حادثه 24 - زن جوانی که امیدوار بود خانواده شوهرش او را ببخشند تا بتواند مادر خوبی برای فرزند خود و نوه آنها باشد عاقبت به اتهام قتل همسرش به دار مجازات آویخته شد.
این زن که در زمان قتل 21 سال داشت با گذشت 5 سال نتوانست از اولیای دم رضایت بگیرد و سرانجام هفته گذشته قصاص شد.
این زن پنجم تیر سال 94 شوهرش را با پرتاب چاقو به قتل رسانده بود و از آن تاریخ به بعد در بازداشت و زندان به سر میبرد تا اینکه حکم قصاص در مورد او اجرا شد.
عصر روز قتل که اولین جمعه تیر سال 94 بود ماموران کلانتری 127 نارمک پس از تماس مسئولان بیمارستان امام حسین (ع) در جریان مرگ مشکوک مرد جوانی قرار گرفتند.
با حضور ماموران، بازپرس کشیک قتل هم در جریان ماجرا قرار گرفت. در تحقیقات اولیه مشخص شد مرد ۲۶ ساله ای به نام فرهاد بر اثر اصابت جسم نوک تیز به قلبش و خونریزی شدید جان باخته است.
همراهان مقتول گفتند، فرهاد در جریان درگیری با همسرش مجروح شده است. با دستور بازپرس ویژه قتل تهران، جسد به پزشکی قانونی منتقل و همسر او به نام سوسن بازداشت شد.
سوسن که۲۱ ساله بود در بازجویی اولیه به بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران گفت: پنج سال قبل از طریق دختر خاله ام با فرهاد در شهرستان خودمان آشنا شدم. چند ماه بعد از آشنایی، او به من ابراز علاقه کرد و گفت می خواهد با من ازدواج کند. سرانجام با خانواده اش به خواستگاری من آمد و با هم عقد کردیم. سال اول زندگی مشترک را در استان گلستان گذراندیم تا این که به خواسته فرهاد برای پیدا کردن کار به تهران آمدیم و شوهرم به عنوان تحصیلدار در یک شرکت مشغول کار شد. اوایل زندگی خوبی داشتیم تا این که رفتار فرهاد تغییر کرد و تماس های مشکوکی داشت. یک بار هم که تلفنش طولانی شد، به او اعتراض کردم و با هم درگیر شدیم.
سوسن ادامه داد: به رفتارش مشکوک بودم و تصور می کردم با زنان دیگری هم ارتباط دارد. موضوع را به خانواده اش گفتم و آنها از فرهاد خواستند دست از این رفتارش بردارد، اما او به نصیحت های پدر و مادرش هم اعتنایی نکرد. زندگی مان رو به سردی می رفت که فهمیدم باردار هستم. سرانجام بهخاطر کارهای شوهرم در دادگاه خانواده دادخواست طلاق دادم. روزی که به دفترخانه رفته بودیم، فرهاد قول داد دیگر خیانت نکند. من هم به خاطر آینده فرزندمان، به او فرصت دوباره دادم.
زن ۲۱ ساله درباره روز حادثه گفت: ظهر جمعه فرهاد از خانه خارج شد و هرچه با او تماس گرفتم جواب نداد. بعد هم تلفن همراهش را خاموش کرد. ساعت پنج بعدازظهر به خانه بازگشت. از او خواستم اجازه بدهد تلفن همراهش را بررسی کنم که مخالفت کرد. بعد هم به طرف من حمله ور شد و کتکم زد. خیلی عصبانی بودم و کنترلی بر اعصابم نداشتم. از آشپزخانه کاردی برداشتم و به سمت او که در حال خارج شدن از خانه بود، پرتاب کردم. او همان لحظه برگشت که چاقو به کنار قلبش اصابت کرد. با کمک همسایه ها او را به بیمارستان رساندیم، اما دقایقی بعد فرهاد جان سپرد. من نمی خواستم او را بکشم و برای ترساندن همسرم چاقو را به سمتش پرتاب کردم که با بدشانسی به قلبش خورد.
در پی این اعترافات تحقیقات ادامه یافت و پس از بازسازی صحنه و تکمیل تحقیقات بازپرس پرونده را با قرار مجرمیت همسر مقتول مبنی بر مباشرت او در قتل عمد به دادگاه فرستاد.
مدتی بعد زن جوان برای دفاع از خود در برابر اتهام قتل عمد مقابل قضات شعبه 10 دادگاه کیفری ایستاد و گفت: باور کنید قصد نداشتم او را بکشم و هنوز هم دوستش دارم. بعد از مرگ شوهرم، نگران دختر یکساله ام هستم. امیدوارم خانواده همسرم درک کنند قتل اتفاقی بود و مرا ببخشند تا بتوانم مادر خوبی برای دخترم باشم. با این اظهارات زن جوان قضات شعبه دهم دادگاه کیفری حکم به قصاص او دادند و شعبه 32 دیوان عالی کشور نیز حکم را تایید کردند.
پس از آن مراحل قانونی اجرای حکم یکی پس از دیگری طی شد و سرانجام پس از استیذان هفته گذشته حکم صادره اجرا شد و زن جوان به دار آویخته شد.