حادثه 24 - معلم بازنشسته وقتی در حل اختلاف خانوادگی با دو دخترش به بنبست رسید آنها را به قتل رساند. متهم پس از قتل برای فریب مأموران پلیس صحنهسازی کرد، اما بررسیهای پلیسی دست او را رو کرد.
ساعت ۸صبح روز دوشنبه دوم دیماه قاضی ساسان غلامی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران کلانتری۱۲۹ جامی از مرگ مشکوک دو خواهر جوان در خانهشان حوالی خیابان آذربایجان با خبر و همراه تیمی از کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی راهی محل شدند. محل حادثه طبقه دوم ساختمان چهار طبقه مسکونی در خیابان خدایاری بن بست مظاهری بود که مأموران پلیس داخل پذیرایی واحدسوم این ساختمان با جسد بیجان دو دختر۲۱ و ۱۹ ساله به نامهای نگین و شیرین روبهرو شدند که به طرز مشکوکی به کام مرگ رفته بودند.
مادر دو دختر به مأموران گفت: شب قبل دو دخترم پس از اینکه شام خوردن داخل پذیرایی خوابیدند تا اینکه ساعت۷ صبح وقتی از خواب بیدار شدم دیدم هنوز نگین و شیرین خواب هستند که ابتدا بر بالین نگین رفتم که او را از خواب بیدار کنم و به محل کارش برود. هر چقدر او را صدا زدم که بیدار شود جوابی نداد، وقتی دستش را گرفتم تا او را از رختخواب بلند کنم دیدم بدنش سرد است. یک لحظه شوکه شدم و بلافاصله بر بالین شیرین رفتم او هم بدنش سرد بود و احتمال دادم دو دخترم دچار گاز گرفتگی شدهاند و با داد و فریاد از شوهرم و همسایهها درخواست کمک کردم، اما نتوانستم جان آنها را نجات دهم.
پدر دو دختر هم در ادعایی گفت: شب قبل ابتدا دو دخترم خوابیدند و بعد هم من و همسرم خوابیدیم. صبح داخل اتاق خواب بودم که با داد و فریاد همسرم که میگفت شیرین و نگین دچار گاز گرفتگی شدهاند از خواب بیدار شدم و به داخل پذیرایی رفتم که با جسد شیرین و نگین روبهرو شدم.
در حالی که گفتههای اعضای خانواده حکایت از این داشت دو خواهر به خاطر گاز گرفتگی به کام مرگ رفتهاند، بررسیهای پلیسی و پزشکی نشان داد اثری از گاز گرفتگی در خانه وجود ندارد. بنابراین فرضیه قتل دو دختر جوان برای مأموران قوت گرفت و مأموران تحقیقات فنی خود را برای روشن شدن زوایایی پنهان این حادثه آغاز کردند. مأموران در نخستین گام به پدر خانواده مشکوک شدند و وی را مورد بازجویی فنی قرار دادند. متهم ابتدا مدعی شد که در مرگ دو دخترش دست نداشتهاست، اما در نهایت در صحنه حادثه به قتل دو دخترش به خاطر اختلاف خانوادگی اعتراف کرد.
وی با اظهار پشیمانی گفت: مدتی است با خانوادهام اختلاف خانوادگی پیدا کردهام و در همین رابطه با دو دخترم نیز اختلاف دارم. هر چقدر تلاش کردم اختلافات را کم کنم، فایدهای نداشت تا اینکه نقشه قتل دو دخترم را طراحی کردم. من تصمیم گرفتم آنها را با دارو مسموم کنم و مدعی شوم دو دخترم بر اثر گاز گرفتگی فوت کردند و با صحنهسازی مأموران را فریب دهم. به همین خاطر چند روز قبل از بازار مقدار زیادی قرص خوابآور تهیه کردم و شب حادثه تعداد زیادی از قرصها را داخل نوشیدنی حل کردم و به دخترانم دادم و آنها هم خوردند. صبح وقتی همسرم شروع به داد و فریاد کرد و گفت دو دخترم فوت کردهاند پشیمان شدم، اما دیگر فایدهای نداشت، چون دو دخترم در بین ما نبودند.
سرهنگ مجتبی شمس بیرانوند، رئیس کلانتری۱۲۹ جامی با اعلام این خبر گفت: مأموران پلیس پس از بررسیهای فنی در محل حادثه دریافتند دو خواهر بر خلاف ادعای پدرشان به قتل رسیدهاند که در نهایت پدر دو دختر در تحقیقات فنی به قتل دو دخترش اعتراف کرد. متهم پس از اعتراف به دستور قاضی ساسان غلامی برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی قرار گرفت.
گزارش میدانی از محل حادثه
محل حادثه ساختمان آجر سفالی چهار طبقهای در بنبست مظاهری است که دو خواهر جوان تا چند روز قبل همراه خانوادهشان در واحد شماره سوم این ساختمان زندگی میکردند. کوچه خلوت است و به غیر از دو زن و یک مرد کسی دیگر داخل کوچه نیست. مرد همسایه مدعی است که این خانواده را نمیشناسد و حتی دو دختر فوت شده را اصلاً ندیدهاست. به همین خاطر به سراغ یکی از همسایهها که زن میانسالی است، رفتم و درباره این حادثه از او پرس و جو کردم.
صحبتهای زن همسایه
زن همسایه گفت: چند ماهی است این خانواده همسایه ما شدهاند و در این مدت هم با هیچ یک از همسایهها رفت و آمد نداشتند. از همسایهها شنیده بودم که مرد خانه اهل یکی از شهرستانهای غربی ایران و معلم بازنشسته است. روز حادثه ساعت۷ صبح بود که با صدای فریادهای زن همسایه از خانه بیرون آمدیم. او در حالی که گریه میکرد، مدام فریاد میزد «دو دخترم را از دست دادم.» وقتی به خانه آنها رفتیم، گفتند دو دخترشان بر اثر گاز گرفتگی جان خود را از دست دادهاند.
حادثه از زبان صاحبخانه
دو ماه قبل واحد شماره سه این ساختمان را به این خانواده اجاره دادم. آنها گفته بودند که تعداد اعضای خانوادهشان چهارنفر است، اما بعد فهمیدیم که این زن و شوهر سه فرزند دارند. ما در این مدت بدی از آنها ندیدیم و مشکلی نداشتند تا اینکه صبح روز حادثه صدای فریاد زن همسایه را شنیدیم که میگفت دو دخترم بر اثر گاز گرفتگی فوت کردهاند. وقتی به خانه آنها رفتیم او آرام و قرار نداشت و بر بالین دو دخترش گریه میکرد تا اینکه مأموران پلیس و بازپرس ویژه قتل در محل حاضر و بعد از بررسی متوجه شدند آنها به قتل رسیدهاند.
وی در پایان گفت: ما شب حادثه متوجه سر و صدایی از خانه آنها نشدیم، اما یکی از همسایهها میگفت که نیمههای شب صدایی مانند پا کوباندن به زمین از خانه آنها شنیده است.