زمان مطالعه: 7 دقیقه

گفتگوی خواندنی با چند مجرم در طرح کاشف/از ادمین اینستاگرام تا سارق کامیون

سارق کامیون‌ها، خواستگار کلاهبردار، مصرف‌کننده قرص توهم زای پروانه و ده ها مجرم دیگر برای نخستین یا چندمین بار در طرح کاشف پلیس دستگیر شده‌اند.
22 خرداد 1399
شناسه : 33015
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/33015
559+
بالا
سارق کامیون‌ها، خواستگار کلاهبردار، مصرف‌کننده قرص توهم زای پروانه و ده ها مجرم دیگر برای نخستین یا چندمین بار در طرح کاشف پلیس دستگیر شده‌اند.

حادثه24- سارق کامیون‌ها، خواستگار کلاهبردار، مصرف‌کننده قرص توهم زای پروانه و ده ها مجرم دیگر برای نخستین یا چندمین بار در طرح کاشف پلیس دستگیر شده‌اند.

 این 251 متهم با کلکسیونی از جرایم دستبند به‌دست در حیاط ستاد فرماندهی پلیس کنار هم قرار گرفته‌اند. متهمانی که با انگیزه‌هایی به ظاهر یکسان اما با شگردهای مختلف دست به ارتکاب جرم زده‌اند.
بازداشت ادمین صفحه اینستاگرامی
خودش می‌گوید بی‌گناه است و از کلاهبرداری‌هایی که با نام او انجام شده خبر ندارد.
به چه جرمی دستگیری شدی؟
حکایت من آش نخورده و دهان سوخته است، باور کنید که بی‌گناه بازداشت شده ام. یک نفر به من پیشنهاد داد که ادمین پیج اینستاگرامی اش بشوم. من هم قبول کردم، غافل از اینکه با این صفحه می‌خواهد کلاهبرداری کند. آگهی فروش کالا در اینستاگرامش می‌گذاشت و مشتری‌ها نیز به حساب او پول واریز می‌کردند تا کالاهایشان را دریافت کنند، اما هرگز این اتفاق نمی‌افتاد. چون کالایی نبود که آنها بخواهند دریافت کنند و کلاهبرداری بود.
چقدر برای این کار می‌گرفتی؟
ماهی یک میلیون تومان. که فقط هزینه اینترنتم می‌شد.
چرا پس قبول کردی؟
 نیاز به پول داشتم. من بچه پرورشگاهی هستم و الان هم در پروشگاه زندگی می‌کنم.
از سرنوشت پدر و مادرت خبر نداری؟
مادرم سال‌ها قبل فوت کرد و پدرم هم با گذاشتن من در پرورشگاه به استرالیا رفت. من تحصیل کردم و حتی دانشگاه در رشته حسابداری هم قبول شدم. اما بیکار و بی‌پول بودم.
چطور بازداشت شدی؟
زمانی که سروش - متهم - پول‌ها را گرفت و کالایی نداد، از او شکایت کردند. من ادمین بودم و شماره تلفن همراه من در پیج قرار داشت و پلیس مرا دستگیر کرد.

اخاذی با خودروهای لوکس
جوان است و خوش قیافه و خوش صحبت درباره علت دستگیری اش می‌گوید: به خاطر اخاذی از خانم‌ها با وعده ازدواج بازداشت شدم.
شگردت چه بود؟
 یک مرد خوش تیپ با خودروی مدل بالا و شغل درست و حسابی آرزوی هر دختری برای ازدواج است. مقابل پایشان ترمز می‌کردم و آنها هم سوار خودروام می‌شدند و خیلی زود هم به من دل می‌بستند. به آنها می‌گفتم تاجر هستم و به بهانه سرمایه‌گذاری از آنها پول می‌گرفتم. آخرین موردی که با او دوست بودم، خانمی بود که از من چندین سال بزرگتر بود. 80 میلیون تومان به من پول داد تا سرمایه‌گذاری کنم. او در فکر ازدواج با من بود؛ اما من دلم نمی‌خواست با او ازدواج کنم، برای همین از من شکایت کرد.
خودروهای بنز و بی‌ام‌و  را از کجا می‌آوردی؟
 همه آنها اجاره‌ای بود. روزی یک و نیم تا دو میلیون تومان بهای اجاره خودروها بود. البته هر روز نمی‌رفتم، ماهی دو یا سه بار.
هزینه اجاره خودرو را از کجا تأمین می‌کردی؟
من خودم گاوداری دارم و درآمدم خوب است و ماهی 20 میلیون تومان می‌گیرم.
ازدواج کرده ای؟
20 سالم بود که ازدواج کردم و دو تا دختر دو قلو هم دارم. اما رفتار و اخلاق زنم بعد از ازدواج تغییر کرد و مجبور شدم که او را طلاق بدهم، او هم به خاطر مهریه از من شکایت کرد.

سرقت کامیون در 20 ثانیه
مرد جوان تاکنون بیش از 10 کامیون را براحتی سرقت کرده است.
شگرد سرقت هایت چگونه بود؟
 نیمه‌های شب راهی اطراف تهران می‌شدم و با شناسایی کامیون‌هایی که راننده‌های آن کنار جاده در حال استراحت و خواب بودند، خودروها را سرقت می‌کردم.
به‌همین راحتی؟
بیشتر خودروها تجهیزات ایمنی دارند و کامیون‌ها هم مستثنی نیستند. اما من خودم قبلاً کامیون داشتم و تجربه‌ام در این سرقت‌ها به کمک می‌آمد و ظرف 10 تا 20 ثانیه سرقت را انجام می‌دهم.
کامیون‌ها را چه می‌کردی؟
 خودروهای تصادفی را با قیمت پایین می‌خریدم و قطعات خودروی تصادفی و شماره شاسی و بدنه آن را روی خودروی سرقتی نصب می‌کردم و با سند خودروی تصادفی، خودروی سرقتی را می‌فروختم.
چند سرقت انجام دادی؟
فکر کنم در این دو سال، بالای 10 کامیون را سرقت کرده باشم.

قرص پروانه
 دو پسر جوان که به اتهام سرقت گوشی تلفن همراه دستگیر شده‌اند از ماجرای سرقت هایشان اینگونه می‌گویند: سرقت‌ها از زمانی شروع شد که قرص مصرف کردیم. آن شب برای تفریح به یکی از پارک‌های معروف رفتیم اما به‌خاطر شیوع کرونا بسته بود. در راه بازگشت فضای سبزی پیدا کردیم و در آنجا قرص روانگردانی به‌نام پروانه مصرف کردیم. قرص را که خوردیم دیگر نفهمیدیم چه اتفاقی افتاد با خوردن یک قرص 20 میلی گرمی، دل و جرأتمان زیاد شد و توهم به سراغمان آمد. انقدر توهم زده بودیم که یا گریه می‌کردیم یا بی‌دلیل می‌خندیدیم و عاقبت هم به سراغ سرقت گوشی رفتیم.
ارسال نظر