زمان مطالعه: 8 دقیقه

اعترافات قاتل 17ساله مشهدی در بازسازی صحنه جنایت/ می خواستم از مقتول کم نیارم!

دعوایشان از یک کل‌کل بچگانه شروع شد و با مداخله ۲ نفر دیگر اوج گرفت و بعد هم به جنایت ختم شد. جنایتی که خونش آسفالت یکی از خیابان‌های شهرک طرق مشهد را سرخ کرد و خانواده‌ای را به عزای فرزند بیست‌وسه ساله‌شان نشاند.
18 تیر 1399
شناسه : 34229
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/34229
733+
بالا
دعوایشان از یک کل‌کل بچگانه شروع شد و با مداخله ۲ نفر دیگر اوج گرفت و بعد هم به جنایت ختم شد. جنایتی که خونش آسفالت یکی از خیابان‌های شهرک طرق مشهد را سرخ کرد و خانواده‌ای را به عزای فرزند بیست‌وسه ساله‌شان نشاند.

حادثه24- دعوایشان از یک کل‌کل بچگانه شروع شد و با مداخله ۲ نفر دیگر اوج گرفت و بعد هم به جنایت ختم شد. جنایتی که خونش آسفالت یکی از خیابان‌های شهرک طرق مشهد را سرخ کرد و خانواده‌ای را به عزای فرزند بیست‌وسه ساله‌شان نشاند.

روز گذشته «مهدی. ر» متهم ردیف اول این پرونده بعد از گذشت حدود ۶۰ روز دوباره به محل جنایت بازگشت تا تمام آنچه در روز حادثه اتفاق افتاده بود را برای بازپرس احمدی‌نژاد، قاضی پرونده‌اش شرح دهد. ساعت ۹ صبح را نشان می‌داد که خودروی مقام قضایی و عوامل پلیس آگاهی در صحنه جرم حاضر شدند.
متهم جوانک هفده ساله‌ای بود که او را ۲ نفر از مأموران پلیس آگهی از داخل یک خودرو پیاده کردند. با دستور مقام قضایی پابند از پای مهدی. ر باز شد و صحنه بازسازی جرم در برابر لنز دوربین مأمور مستندساز پلیس آغاز شد. مهدی که پیش‌تر ادعا کرده بود اصلا در این قتل نقشی نداشته، اما با شهادت ۲ دوست دیگرش دست از انکارهایش برداشته و به قاضی پرونده قول همکاری داده بود.
جوانک هفده ساله از دقایق شکل‌گیری دعوایش با مقتول و دخالت دوستانش گفت و اقرار کرد: «دعوایمان سر یک کل‌کل بچگانه در کافه شروع شد. مقتول به من تیکه انداخت و گفت که خوش ندارد من را دوباره در این مکان ببیند. من هم برای اینکه کم نیاورده باشم جلویش ایستادم. دعوایمان به بیرون از کافه کشیده شد و صدایمان بالا رفت. ما ۳ نفر بودیم و او یک نفر. به سمت ماشینم رفتم و چوب دستی‌ام را از زیر صندلی بیرون کشیدم و با همان چند ضربه به سرش زدم. دوستانم هم به روی مقتول چاقو کشیدند و یادم نیست چند ضربه به کتف و شانه‌اش زدند.»

مهدی با طرح این ادعا که فکر نمی‌کرده مقتول فوت کند اظهاراتش را ادامه داد: «اصلا فکرش را نمی‌کردم که یک روز دستم به خون شخصی آلوده شود. می‌خواستم او (مقتول) را بترسانم تا دیگر گنده برندارد. اما او دست‌بردار نبود. همه چیز در یک لحظه اتفاق افتاد و وقتی به خودم آمدم که دیگر کار از کار گذشته بود. وقتی فهمیدم که او فوت کرده است خودم را گم و گور کردم، اما شنیدم پلیس دنبالم است برای همین خود را تسلیم قانون کردم. قطعا اگر زمان به ۶۰ روز پیش برگردد هیچ وقت دست به چنین کاری نخواهم زد.»

جوانک در پایان این بازسازی صحنه جرم از پشیمانی‌اش گفت که خود خوب می‌دانست هیچ تاثیری در روند این ماجرا ندارد. پشیمانی که نه دیگر برای خانواده مقتول فرزندشان می‌شود و نه مانع قصاص او خواهد شد. مهدی را مأموران لباس شخصی پلیس، سوار همان خودرویی کردند که او را از کانون اصلاح و تربیت به محل جرم آورده بودند.

انکار واقعیت به ارتکاب جنایت

در ادامه این بازسازی صحنه جرم بازپرس ویژه قتل عمد دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه دو مشهد به جزئیات این پرونده اشاره کرد و گفت: این حادثه اواخر اردیبهشت امسال در شهرک طرق مشهد رخ داد که در آن جوانی حدودا بیست‌وسه ساله به دلیل ضربه شدید چوب به ناحیه سر به قتل رسید. بنا بر گزارش اولیه متوفی طی درگیری با ۳ جوان هفده تا بیست ساله دچار این حادثه شده بود که متهمان پس از ارتکاب جنایت از صحنه گریخته بودند.

قاضی علی‌اکبر احمدی‌نژاد ادامه داد: تحقیقات پرونده در همان ساعت ابتدایی نتیجه داد و با کمک برخی از شاهدان ماجرای هویت دو متهم پرونده فاش شد و طولی نکشید که دو جوان حدودا بیست ساله دستگیر شدند. در اولین جلسه بازپرسی متهمان به جرم خود اعتراف و اظهار کردند که به دلیل کل‌کل دوستشان با مقتول به این دعوا ورود پیدا کرده و با چاقو چند ضربه به کتف و شانه متوفی زده‌اند که البته نتیجه معاینات پزشکی قانونی این موضوع را تایید کرد. اما آنچه درباره این پرونده وجود داشت، علت مرگ متوفی بود که نه با تیغه چاقو و ضربه آن بلکه به دلیل ضربه شدید شیء سخت به ناحیه سر جانش را از دست داده بود. موضوعی که متهمان دستگیر شده عامل آن را دوست خود معرفی کردند و مدعی شدند که او با چوب دستی‌اش به سر مقتول ضربه زده و همین باعث مرگ مقتول شده است.

این مقام قضایی به انکار متهم در این قتل اشاره کرد و گفت: متهم اصلی این پرونده بعد از چند روز فرار، خود را تسلیم قانون کرد، اما در تحقیقات اولیه خود را مبرای از این جنایت دانست و مدعی بود که در زمان ارتکاب جرم اصلا در محل حضور نداشته است. انکار‌های او تا جایی ادامه داشت که در مقابل اظهارات دوستانش قرار گرفت و وقتی متوجه شد همه حقایق برای قانون رو شده به حرف آمد و به جرمش اعتراف کرد.

احمدی‌نژاد در پایان تاکید کرد: تا زمانی که جوانان و نوجوانان آستانه صبر خود را بالا نبرند و در مقابل چنین شرایطی کوتاه نیایند این قتل نه اولین و نه آخرین پرونده جنایی دادسرا خواهد بود، زیرا دامن زدن به چنین مشکلاتی پیامدی جبران‌ناپذیر خواهد داشت که یا وبال آن‌ها خواهد شد یا مرگ دیگری را رقم خواهد زد.
ارسال نظر