حادثه 24 - بوکسور حرفهای که از یکسال قبل به اتهام قتل چهار عضو خانوادهاش در بازداشت به سر میبرد در حالی روز گذشته جنایتهای خود را انکار کرد که در جریان تحقیقات اتهامهای خود را پذیرفته و صحنه جنایت را هم بازسازی کردهبود.
رسیدگی به این پرونده از ۲۵آبانسال گذشته و با مراجعه مرد بوکسوری به کلانتری۱۳۲ نبرد به جریان افتاد. این مرد که کمال نام دارد و همراه برادرش وارد کلانتری شدهبود به قتل چهارعضو خانوادهاش اعتراف کرد. برادر او در شرح ماجرا به پلیس گفت: «برادرم بوکسوری حرفهای است و ۲۵سال است که در این رشته فعالیت میکند. او از همسرش مهین طلاق گرفته بود با این حال مهین برای دیدن دو دخترش به خانه برادرم رفت و آمد داشت تا اینکه آنها هفته قبل با هم درگیر شدند.»
برادر کمال ادامه داد: «ساعتی قبل برادر مهین تماس گرفت و گفت پدر و مادرش برای دیدن نوههایشان به خانه کمال رفتهاند، اما آنها به تماسهایش جواب نمیدهند، این شد که با کمال تماس گرفتم، اما از جوابی که داد شوکه شدم. او گفت دو دختر و مادرزن و پدرزنش را به قتل رسانده است. بعد از قطع تلفن بلافاصله به خانه آنها رفتم و با آن صحنه هولناک مواجه شدم و برادرم را راضی کردم تا خودش را به پلیس معرفی کند.»
اعتراف به قتل
بعد از این توضیحات، تیمی از مأموران کلانتری به محل حادثه که طبقه اول ساختمان مسکونی در خیابان پیروزی بود حاضر شدند و با اجساد دو دختر ۱۹و ۱۷ساله و مرد و زن ۷۹ و ۷۰ساله روبهرو شدند که با ضربات چاقو به قتل رسیده بودند.
با انتقال اجساد به پزشکی قانونی متهم در پلیس آگاهی تحت بازجویی قرار گرفت و با اقرار به چهار قتل در توضیح ماجرا گفت: «اختلافهای شدیدی با خانواده همسرم داشتم و به فکر انتقام افتادم. فکر میکردم پدر و مخصوصاً مادر همسرم باعث اختلاف بیشتر من و همسرم میشوند. به همین خاطر و به خاطر اختلافات خانوادگی آنها را کشتم.»
در جلسه محاکمه
متهم بعد از بازسازی صحنه جرم روانه زندان شد و پرونده بعد از صدور کیفرخواست به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و صبح دیروز روی میز هیئت قضایی به ریاست قاضی قربانزاده قرار گرفت. ابتدای جلسه مهین، همسر سابق متهم در جایگاه ایستاد و گفت: «برای قتل دو دختر و مادرم دیه میخواهم و برای قتل پدرم درخواست قصاص دارم.» مهین در پاسخ به سؤال هیئت قضایی درباره اینکه بعد از طلاق دوباره رجوع کرده و به عقد موقت در آمده بودی؟ گفت: «خیر، بعد از طلاق متهم بارها تماس گرفت، اما من جواب تماسهایش را نمیدادم و صیغه او هم نبودم.» در ادامه برادر و خواهر مهین هم برای قتل مادرشان درخواست دیه و برای قتل پدرشان درخواست قصاص کردند.
انکار پس از اقرار
بعد از درخواست اولیایدم، متهم ۴۹ساله در جایگاه ایستاد و بر خلاف اعترافهای قبلی و بازسازی صحنه قتل این بار جرمش را انکار کرد و گفت: «همسرم بعد از طلاق به خاطر دیدن بچهها کلید خانه را داشت و به منزلم رفت و آمد میکرد. آن شب وقتی از خواب بیدار شدم و از اتاقم بیرون آمدم با جسد دو دختر، پدر و مادر همسرم روبهرو شدم و اقدام به خودکشی کردم که موفق نشدم.»
متهم ادامه داد: «تحتتأثیر حادثه اوضاع روحی خوبی نداشتم. اگر چهار قتل را گردن گرفتم به خاطر این بود زودتر قصاص شوم تا پیش فرزندانم برگردم!» در ادامه ریاست دادگاه اعترافهای متهم در دادسرا و پلیس آگاهی را برای دادگاه قرائت کرد و در خصوص اظهارات متهم درباره حادثه گفت: «طبق اظهارات و بازسازی صحنه جرم، آن شب چند کیلو موز و چند بطری شیر خریدی و به خانه رفتی. برای مقتولان شیر موز درست کردی و بعد مقدار زیادی داروی خوابآور داخل لیوان شیرموزهای آنها ریختی و به آنها خوراندی. دو دخترت در حالیکه تلویزیون تماشا میکردند خوابآلود میشوند. سپس به اتاق خوابشان میروند و میخوابند. سپس پدر بزرگ و مادربزرگشان نیز در پذیرایی میخوابند. تو ساعتی بعد یک چاقوی بزرگ از آشپزخانه برمیداری و سراغ دختر بزرگت که دانشجوی رشته حقوق بود میروی. او بیدار میشود و مقاومت میکند. بعد از قتل او، دختر کوچکت بیدار میشود که بلافاصله او را هم به قتل میرسانی. در آخر پدر و مادر همسر سابقت را نیز با ضربات چاقو میکشی. بعد از ارتکاب به چهارقتل دو بطری آب و مقداری میوه میخوری، اما پشیمان میشوی. بالای سر دخترانت ساعاتی را گریه میکنی و در آخر وقتی برادرت تماس میگیرد ماجرا را توضیح میدهی. برای این اظهارات چه پاسخی داری؟» متهم گفت: «برای اینکه زودتر بمیرم این اظهارات را مطرح کردم. حالا میگویم قاتل نیستم!»
در پایان این جلسه هیئت قضایی برای صدور رأی وارد شور شد.