمان مطالعه: 18 دقیقه

سیدمهدی میرداماد، از خاطرات محرمی‌اش می‌گوید همه دلخوشی‌مان همین محرم است

وقتی که از نواهای مداحی و مداحان و نوحه‌خوانان حال حاضر صحبت می‌کنیم، طبیعی است که برخی از اسم‌ها و صداها در حافظه شنیداری ما وجود داشته باشند. بدون شک صدای سیدمهدی میرداماد نیز یکی از این نواها خواهد بود؛ مداح و روضه‌خوانی که با مجلس‌ها و مداحی‌های او خاطره‌ها داشته و داریم.
09 شهریور 1399
شناسه : 56635
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/56635
588+
بالا
وقتی که از نواهای مداحی و مداحان و نوحه‌خوانان حال حاضر صحبت می‌کنیم، طبیعی است که برخی از اسم‌ها و صداها در حافظه شنیداری ما وجود داشته باشند. بدون شک صدای سیدمهدی میرداماد نیز یکی از این نواها خواهد بود؛ مداح و روضه‌خوانی که با مجلس‌ها و مداحی‌های او خاطره‌ها داشته و داریم.

حادثه 24 - وقتی که از نواهای مداحی و مداحان و نوحه‌خوانان حال حاضر صحبت می‌کنیم، طبیعی است که برخی از اسم‌ها و صداها در حافظه شنیداری ما وجود داشته باشند. بدون شک صدای سیدمهدی میرداماد نیز یکی از این نواها خواهد بود؛ مداح و روضه‌خوانی که با مجلس‌ها و مداحی‌های او خاطره‌ها داشته و داریم. مداح متولد 1357اهواز که می‌گوید همین حالا هم بعضی از مداحی‌هایش برای نسل دهه‌های70 و 80، تبدیل به خاطرات روزگار کودکی و نوجوانی‌شان شده. تحصیل‌کرده حوزه علمیه است و به بازیگری و ادبیات هم علاقه خاصی داشته، اما تقدیرش چنین بود که جزو خادمان اهل‌بیت علیهم‌السلام قرار بگیرد. مداحی را از دوران راهنمایی و جلسات خانگی و مجالس روضه‌های زنانه مادرش شروع کرد و حالا، پیش‌روی ماست تا از دنیای مداحی و خاطره‌ها و نوستالژی‌های آن بگوید.

  همین الان که فکر می‌کنید، نخستین تصویرهایی که از کودکی خودتان و عزاداری‌های اباعبدالله به یاد می‌آورید، چیست؟

تصویرهای مختلفی به ذهنم می‌آید، اما واضح‌ترین تصویر مربوط به دوران کودکی‌ام است؛ لحظه‌هایی که مادرم شال سبز را به گردنم می‌انداخت و مرا با اسپند و دعا راهی مسجد و جلسات روضه‌های محلی می‌کرد. بعدش هم با یک دنیا شوق منتظر می‌ماند که برگردم.

  وقتی از این مجالس پیش مادرتان برمی‌گشتید چکار می‌کرد؟

مرا به آغوش می‌کشید، شال سبزم را می‌بوسید، دکمه‌های پیراهن مشکی‌ام را باز می‌کرد و سینه‌ام را بوسه می‌زد. این واضح‌ترین تصویر روزگار کودکی مرتبط با محرم من است که هیچ وقت از ذهنم پاک نمی‌شود.

  و نوستالژیک‌ترین تصویر شما از محرم‌ها و عاشوراهای کودکی‌ و نوجوانی‌تان؟

روزگار کودکی که دوران خاصی است. دسته‌های عزاداری محله‌مان شاید خیلی خاطره‌انگیز باشد. من شاید کوچک‌ترین مداح محله قدیمی‌مان در شهر قم بودم. به‌واسطه شال سبزی که داشتم، بزرگ‌ترها خیلی احترام می‌گذاشتند و چه بسا که ضعف صدا و بد خواندنم را به سیادتم می‌بخشیدند. وگرنه مداحانی هم بودند که هم سن و هم‌ تجربه بیشتری داشتند، ولی در دسته‌های عزاداری و در حیاط مسجد و...، همیشه احترام گذاشته و از من دعوت می‌کردند. این، قشنگ‌ترین و قدیمی‌ترین تصویر روزگار کودکی من است.

  در عوالم کودکی‌تان، بیشتر دوست داشتید در دسته‌های عزاداری مداحی کنید یا پرچم و... بگیرید؟

نوکری سیدالشهدا خودش یک عنوان کاملاً واضح و کامل است و همه‌‌چیز را درون خودش جمع دارد. حالا پرچم به‌دست گرفتن و چای دادن و جفت کردن کفش و... هر کدام تعریف خاص خودش را دارد که در این چارچوب نوکری و عاشقی می‌گنجد و هر کدام افتخاری است. ولی در نهایت من روضه‌خوانی را ترجیح می‌دادم و می‌دهم. این مدال به‌شدت ارزشمند و گرانبهاست. من محضر مراجع و مقام معظم رهبری بوده‌ام. به جرأت می‌توانم بگویم که حتی مراجع ما یک وقت‌هایی آرزو می‌کنند که کاش مداح اهل‌بیت بودند و در حد یک بیت هم که شده، شعری در مدح اهل‌بیت می‌خواندند. هرچند که پرچم گرفتن و چای پخش کردن و... برای امام حسین هم به‌خودی خود ارزشمند است.

  در کودکی و نوجوانی صدای کدام مداح شما را جذب می‌کرد؟ یا مثلاً دوست داشتید از کدام مداح تقلید کنید و چرا؟

در کودکی و نوجوانی شیفته صدای حاج صادق آهنگران بودم. اصلاً با صدای او بود که علاقه‌مند مداحی شدم. ما در سنی نبودیم که به جبهه برویم، ولی نوحه‌های ایشان از تلویزیون و رادیو مدام پخش می‌شد. من خودم بچه خوزستانم، به همین دلیل ارادت قلبی به ایشان داشتم. در مورد تقلید هم تا به حال به‌طور مستقیم از کسی تقلید نکرده‌ام. هم در خوزستان و هم در قم و تهران، پای درس خیلی از مداحان بوده و درس‌ها گرفته‌ام، ولی سعی کرده‌ام سبک من ترکیبی از همه سبک‌ها باشد و نه تقلیدی از یک سبک و مداح. ولی اگر بخواهم به‌طور شاخص اشاره‌ای داشته باشم، در برهه‌های مختلف از محضر استاد سازگار بهره‌ها برده‌ام؛ از تجربیات و نصایح ایشان. در فنون و تکنیک‌های خواندن و مداحی هم از حاج‌منصور و حاج‌علی انسانی به‌صورت مستقیم بهره‌ها برده و شاگردشان بوده‌ام و هنوز هم هستم؛ در حسینیه لباس‌فروش‌ها و مسجد ارگ. با افتخار می‌گویم که هنوز هم شاگردشان هستم و آموختن در این عرصه سقف و مرزی ندارد.

  آیا مداحی‌های عربی اهواز و خوزستان هم شما را به سمت خودش جذب می‌کرد؟

پدر من متولد نجف بود، طبیعی بود که به این زبان مسلط باشیم؛ هم عربی رسمی و هم عربی محلی. چون تحصیلات حوزوی هم داشتم تسلطم به زبان عربی کامل‌تر  بود و تمایلم به خواندن عربی هم بیشتر. در محرم و ایام فاطمیه سعی کرده‌ام که نوحه‌های عربی هم بخوانم. البته من در کودکی از اهواز به قم آمدم، ولی خمیرمایه این امر در خانواده ما بود. البته خودم را مداح فارسی‌زبان می‌دانم، ولی عربی را هم دوست دارم چرا که زبان قرآن است. سالی هم سعی می‌کنم چند کار عربی بخوانم؛ البته گزیده و کم که اشکالی در این سبک هم وجود نداشته باشد.

  گفته‌اید که به ادبیات علاقه‌مندید. از شعرهای معروف عاشورایی، کدام‌ها را خاطرتان هست و چه خاطره‌ای و نوستالژی خاصی از آن دارید؟

در ادبیات آیینی و اشعار عاشورایی موارد زیادی در ذهنم هست. حتی اگر محرم هم نباشد، بخشی از فعالیت روزانه مرا شعرخوانی تشکیل می‌دهد. شعرخوانی مرا به آرامش می‌رساند. در ادبیات عاشورایی ترکیب‌بند محتشم‌کاشانی هیچ وقت برای من و حتی برای خیلی‌ها کهنه نمی‌شود. این ترکیب‌بند هر سال مانند یک قاب ماندگار در ادبیات عاشورایی ما زنده است. اشعاری از جودی و نیر و عمان سامانی و... هم به یاد دارم. از استادان امروزی هم، باید به کارهایی از استاد شفق، استاد مجاهدی و استاد موید اشاره کنم.

  حالا که بحث خاطره‌هاست، برایتان پیش آمده که شما و صدا و نوحه‌های شما هم نوستالژی نسل 70و حتی 80 بشود؟ مثلاً کسی بیاید و بگوید که از صدای شما خاطره دارد؟

بله. من 20سالی است که رسماً در جلسات عمومی مشغول نوکری هستم. در هیئت رزمندگان قم 16سال مداحی کرده‌ام. قطعاً الان از دهه هفتادی‌ها و دهه هشتادی‌ها، کسانی بوده‌اند که آن موقع کودک و نوجوان بوده و الان به بلوغ رسیده‌اند. حتی الان که در تماس هستند و خاطره‌بازی می‌شود، بعضی از نوحه‌های مرا تکرار می‌کنند؛ نوحه‌هایی که شاید خودم هم یادم نباشد. این برایم خیلی ارزشمند است که عمر نوکری‌ام به 20سال رسیده.

  مداحی‌های خاطره‌انگیز گذشته، صرفاً برای خاطره و یادآوری مهم‌اند یا اینکه می‌توانند بازآفرینی بشوند؟ شما جایی گفته‌اید که مداح نسل امروز هستید،‌می‌خواهیم بدانیم که چنین نوحه‌هایی برای نسل امروز می‌تواند کارکرد داشته باشد و قابل‌فهم باشد؟

قطعاً می‌تواند. نوحه یک قالب بسیار مهم و ارزشمند در اداره مجالس روضه است که مغفول مانده. شاید نسل امروز کمتر با این قالب آشنا باشد. من هم سعی کرده‌ام به این قالب پایبند و همه‌ساله نوآوری‌هایی در آن داشته باشم. من در نوحه‌هایم سعی می‌کنم کار بزرگان و قدیمی‌ترها را بازآفرینی کنم.

  در مصاحبه‌های قبلی گفته‌اید به سینما و بازیگری هم علاقه داشته‌اید. پس برایمان بگویید خاطره‌انگیزترین فیلم مرتبط با عاشورا برای شما کدام اثر است؟

جواب که مشخص است؛ سریال مختارنامه. شاید ضعف‌هایی هم داشته باشد، اما کلیت کار خیلی اثرگذار بوده. طوری که بازپخش همه‌ساله آن، باز هم مخاطب را جذب می‌کند. فیلم روز واقعه هم برایم خیلی جذاب است، در جوانی چندبار آن را دیده‌ام. صحنه‌هایی دارد که هیچ وقت از یادم نمی‌رود و از فیلم‌های اثرگذار روزگار جوانی‌ام بوده.

  و خاطره‌انگیزترین مداحی‌ای که داشته‌اید؟

پاسخ دادن به این سؤال سخت است. هر کدام خاطره خاص خودش را دارد. خاطره‌انگیزترین آنها در حرم سیدالشهدا بود. یکی از آنها در شب وفات حضرت زینب(س) بود که عراقی‌ها مجلس را در اختیار ما گذاشتند و جمعیت زیادی از ایرانی‌ها جمع شدند. مراسم خیلی خاصی بود. اصلاً حس می‌کنی که تازه از مادر متولد شده‌ای، یعنی این‌قدر زلال و سبک می‌شوی.

  و خاطره‌انگیزترین شعر عاشورایی که خوانده‌اید؟

دریای اشعار آیینی و محرمی دریای بسیار مواج و عظیمی است. انتخاب یک «ترین» در این میانه سخت است. اما به جرأت می‌توانم بگویم که نسبت به یک شاعر خیلی خاطره دارم و در بیش از 90درصد مجالسم سعی کرده‌ام از اشعار استاد سازگار استفاده کنم. روح خاصی دارد این اشعار. یکی از خاطره‌انگیزترین اشعاری که در کربلا خواندم، شعر مناظره کعبه و کربلاست. شعر عجیبی است که در نهایت به روضه ختم می‌شود. خیلی خاطره‌اش برایم ماندنی است.

  جناب میرداماد! تا حالا به این فکر کرده‌اید که اگر هیئت و عاشورا را از زندگی‌تان حذف می‌کردند زندگی‌تان چه شکلی می‌شد؟

واقعاً اگر امام حسین را از زندگی‌تان حذف کنید زندگی دلیلی برای ادامه‌اش دارد؟ اصلاً حیات مرهون سیدالشهداست. امسال نوکران اباعبدالله استرس و دلشوره زیادی را تحمل کردند که بالاخره مجالس برگزار می‌شود یا نه. محرم را از ما بگیرند، انگار که هویت‌مان را از ما گرفته‌اند. نوکری کردن واقعاً برای ما یک عادت و اتفاق روزمره نیست؛ همه زندگی و دلخوشی ماست. اصلاً زندگی بدون نوکری برای اهل‌بیت معنایی ندارد. اگر محرم و روضه‌خوانی را از ما بگیرند، یک مرگ تدریجی سراغ ما خواهد آمد؛ درست مثل گیاهی که نور به او نرسد و کم‌کم از بین برود. همه دلخوشی ما همین محرم است.

  ماجرای روضه‌های حاج‌محمود کریمی در کوچه و خیابان‌ها، ما را به یاد جایگاه مغفول خلاقیت در برنامه هیئت‌ها انداخت. چرا خلاقیت‌ها کم است و به این قضیه چه نگاهی دارید ؟

حاج‌آقای کریمی که از مداحان خلاق و همیشه جلودار است. در خیلی از عرصه‌ها به‌نظرم علمدار بوده، این را نه به لحاظ رفاقت که از نگاه فنی می‌گویم. صاحب سبک است، صاحب خلاقیت و بسیار حرفه‌ای و اصلاً جزو مداحانی است که حتی در بداهه‌خوانی هم مهارت عجیبی دارد. در نتیجه اتفاق امسال برایم اتفاق عجیبی نبود، قطعاً از یکی مثل ایشان برمی‌آید. بعضی از شیوه‌های نوکری برای اهل‌بیت، منحصر به فردتر است. شاید خیلی‌ها بعد از او، سبک‌های جدید دیگری را خوانده باشند، اما خط‌شکنی‌ها و ایجاد موج‌های مثبتی که داشته، خاص او است. وقتی اعلام کرد که قصد ندارد امسال مجلس داشته باشد، خیلی‌ها نگران شدند. ولی می‌بینیم وقتی فرد مورد عنایت اهل‌بیت است، قطعاً کارش جلوه داده می‌شود و این‌چنین مورد‌توجه قرار‌می‌گیرد. من که خیلی این کارش را پسندیدم و مورد‌توجه سیدالشهداست و قطعاً اجر مضاعفی دارد.

در کودکی و نوجوانی شیفته صدای حاج صادق آهنگران بودم. اصلاً با صدای او بود که علاقه‌مند مداحی شدم. ما در سنی نبودیم که به جبهه برویم، ولی نوحه‌های ایشان از تلویزیون و رادیو مدام پخش می‌شد

ارسال نظر