زمان مطالعه: 6 دقیقه

قربانی اسیدپاشی چطور مانکن شد؟

حدود 10 سال پیش بود که معصومه عطایی پس از طلاق، از سوی پدر همسرسابقش مورد سوقصد اسیدپاشی قرار گرفت و در جریان آن علاوه برسوختگی شدید صورت، بدن و دست، بینایی‌اش را هم از دست داد. او مدتی بعد پدرشوهرش را که به قصاص محکوم شده بود، بخشید و زندگی تازه‌ای را آغاز کرد. زندگی جدیدی که در تازه‌ترین ایستگاه خود به تجربه مدلینگ رسیده است.
11 خرداد 1399
شناسه : 32553
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/32553
1134+
بالا
حدود 10 سال پیش بود که معصومه عطایی پس از طلاق، از سوی پدر همسرسابقش مورد سوقصد اسیدپاشی قرار گرفت و در جریان آن علاوه برسوختگی شدید صورت، بدن و دست، بینایی‌اش را هم از دست داد. او مدتی بعد پدرشوهرش را که به قصاص محکوم شده بود، بخشید و زندگی تازه‌ای را آغاز کرد. زندگی جدیدی که در تازه‌ترین ایستگاه خود به تجربه مدلینگ رسیده است.

حادثه 24 - حدود 10 سال پیش بود که معصومه عطایی پس از طلاق، از سوی پدر همسرسابقش مورد سوقصد اسیدپاشی قرار گرفت و در جریان آن علاوه برسوختگی شدید صورت، بدن و دست، بینایی‌اش را هم از دست داد. او مدتی بعد پدرشوهرش را که به قصاص محکوم شده بود، بخشید و زندگی تازه‌ای را آغاز کرد. زندگی جدیدی که در تازه‌ترین ایستگاه خود به تجربه مدلینگ رسیده است.

معصومه عطایی، با اشاره تجربه جدیدی که پس از سفالگری، کولاژ و بازیگری به دست آورده،گفت: پس از آنکه مورد اسیدپاشی قرار گرفتم درد زیادی را تحمل کردم. زندگی برایم تغییر کرد اما من دلم نمی‌خواست تسلیم وضع موجود شده و به عنوان یک قربانی اسیدپاشی و خشونت به زندگی ام ادامه دهم. به همین دلیل سعی کردم هنرهای مختلفی را بیاموزم و در جامعه نیز نقشی فعال داشته باشم.

او ادامه داد: در همین راستا هم دوره های مخصوص نابینایان را پشت سرگذاشتم. پس از آن کلاس های کولاژ و سفالگری را آغاز کردم که به نظرم موفقیت آمیز بود و نمایشگاهی هم از آثارم برگزار شد. بعد از آن پیشنهاد بازیگری در تئاتر را دریافت کردم که خوشبختانه با استقبال هم روبه رو و به همین دلیل اجرای کاری دیگری را هم روی صحنه بردیم و در حال آمادگی برای سومین تئاتر بودیم که شیوع کرونا تمرینات ما را تعطیل کرد.

معصومه عطایی درباره ورودش به عرصه تبلیغات و مدلینگ نیز اظهارکرد: همیشه دوست داشتم تا کاری کنم که برای دیگر قربانیان یک الگو باشم، وقتی در انجمن حمایت از قربانیان اسیدپاشی یا جاهای دیگر با افرادی که مورد اسیدپاشی قرار گرفته‌اند روبه رو می شد، بیشترین چیزی که مرا آزار می‌داد منزوی شدن و احتمال افسردگی این افراد بود. به همین دلیل تمام تلاشم را می کنم تا به دیگر افراد شبیه به خودم یعنی هم افرادی که مورد اسیدپاشی قرار گرفته  وهم افرادی که نابینا هستند امید بدهم. این تصمیم را هم در همین راستا گرفتم.

این قربانی اسیدپاشی با اشاره به اجرایی شدن تصمیمش افزود: از سال‌ها پیش که مواردی مشابه از فعالیت قربانیان اسیدپاشی در حوزه مدلینگ را در چند کشور آسیای شرقی و اروپایی دیدم، دلم میخواست وارد این عرصه هم بشوم تا هم تعریفی متفاوت از زیبایی را ارائه کنیم و هم به دیگران امید بدهیم که هیچ کاری غیرممکن است و اصلا چه کسی گفته که برای مدل شدن یا ورود به عرصه تبلیغات حتما باید چشمان رنگی یا پوستی صاف و شفاف داشت. این تصمیم در سرم بود تا اینکه سال گذشته با خانم خادمی که طراح لباس بودند آشنا شدم و اقدامات اولیه ما برای این کار انجام شد.

 

عطایی افزود: پس از مراحل عکس برداری طی چندین مرحله از آذرماه انجام شد و بالاخره چند روز پیش با پایان مراحل این تصاویر منتشر شد.

وی با بیان اینکه قصد دارد تا دیگر قربانیان اسیدپاشی را هم از انزوا خارج کند،گفت: امیدوارم روزی بتوانیم یک شوی لباس برای خانم ها برگزار کنیم که مدل های آن قربانی اسیدپاشی باشند. چه ایرادی دارد که دیگر قربانیان هم مدل لباس شوند و حتی به عرصه تبلیغات هم ورود کنند.

عطایی درباره ورودش به عرصه تبلیغات نیز اظهارکرد: اول این را بگویم که برای کاری که انجام دادم قصد مالی نداشتم و بیشتر هدفم انجام یک اقدام نمادین بود. به همین دلیل نیز قرارداد همکاری با این موسسه فرهنگی ندارم. اگر پیشنهادی از سوی برندهای مختلف شود حتما آن را بررسی میکنم و البته دلم می خواهد شرایطی فراهم شود که نه فقط من که دیگر قربانیان هم بتوانند در این عرصه فعالیت کنند. دلم میخواهد بگویم زییایی آن چیزی نیست که با چشم ظاهر می بینیم.

این فعال اجتماعی افزود: در عرصه تبلیغات نیز امیدوارم امکان ورود فراهم شود وشرکت ها و موسسات مختلف برای تبلیغ کالای خود صرفا به دنبال مدل ها چشم رنگی و سلبریتی ها نروند. قطعا چنین اقدامات نگاه جامعه به قربانیان اسیدپاشی را نیز تغییر خواهد داد.

ارسال نظر