زمان مطالعه: 3 دقیقه

کور شدن یک جوان در درگیری شهرک اندیشه

هواخواهی از رفیق در جریان نزاع سبب شد تا پسر جوان یکی از طرفین دعوا را با ضربه چاقو از ناحیه چشم کور کند. متهم که خود و خانواده‌اش از بزهکاران هستند روز گذشته محاکمه شد.
04 آذر 1398
شناسه : 27173
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/27173
2602+
بالا
هواخواهی از رفیق در جریان نزاع سبب شد تا پسر جوان یکی از طرفین دعوا را با ضربه چاقو از ناحیه چشم کور کند. متهم که خود و خانواده‌اش از بزهکاران هستند روز گذشته محاکمه شد.

حادثه 24 - هواخواهی از رفیق در جریان نزاع سبب شد تا پسر جوان یکی از طرفین دعوا را با ضربه چاقو از ناحیه چشم کور کند. متهم که خود و خانواده‌اش از بزهکاران هستند روز گذشته محاکمه شد.

پاییز سال‌۹۳، مأموران پلیس پایتخت از درگیری چند پسر جوان در خیابانی در شهرک اندیشه باخبر و راهی محل شدند. شواهد نشان می‌داد پسر ۲۰‌ساله به نام داریوش بر اثر اصابت چاقو به چشم چپ مجروح و به بیمارستان منتقل شده‌است. مأموران به بیمارستان مورد نظر رفتند و مشخص شد، چشم چپ داریوش بر اثر شدت جراحات تخلیه شده است.

داریوش در توضیح حادثه به مأموران گفت: «آن شب با یکی از دوستانم درگیر شدم. او با تورج تماس گرفت و بعد از آمدن او درگیری بالا گرفت. در یک لحظه تورج جلو آمد و با چاقویی که داشت یک ضربه به چشم چپم زد. خون تمام صورتم را گرفت و راهی بیمارستان شدم، اما چشمم تخلیه شد. از تورج شکایت دارم، چون در سن کم مرا از ناحیه چشم چپ نابینا کرد.»

با طرح این شکایت تورج دستگیر شد. او با اقرار به جرمش از آنجائیکه ۱۵ سال سن داشت راهی کانون شد، اما با قرار وثیقه آزاد شد. متهم چند ماه بعد از آزادی این‌بار به اتهام زورگیری همراه برادرش دستگیر شد، اما در تحقیقات وی تبرئه شد و برادرش با قبول جرمش راهی زندان شد.

به این ترتیب پرونده تورج با درخواست قصاص از سوی شاکی به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

روز گذشته پرونده در همان شعبه روی میز هیئت قضایی قرار گرفت. بعد از طرح شکایت از سوی شاکی، متهم در جایگاه ایستاد و گفت: «آن شب برای هواخواهی از دوستم چاقو را برداشتم و به محل حادثه رفتم.

می‌خواستم شاکی را بترسانم به همین دلیل چاقو را به طرفش پرتاب کردم که ناخواسته به صورت او خورد. وقتی فهمیدم چشم شاکی تخلیه شده است، متواری شدم و در یافت‌آباد همراه دوستم خانه مجردی گرفتم تا اینکه یک سال بعد از حادثه دستگیر شدم.

او در آخرین دفاعش گفت: «مادرم برای رضایت شاکی خیلی تلاش می‌کند، اما آن‌ها مبلغ ۷۰۰‌میلیون تومان درخواست کرده‌اند و این مبلغ در توان ما نیست. از شاکی درخواست بخشش دارم.»

ارسال نظر