حادثه 24 - زنی که بعد از مرگ مغزی پسرش اعضای بدن او را به چندین بیمار نیازمند اهدا کرده بود، تنها خواستهاش این است که گیرنده قلب پسرش را ببیند تا شاید قلب داغدار خودش کمی آرام گیرد.
روز 21اردیبهشتماه امسال مرد 34سالهای به نام اسکندر میرزایی همراه با پسر 10سالهاش سوار بر موتورسیکلت راهی روستایشان در منطقه افشاری شهرستان خدابنده واقع در استان زنجان بودند. خانواده چشم انتظارآنها اما هرچه صبر کردند خبری نشد. بعد از چند ساعت دلواپسی و نگرانی مردی از یکی از بیمارستانهای زنجان با برادر اسکندر تماس گرفت و گفت او تصادف کرده است. ساعتی بعد اعضای خانواده اسکندر سراسیمه خود را به بیمارستان رساندند و جویای احوال او و پسر نوجوانش شدند. شواهد نشان میداد که آنها در راه با خودرویی تصادف کردهاند و راننده فرار کرده است. پسر 10ساله اسکندر که هنگام حادثه خواب بود گفت: من پشت موتور نشسته بودم که خوابم برد، اما ناگهان همراه پدرم وسط جاده پرت شدیم و از خواب پریدم و دیدم که یک خودرو به ما زده و راننده در حال فرار است.
در این حادثه پسر نوجوان صدمه زیادی ندید اما پدرش از همان ابتدا بیهوش شد و پسر 2ساعت بالای سر پیکر نیمه جان پدرش بود. او گفت: هیچکس از آنجا عبور نمیکرد و پدرم بیهوش روی زمین افتاده بود تا اینکه سرانجام چند نفر سر رسیدند و از اورژانس کمک گرفتیم و بعد از 2ساعت پدرم به بیمارستان منتقل شد.
بررسیهای اولیه نشان میداد اسکندر بهدلیل برخورد سرش با زمین دچار مرگ مغزی شده و امکان بازگشت او به زندگی وجود ندارد. در این شرایط بود که مسئولان بیمارستان برای جلب رضایت پدر و مادر اسکندر برای اهدای اعضای بدن او به بیماران نیازمند وارد عمل شدند. پدر و مادر داغدار مرد جوان خیلی زود برای اهدای اعضای بدن پسرشان رضایت دادند و به این ترتیب قلب، کلیهها و کبد این مرد به بیماران نیازمند اهدا شد. برادر اسکندر در اینباره به همشهری گفت: برادرم، 3 فرزند 10ساله، 5ساله و شیرخوار داشت که حالا آنها یتیم شدهاند. از طرفی مادرم که بیمار است برای اسکندر بیتابی میکند و میگوید اگر فردی را که قلب اسکندر در سینهاش میتپد ببیند شاید قلب داغدارش آرام بگیرد. از مسئولان پیوند اعضا خواهش میکنم کاری کنند تا مادرم این فرد را ببیند و آرام شود.