حادثه 24 - مرد میانسال که به اتهام قتل پسر معتادش بازداشت شده است به زودی در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه میشود.
اوایل اردیبهشتسال۹۸ اعضای خانوادهای گمشدن پسرشان عمار را به پلیس تهران خبر دادند. مادر او گفت: پسرم به دوستش بدهکار بود به همین دلیل از پدرش یکمیلیونتومان خواست تا قرضش را پرداخت کند. شوهرم ۷۰۰هزار تومان به او داد، سپس قرار شد با هم به خانه پدرشوهرم بروند و مابقی مبلغ را از او بگیرند. شوهرم ساعتی بعد به خانه برگشت و گفت پول را از پدرش گرفته و عمار نیز به دیدن دوستش رفته است، اما پسرم شب به خانه برنگشت. تلفن همراهش نیز خاموش است. نگرانم اتفاق بدی افتاده باشد.
با طرح این شکایت، تلاش برای یافتن پسر جوان آغاز شد تا اینکه مأموران در تحقیقات اولیه دریافتند عمار به خانه پدربزرگش و دیدن دوستش نرفتهاست. همچنین مشخص شد او سالها گرفتار اعتیاد بوده به همین دلیل با پدرش اختلاف شدیدی داشتهاست. با بدست آمدن این اطلاعات تحقیقات وارد مراحله تازهای شد و پدر عمار به دلیل اینکه بارها با پسرش درگیر شدهبود، مورد تحقیق قرار گرفت. اما وی در اظهاراتش مدعی شد از سرنوشت پسرش اطلاعی ندارد.
سپس مادر عمار مورد تحقیق قرار گرفت. او به مأموران گفت: بعد از رفتن عمار و پدرش ساعتی بعد شوهرم به خانه برگشت که متوجه شدم کفشهایش گلی است. این صحنه مرا به شک انداخت، چون بارها شوهرم بهخاطر ترک مواد با عمار درگیر شدهبود و در آن درگیریها او پسرم را تهدید به مرگ کردهبود. به او مشکوک هستم و احتمالاً از پسرم خبر داشته باشد. با ثبت این اظهارات تحقیقات در این زمینه ادامه داشت تا اینکه مأموران هنگام گشتزنی جسد پسر جوانی را در بیابانهای اسلامشهر کشف کردند که با انتقال به پزشکی قانونی مشخص شد، جسد متعلق به عمار است و وی بر اثر اصابت جسم سخت به سرش کشته شدهاست. به این ترتیب پرونده با موضوع قتل عمد در دستور کار قرار گرفت و مأموران با توجه به اظهارات مادر مقتول، پدر وی را بار دیگر مورد بازجویی قرار دادند تا اینکه مرد میانسال سرانجام با توجه به شواهد و قرائن موجود به قتل پسرش اعتراف کرد. متهم در شرح ماجرا گفت: عمار از روزیکه گرفتار موادمخدر شد، هر بار به زور از من پول میگرفت. درآمد زیادی نداشتم به همین دلیل این شرایط مرا خیلی اذیت میکرد. او همه زحمات مرا دود هوا و همه زندگیام را سیاه کردهبود. همین باعث شد چند بار با او درگیر شوم و بخواهم مواد را ترک کند.
مرد میانسال در خصوص قتل گفت: آخرین بار وقتی به خاطر پول موادی که به دوستش بدهکار بود با هم درگیر شدیم همسرم وساطت کرد، اما او به مادرش فحاشی کرد و داد و فریاد کشید. این شد تا از همسرمخواستم به خانه خواهرش برود. بعد از اینکه عمار آرام شد با هم به خانه پدرم رفتیم تا مبلغی پول بگیرم و به عمار بدهم. اما بین راه بار دیگر با هم درگیر شدیم. آنجا بود که دوباره اصرار کردم مواد را ترک کند، اما او عصبانی شد و شروع به فحاشی کرد. همین باعث شد بین راه از ماشین پیاده شویم و به بیابانهای اسلامشهر برویم. آنجا بود که یک سنگ برداشتم و به سر پسرم زدم ولی قصد کشتن او را نداشتم. فقط میخواستم بیهوش شود زیرا بخاطر بیقراریهایش نمیتوانستم او را تحمل کنم. وقتی فهمیدم عمار از نفس افتادهاست، ترسیدم و فرار کردم.
با اقرارهای متهم، وی بعد از بازسازی صحنه جرم روانه زندان شد و پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یکاستان تهران فرستاده شد.
به این ترتیب متهم بعد از تعیین شعبه رسیدگی کننده به زودی محاکمه خواهد شد.