حادثه 24 - مرد جوان که به خاطر کلاهبرداری 400 میلیون تومانی با شلیک گلوله مرد میانسالی را در حوالی بازار تهران به قتل رسانده بود صبح دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری تهران محاکمه شد.
متهم روز 28 اسفند سال 96 با شلیک دو گلوله مرد ۵۱ سالهای به نام ابوذر را در چهارراه گلوبندک حوالی بازار تهران به قتل رساند و از محل گریخت. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران که با دستور قاضی مدیر روستا، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران برای بررسی موضوع وارد عمل شده بودند پس از بازبینی فیلم دوربینهای مداربسته محل حادثه قاتل را شناسایی کردند و دریافتند متهم از چندی قبل با خواهرزاده مقتول به نام فرشید اختلاف مالی داشته است؛ در حالی که نزدیک به دو ماه از قتل گذشته بود به مأموران خبر رسید قاتل فراری به تهران بازگشته و در ساختمانی نیمه ساز مشغول گچکاری است. بدین ترتیب متهم دستگیر شد. وی در بازجوییها ضمن اعتراف به قتل گفت: من در روستای مان گوسفند داشتم و چوپانی میکردم. سال۶۹ برای کار به تهران آمدم. مدتی سکههای قدیمی میفروختم و گاهی هم دستفروشی میکردم. بعدها گله گوسفندم را فروختم و دلالی و خرید و فروش خانه و گوسفند میکردم؛ تا اینکه با فرشید آشنا شدم. او به بهانه خرید دلار از من ۴۲۰میلیون تومان کلاهبرداری کرد و ناپدید شد. این پول تمام سرمایه زندگیام بود، خانه و طلاهای همسرم را فروخته بودم من به طمع سود بیشتر این کار را کردم اما فرشید تمام زندگیام را نابود کرد. خیلی دنبال او گشتم اما خبری از فرشید نبود تا اینکه دوستانم به من گفتند که دایی او به نام ابوذر- مقتول- با وی ارتباط دارد. خودم نیز دیده بودم که او بهعنوان پیک موتوری با خواهرزادهاش کار میکند. چند باری او را دیدم و التماس کردم مخفیگاه فرشید را به من اطلاع دهد. در این مدت یکبار ۹۰میلیون تومان و یکبار هم ۲۸میلیون و ۵۲۸هزار تومان به حسابم واریز شد که فهمیدم ابوذر به خواهرزادهاش گفته است برای من پول واریز کند. به همین دلیل اطمینان داشتم آنها با هم ارتباط دارند. هر چه گفتم مخفیگاه خواهرزاده ات را به من نشان بده قبول نمیکرد تا اینکه عصبانی شدم و او را کشتم.
پس از اعترافات متهم پرونده وی با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری رفت و صبح دیروز هوشنگ در شعبه دهم دادگاه محاکمه شد.
در ابتدای جلسه اولیای دم برای این مرد تقاضای قصاص کردند. سپس متهم در حالی که از ارتکاب قتل ابراز پشیمانی میکرد گفت: من تمام زندگیام را در این ماجرا از دست دادم میخواستم خودکشی کنم اما همسرم مانع شد. الان هم امیدی برای ادامه زندگی ندارم و بهتر است اعدامم کنید از این زندگی راحت شوم در این مدت در زندان فقط عذاب کشیدم و به بیماری مبتلا شدهام.بدین ترتیب قضات پس از پایان جلسه برای صدور حکم وارد شور شدند.