حادثه24- گلناز سارانی پرستار بخش ایزوله تنفسی بیمارستان امام خمینی خاش میگوید: بعد از گذشت ۴ ماه، خانواده مصاحبه ام را در یکی از برنامه های تلویزیونی دیدند و تازه مطلع شدند که در بخش کرونا فعالیت میکنم.
بسیاری از داوطلبان سلامت در سراسر کشور برای مقابله با ویروس منحوس کرونا با وجود تلاش های بی وقفه در شیفت های کاری سنگین و ارتباط مستقیم با این ویروس و مهم تر از همه با روحیه فداکاری و خدمتگزاری به خلق به صورت گمنام در خط مقدم این بحران از سلامت جامعه بشری در برابر کرونا و امثال این ویروس پاسداری میکنند.
بعد از انتشار گزارش پدر و دختر خاشی همدل برای شکست کرونا که بازتاب بسیار گسترده ای در فضای مجازی داشت و سبب شد که آنها به برنامه های ملی و استانی دعوت شوند و گوشه ای از زندگی کاری خود را روایت کنند، اینبار سراغ یکی از همکارنشان باز هم در بیمارستان امام خمینی خاش رفتیم.
دختری که بومی سیستان و بلوچستان است اما از نوجوانی در استان گلستان زندگی می کند، شرایط تحصیل و کار سبب شد تنها و بدون خانواده به این استان آمده و در بیمارستان خاش مشغول فعالیت شود.
گلناز سارانی در گفتوگو با خبرنگار فارس می گوید: پرستار بخش ایزوله تنفسی بیمارستان امام خمینی خاش، متولد استان گلستان و شهرستان مینودشت است که ۱۵سال از زندگی خود را در شهر مشهد مقدس سپری کرد و سپس برای گذراندن دوره دبیرستان به شهرستان گالیکش جایی که اکنون خانواده اش زندگی میکنند بازمیگردد و اکنون نیز پرستار بخش کرونا بیمارستان امام خمینی خاش در سیستان و بلوچستان است.
تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته پرستاری در شهرستان زاهدان طی کرده و سپس شهرستان خاش را برای خدمت به مردم انتخاب کردم.
دلیل خاصی برای انتخاب شهر خاش برای خدمت نداشتم و میتوانم بگویم تنها شناخت پیشین من از خاش صرفا اسم کوه آتشفشان تفتان بود ولی همیشه به این فکر میکنم که خواست خداوند بوده تا در این شهرستان باشم و بتوانم به آنها خدمت کنم.
از اوایل اسفند که بخش کرونا بیمارستان خاش افتتاح شد به اتفاق همکارانم در این بخش کار پرستاری از بیماران کرونایی را برعهده داریم.
من اصالتاً بلوچ و بومی همین استان هستم، هر چند در استان هایی دیگر و با آداب، رسوم، مردم و فرهنگ های مختلف زندگی کرده ام، اما شناخت زیادی از مردم خونگرم و مهمان نواز سیستانی و بلوچ دارم.
خانواده ام در تعیین محل تحصیل و محل شغلم هیچ مخالفتی نداشتند و اختیارات اینگونه مسائل را به خودم واگذار کردند و من با خواست قلبی خودم به خاش رفتم.
سارانی با اشاره به اینکه از اواسط بهمن بخاطر شیفت های بخش داخلی بیمارستان نتوانسته بودم به گالیکش و خانه برگردم افزود: بعد از گذشت ۴ ماه پنهان کاری خانواده ام مصاحبه ام در یکی از برنامه های تلویزیونی را دیدند و مطلع شدند که در چندماه گذشته در بخش کرونا فعالیت میکنم.
نگذاشتم خانواده ام از کار من در بخش کرونا مطلع شوند
وی بیان اینکه برای رضای خدا به صورت داوطلبانه به بخش ایزوله تنفسی رفتم تا به مردم خدمت کنم گفت: از نخستین روز حضورم در بخش کرونا تا هفته گذشته که حدودا ۴ ماه سپری شده نگذاشتم خانواده ام از کار من در بخش کرونا مطلع شوند.
پرستار بخش کرونا بیمارستان خاش دلیل این عدم اطلاع را به حداقل رساندن میزان استرس، نگرانی و دلهره خانواده اش عنوان کرد و گفت: با اینکه میدانستم خانواده ام بازهم مثل گذشته در تصمیمات من مخالفت نمیکنند اما برای جلوگیری از وارد شدن استرس و دل مشغولی به خانواده ام آنها را از موضوع مطلع نکردم.
وقتی میزان نگرانی و دغدغه خانواده های پرسنل و همکارانم را میدیدم نمیتوانستم با گفتن حقیقت خانواده ام را از فاصله ۱هزار و ۴۷۰ کیلومتری بیشتر از همیشه نگران کنم.
سارانی با اشاره به اینکه از اواسط بهمن بخاطر شیفت های بخش داخلی بیمارستان نتوانسته بودم به گالیکش و خانه برگردم افزود: بعد از گذشت ۴ ماه پنهان کاری خانواده ام مصاحبه ام در یکی از برنامه های تلویزیونی را دیدند و مطلع شدند که در چندماه گذشته در بخش کرونا فعالیت میکنم.
بعد از اتمام برنامه تلویزیونی هریک از اعضای خانواده ۶ نفره ما با تماس های تلفنی میگفتند «تو مایه افتخار مایی» و سبب شد خستگی ۴ ماه گذشته را فراموش کنم.
من با علم به اینکه احتمال مبتلاشدن به ویروس بالا است، بدون ترس و با توکل بر خدا قبول کردم در این بخش فعالیت کنم.
همچنین این مدافع سلامت ضمن قدردانی از همراهی دوستان و همکارانش در ایام گذشته و تلاش آنها برای تزریق روحیه و رفع دغدغه هایش، از مردم خواست تا با رعایت اصول بهداشتی و توجه به ضرورت رعایت فاصله گذاری اجتماعی و استفاده از وسایل حفاظت فردی زمینه را برای بازگشت مدافعان سلامت را به محیط گرم خانواده را فراهم کنند.
حمید سارانی پدر گلناز که بخاطر عشق و ایثار و دفاع از وطن در سن ۱۵ سالگی بدون اطلاع و اجازه خانواده و با شناسنامه دوستش به جبهه های حق علیه باطل اعزام شده بود پس از ۷ ماه ایستادگی در تیپ ۲۱ امام رضا (ع) به دلیل اصابت ۳ ترکش در سومین روز عملیات کربلای ۵ از ناحیه پا،شکم و قفسه سینه (نزدیک به قلب) مجروح و دیگر نتوانست به جبهه بازگردد.
وجه تشابه داستان روایت حال و روز این مدافع سلامت در بخش کرونا بیمارستان خاش و جهاد پدرش در جبهه در بی اطلاعی خانوادهایشان است که ریشه در روحیه ایثار و فداکاری آنها دارد.