حادثه 24 - مرد طمعکاری که بهخاطر سرقت پول، دوستش را در مغازه جگرکی به قتل رسانده و در چاه دفن کرده بود به دار مجازات آویخته شد.
این پرونده جنایی از آذرماه سال 93ورق خورد. آن زمان مردی به اداره پلیس رفت و گفت پسر 23سالهاش به نام یاشار ناپدید شده و هر چه گشتهاند هیچ ردی از او بهدست نیاوردهاند. پدر یاشار میگفت که پسرش در محله یافتآباد مغازه جگرکی دارد و قبل از ناپدید شدنش، سرمایه 100میلیون تومانیاش را برداشته و مدعی شده بود که میخواهد با خرید طلا سرمایهگذاری کند. او پس از این اتفاق به طرز مرموزی ناپدید شده و تلفن همراهش نیز خاموش بود.
پس از ثبت اظهارات پدر یاشار، گروهی از مأموران جستوجوی خود را برای پیدا کردن ردی از پسر جوان آغاز کردند. آنطور که شواهد نشان میداد ناپدید شدن یاشار به سرمایه 100میلیونیاش مربوط میشد اما هنوز ردی از وی بهدست نیامده بود تا اینکه پس از گذشت 8ماه تیم جنایی به اطلاعاتی دست یافت که نشان میداد یکی از دوستان یاشار به نام حسین که در همان محله مغازه جگرکی داشت، راز ناپدید شدن پسرجوان را میداند.
حسین، جوان 30ساله بازداشت شد اما اصرار داشت که بیگناه است و اطلاعی از یاشار ندارد. مأموران اما اطلاعاتی داشتند که نشان میداد آخرین بار حسین با او قرار داشته است، با این حال حسین این موضوع را انکار میکرد. او در بازداشت ماند تا اینکه سرانجام پس از گذشت چند روز قفل سکوتش را شکست و راز قتل یاشار را فاش کرد.
حسین در تشریح جزئیات قتل گفت: چند روز قبل از جنایت بود که باخبر شدم یاشار حدود 100میلیون تومان سرمایهدارد و میخواهد با این پول سرمایهگذاری کند. او ابتدا قصد داشت در زمینه ملک و مسکن سرمایهگذاری کند اما به او گفتم خانه نوسان دارد و بهترین راه سرمایهگذاری خرید طلاست. او هم قبول کرد اما از همان روز وسوسه سرقت پولهای وی به جانم افتاد؛ چرا که مدتها بود از مشکلات مالی رنج میبردم و این پول زندگیم را دگرگون میکرد. وی ادامه داد: به همین دلیل اسلحهای خریدم و نقشه قتل او را کشیدم. برای اجرای این نقشه در کف مغازهام چاه عمیقی حفر کردم تا پس از سرقت و قتل، جسد یاشار را آنجا دفن کنم تا کسی از موضوع باخبر نشود. وی گفت: روز جنایت یاشار را به بهانه اینکه آشنایی دارم که سکه را زیر قیمت میفروشد به مغازه کشاندم. وقتی مطمئن شدم که پولهایش را هم آورده است با شلیک گلوله او را به قتل رساندم بعد هم جسد را داخل چاه انداختم و روی آن را پوشاندم. 2روز شیلنگ آبی را درون چاه انداختم تا خاک نشست کرده و جسد زیر خاک مدفون شود. متهم در مورد پولهای سرقتی از مقتول گفت: بعد از قتل پولهای مقتول که 95میلیون تومان بود را سرقت کردم. با بخشی از آن بدهی پدرم به پدر مقتول را پرداخت کردم و مقداری طلا برای همسرم خریدم. 2ماه بعد از قتل نیز 8معتاد را با پولهای مقتول به کمپ ترک اعتیاد فرستادم تا اعتیادشان را ترک کنند. در این مدت مقداری از پولها را خرج کردهام و تنها 20میلیون تومان از آن باقی مانده است. وی گفت: از وقتی بازداشت شدم تصمیم داشتم سکوت کنم و بگویم بیگناهم اما وقتی پدر مقتول را در اداره آگاهی دیدم که به اندازه 40سال پیر شده بود، عذاب وجدان به سراغم آمد و تصمیم گرفتم به قتل اقرار کنم؛ چون او همچنان چشمانتظار پسرش بود و همین مرا عذاب داد.
بعد از اعترافات قاتل به جنایت، تیم جنایی با همکاری آتشنشانی مرداد سال 94توانستند جسد یاشار را از دل چاه خارج کنند.
این متهم پس از مدتی در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه و به قصاص محکوم شد. حکم به تأیید قضات دیوان عالی کشور رسید و متهم در یک قدمی چوبهدار قرارگرفت. در این شرایط پرونده به اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد تا مقدمات اجرای حکم فراهم شود. او چند روز قبل پس از گذشت 5سال از جنایت، در محوطه زندان رجاییشهر به دار مجازات آویخته شده و پرونده جنایتش بسته شد.