زمان مطالعه: 5 دقیقه

نجات مرد 70 ساله از چوبه دار / او قاتل همسرش بود

پیرمرد عصبانی که همسر 70 ساله‌اش را به‌خاطر درگیری‌های خانوادگی به قتل رسانده بود با رضایت پسرش از مجازات اعدام رهایی یافت.
01 بهمن 1398
شناسه : 28821
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/28821
728+
بالا
پیرمرد عصبانی که همسر 70 ساله‌اش را به‌خاطر درگیری‌های خانوادگی به قتل رسانده بود با رضایت پسرش از مجازات اعدام رهایی یافت.

حادثه 24 - پیرمرد عصبانی که همسر 70 ساله‌اش را به‌خاطر درگیری‌های خانوادگی به قتل رسانده بود با رضایت پسرش از مجازات اعدام رهایی یافت.

تابستان امسال خبر قتل زنی سالخورده در خانه‌اش حوالی ستارخان به پلیس پایتخت اعلام شد. در نخستین بررسی‌ها مشخص شد وی به دست شوهر 78 ساله‌اش با 18 ضربه چاقو کشته شده است. پس از دستگیری متهم و اعتراف به قتل، پرونده با درخواست قصاص برای وی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.

 صبح دیروز پیرمرد زندانی در حالی که وضعیت جسمانی مناسبی نداشت به‌همراه وکیل خود و پسرش به‌عنوان تنها ولی دم پرونده در شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران حاضر شدند.

در ابتدای جلسه پسر متهم در حالی که بشدت اشک می‌ریخت و ناراحت بود گفت: پدرم مردی عصبانی و بداخلاق است با اینکه من تنها فرزند او هستم اما از همان کودکی مرا بشدت کتک می‌زد و با من بدرفتاری می‌کرد هنوز هم جای سیلی‌هایش روی صورتم درد می‌کند. او با مادرم نیز بدرفتاری می‌کرد و همیشه با هم دعوا داشتند. تا اینکه در سال‌های اخیر اختلاف و درگیری‌هایشان بیشتر شد. پدرم دندان نداشت و نباید غذاهای سفت و سنگین می‌خورد مادرم هم مراقب بود تا بیمار نشود اما پدرم رعایت نمی‌کرد و سیب و ته دیگ و غذاهایی می‌‌خورد که باعث بیماری‌اش می‌شد. شب‌ها از درد ناله می‌کرد و فریاد می‌زد به‌حدی که همسایه‌ها فکر می‌کردند ما باعث ناراحتی او شده‌ایم. آنقدر به این کارهایش ادامه داد تا اینکه مادرم دیگر اجازه نمی‌داد سر یخچال برود یا هرچه می‌خواهد بخورد و این موضوع اختلاف شان را بیشتر کرد. سرانجام هم یک روز سر همین ماجرا مادرم را با چاقو کشت. بعد هم به در خانه ما آمد و به همسرم گفت که مادرم را کشته است. من از این موضوع خیلی ناراحتم و پدرم باید قصاص بشود چون مادرم بی‌گناه و مظلوم بود.

پس‌از اظهارات این مرد 50 ساله قاضی دادگاه از متهم خواست تا پای میز قرار بگیرد و از خود دفاع کند. پیرمرد که حال خوبی نداشت به قضات گفت: مقصر همه این اتفاقات پسرم بود. من یک خانه دو طبقه خریدم یک طبقه را به‌نام همسرم کردم و یکی را به‌نام پسرم اما او مدام مادرش را علیه من تحریک می‌کرد به همسرم گفته بود خانه را بفروش و جدا زندگی کن تا از دست شوهرت راحت شوی. همسرم نیز تحت تأثیر حرف‌های او اجازه نمی داد من غذا و میوه بخورم و در یخچال را قفل می‌کرد. من هم یک روز عصبانی شدم و این اتفاق افتاد.

در ادامه جلسه دادگاه قاضی متین راسخ از پسر مقتول خواست با توجه به وضعیت جسمی پدرش از مجازات وی گذشت کند. قاضی به پسر متهم گفت: با توجه به روحیه‌ای که من از شما می‌بینم اگر پدرت را قصاص کنی خودت نیز دچار بحران روحی می‌شوی و زندگی خانوادگی ات از هم می‌پاشد. بنابراین بهتر است به‌خاطر زن و بچه‌هایت هم که شده از این کار بگذری. بدین ترتیب پس از صحبت‌های قاضی و با وساطت عروس خانواده سرانجام وی از قصاص پدرش گذشت کرد ولی خواهان دریافت دیه و بیشترین مجازات از جنبه عمومی جرم برای پدر پیرش شد.

قاضی نیز پس از شور با مستشاران خود متهم را به 10 سال حبس و پرداخت دیه کامل یک زن مسلمان محکوم کرد. اما با توجه به اینکه پیرمرد بیمار بود از وکیل او خواست تا برایش درخواست عدم تحمل کیفر کند.

ارسال نظر