زمان مطالعه: 4 دقیقه

پاپوشی که عاشق قدیمی برای رسیدن به عشقش درست کرد/ شکایت از شوهر همسایه به بهانه دزدیدن دوچرخه

چندی قبل مردی به‌نام محسن با مراجعه به پلیس مدعی شد دوچرخه گرانقیمتش که مخصوص کوهستان است از سوی همسایه شان به‌نام سیامک سرقت شده است. مأموران با شکایت این جوان به خانه سیامک رفتند و دوچرخه شاکی را در انبار خانه او پیدا کردند.
31 تیر 1399
شناسه : 54820
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/54820
745+
بالا
چندی قبل مردی به‌نام محسن با مراجعه به پلیس مدعی شد دوچرخه گرانقیمتش که مخصوص کوهستان است از سوی همسایه شان به‌نام سیامک سرقت شده است. مأموران با شکایت این جوان به خانه سیامک رفتند و دوچرخه شاکی را در انبار خانه او پیدا کردند.

حادثه24- چندی قبل مردی به‌نام محسن با مراجعه به پلیس مدعی شد دوچرخه گرانقیمتش که مخصوص کوهستان است از سوی همسایه شان به‌نام سیامک سرقت شده است. مأموران با شکایت این جوان به خانه سیامک رفتند و دوچرخه شاکی را در انبار خانه او پیدا کردند.

سیامک منکر سرقت دوچرخه بود و گفت روحش هم از این ماجرا خبر ندارد، اما وی بازداشت شد. در حالی که این پرونده در دادگاه عمومی در حال رسیدگی بود، این بار سیامک از محسن شکایت کرد و گفت که نقشه سرقت دوچرخه در واقع پاپوشی بوده تا او را به زندان بیندازند چرا که محسن عاشق همسر من است و می‌خواهد مرا از سر راه بردارد.

سیامک در این شکایت به قضات شعبه ۱۲ دادگاه کیفری استان تهران گفت: من دو سال قبل با مرجان ازدواج کردم. چند ماه قبل همسرم اصرار کرد که من خانه‌ام را بفروشم و در نزدیکی خانه مادرش خانه‌ای بخرم. من هم قبول کردم. اما مدتی بعد متوجه تغییر رفتارهای همسرم شدم هر روز رابطه ما بدتر می‌شد و او بهانه گیر شده بود و سر هر موضوعی دعوا راه می‌انداخت و قهر می‌کرد. برایم خیلی عجیب بود که چرا مرجان چنین رفتاری دارد وقتی تحقیق کردم فهمیدم همسرم با پسر همسایه به‌نام محسن سال‌ها دوست بوده‌اند و عشق عمیقی داشته‌اند. وقتی محسن از من شکایت کرد و به زندان افتادم چندبار از طریق زندان با من تماس گرفت و پیشنهاد داد در قبال طلاق همسرم رضایت بگیرم. من از این حرف شوکه شدم و گفتم زنم را طلاق نمی‌دهم.

اما او در کمال بی‌شرمی به من گفت همسرت عاشق من است و ما می‌خواهیم با هم ازدواج کنیم و تو چاره‌ای بجز طلاق دادن او نداری. حالا من درخواست بازداشت هردو نفر و تحقیق در این باره را دارم.

بدین ترتیب دادگاه زن و مرد جوان را احضار کرد. مرجان در دادگاه منکر این ارتباط شد، اما محسن گفت: وقتی از سیامک به اتهام دزدی شکایت کردم، مرجان به سراغ من آمد و گفت حاضر است برای اینکه به شوهرش رضایت بدهم با من ارتباط داشته باشد. من و مرجان همدیگر را دوست داشتیم و من منکر این عشق نیستم. اما بعد از اینکه شنیدم او ازدواج کرده کاری با او نداشتم و فقط چند باری او را در محله دیدم و خاطرات برایم زنده شد. اما سیامک وقتی فهمید من و مرجان قبلاً با هم دوست بوده‌ایم خیلی عصبانی شد و به من گفت تلافی می‌کنم به همین خاطر هم دوچرخه من را دزدید.

بعد از گفته‌های متهمان و شاکی پرونده دستور بررسی بیشتر ادعای سیامک از سوی دادگاه صادر شد و به درخواست دادگاه تلفن هردو متهم توسط کارشناسان مورد بررسی قرار خواهد گرفت تا ادعای سیامک مورد بررسی دقیق قرار بگیرد.

ارسال نظر