حادثه 24 - مرد محکوم به قصاص که مدعی است همسرش با سقوط از خودروی خاور جانش را از دست داده است بار دیگر محاکمه میشود.
روز ۲۱ اسفندسال۹۴، مأموران پلیس از مرگ مشکوک زن جوانی در یکی از بیمارستانهای پاکدشت باخبر و راهی محل شدند. جسد متعلق به زن ۳۴ساله به نام سارا بود که به دلیل سقوط از کابین خودروی خاور فوت کردهبود.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی پدر و مادر زن جوان از دامادشان که مردی ۳۸ساله به نام حامد بود به اتهام قتل دخترشان شکایت کردند. مادر سارا به مأموران گفت: «دخترم یک پسر ششساله داشت. چند روز قبل او همراه فرزندش به خانه ما آمده بود. وقتی دامادم به خانهمان آمد نوهام شروع به بهانهگیری کرد به همین خاطر دخترم کلافه شد و فرزندش را تنبیه کرد. این رفتار باعث عصبانیت حامد شد به همین دلیل از دخترم خواست حاضر شود و به خانهشان برگردند.»
این زن در ادامه گفت: «درگیری بین آنها شدید شد به همین دلیل التماس کردم تا آرام شوند و از حامد خواستم اجازه بدهد دخترم شب را بماند، اما او با لجبازی قبول نکرد. حامد راننده خاور است. او بعد از درگیری در حالیکه دخترم را تهدید به مرگ میکرد به زور سوار ماشین کرد و رفتند. ساعتی از رفتن آنها گذشت تا اینکه حامد از بیمارستان تماس گرفت و گفت سارا بین راه خودش را از داخل خاور به بیرون پرتاب و فوت کرده است.» مادر سارا با گریه گفت: «چند نفر از همسایهها شاهد بودند حامد آن روز دخترم را چند بار تهدید به مرگ کرد. شک ندارم خودش عامل قتل است.»
با طرح این شکایت پسر ششساله مقتول که روز حادثه در ماشین بود نیز مورد تحقیق قرار گرفت. او به مأموران گفت پدرش بعد از درگیری با مادرش به صورت او سیلی زده و او را از داخل ماشین به بیرون پرت کرده است.
با ثبت این اظهارات حامد به اتهام قتل عمد بازداشت شد، او با انکار جرمش در شرح ماجرا گفت: «همسرم از همان ابتدای زندگی به من دروغ گفته بود با اینکه چشمپوشی کردهبودم، اما باعث اختلافات دامنهدار در زندگی ما شدهبود. آن روز وقتی با سارا درگیر شدم او سوار ماشین شد. همچنان با هم بحث میکردیم، اما بعد از طی مسیری او خوابش برد. جلوی یک مغازه توقف کردم و برای خرید از ماشین بیرون رفتم. بعد از خرید دوباره سوار ماشین شدم و در حالیکه با سرعت بالا حرکت میکردم و پسرمان بین من و همسرم نشسته بود ناگهان سارا در ماشین را باز کرد و خودش را به بیرون پرتاب کرد. با دیدن این صحنه شوکه شدم. کمی جلوتر ایستادم و همسرم را سوار ماشین کردم. بلافاصله او را به بیمارستان رساندم، اما بیفایده بود.»
او در ادامه گفت: «همسرم بارها من و خانوادهاش را تهدید به خودکشی کرده بود. در مرگ او نقشی نداشتم.»
با انکارهای متهم، اما بنا به گواهی شاهدان و درخواست اولیایدم، وی به اتهام قتل عمد روانه زندان شد و پرونده به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. متهم در اولین جلسه رسیدگی به پرونده با درخواست قصاص از سوی اولیایدم با انکار جرمش از خودش دفاع کرد. در آخر شوهر مقتول بنا به گزارش پزشکی قانونی و گواهی شاهدان، به قصاص محکوم شد. این حکم به دیوان عالی کشور فرستاده شد، اما قضات شعبه ششم دیوان در گزارشی اعلام کردند از فرزند خردسال مقتول با حضور کارشناسان و مشاوران روانشناس بار دیگر تحقیق شود. همچنین لازم است کارشناسان جنایی اظهار نظر کنند متهم در حالیکه فرزندش در ماشین بین او و همسرش نشسته بودهاست، امکان این را داشته است در ماشین را باز کند و همسرش را به بیرون پرت کند. به این ترتیب پرونده با رفع این ایرادات بار دیگر در دادگاه کیفری رسیدگی خواهد شد.