زمان مطالعه: 5 دقیقه

جوان 28 ساله پس از مرگ مغزی به بیماران نیازمند زندگی بخشید / راننده پس از تصادف با این جوان فرار کرد

صدای ترمز شدید سکوت صبحگاهی خیابان را در هم شکست ،راننده که پشت فرمان خشکش زده بود از ترس پای را روی پدال گاز فشار داد و به سرعت محل را ترک کرد.چند متر آنطرفتر مردجوانی با سر وصورتی خونین روی زمین افتاده بود .مردجوان به بیمارستان منتقل شد و تحت درمان قرار گرفت اما سرانجام مرگ مغزی او و اهدای اعضای بدنش به چند بیمار نیازمند سرانجام دیگری برایش بود که رقم خورد.
12 آبان 1398
شناسه : 26660
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/26660
2327+
بالا
صدای ترمز شدید سکوت صبحگاهی خیابان را در هم شکست ،راننده که پشت فرمان خشکش زده بود از ترس پای را روی پدال گاز فشار داد و به سرعت محل را ترک کرد.چند متر آنطرفتر مردجوانی با سر وصورتی خونین روی زمین افتاده بود .مردجوان به بیمارستان منتقل شد و تحت درمان قرار گرفت اما سرانجام مرگ مغزی او و اهدای اعضای بدنش به چند بیمار نیازمند سرانجام دیگری برایش بود که رقم خورد.

حادثه 24 - صدای ترمز شدید سکوت صبحگاهی خیابان را در هم شکست ،راننده که پشت فرمان خشکش زده بود از ترس پای را روی پدال گاز فشار داد و به سرعت محل را ترک کرد.چند متر آنطرفتر مردجوانی با سر وصورتی خونین روی زمین افتاده بود .مردجوان به بیمارستان منتقل شد و تحت درمان قرار گرفت اما سرانجام مرگ مغزی او و اهدای اعضای بدنش به چند بیمار نیازمند سرانجام دیگری برایش بود که رقم خورد.

صبح روز 29 مهرماه امسال بود که سهراب آئینه جوان 28 ساله کرجی مثل روزهای قبل پشت فرمان خودرواش نشست تا راهی شرکت شود. هنوز به محل کارش نرسیده بود که لاستیک خودرواش ترکید. شانس آورد که حادثه ای برایش رخ نداد. از زاپاس چرخ هم که خبری نبود و به همین خاطر مجبور شد خودرواش را در کنار خیابان پارک کند و خودش را به شرکت برساند. قرار بود بعد از ظهر و پس از پایان کار به سراغ خودوراش برود و فکری به حال لاستیک ترکیده اش بکند. اما مرد جوان از حادثه ای که در کمین او بود خبر نداشت.

سهراب در خودرواش را قفل کرد و وارد خیابان شد تا از آن عبور کند ،هنوز از میدان وسط خیابان عبور نکرده بود که یک خودروی پراید با سرعت سرسام آوری از راه رسید و با شدت به سهراب برخورد کرد.شدت ضربه به حدی شدید بود که مردجوان را چند متر آنظرفتر پرتاب کرد.

راننده ای که پشت فرمان خودور نشسته بود با دیدن این صحنه به جای اینکه به کمک سهراب بیاید از شدت ترس پایش را روی پدال گاز گذاشت و فرار کرد. در همین لحظه بود که یکی از همکاران سهراب خیلی اتفاقی او را که در خون غلتیده بود دید و با اورژانس و پلیس تماس گرفت.

 سهراب پس از نیم ساعت درحالی که به شدت آسیب دیده بود به بیمارستان امام حسین (ع) کرج منتقل شد و پرشکان تمام تلاش خود ر ا انجام دادند تا او دوباره سلامتی اش را به دست بیاورد .اما شدت جراحات وارده به سرش به حدی زیاد بود که پس از گذشت چند روز پزشکان از بهبود سهراب ناامید شد ند و مرگ مغزی او اعلام شد.

رضا برادر سهراب می گوید: درچند روزی که برادرم در بیمارستان بستری بود دعا می کردیم تا او دوباره به زندگی برگردد.یک دختر خردسال دارد و امیدوار بودیم خدا به رکسانا رحم کند و حال برادرمان بهتر شود.اما قسمتش چیز دیگری بود .آن روز وقتی در بیمارستان پزشک از مرگ مغزی برادرم گفت و از ما درخواست کرد اعضای بدنش را به چند بیمار نیازمند که با مرگ روبه رو بودند اهدا کنیم موضوع را با سه برادر دیگرم در میان گذاشتیم .آن ها هم وقتی مطئن شدند دیگر هیچ  امیدی به برگشت سهراب به زندگی نیست رضایت دادند.

با اعلام رضایت خانواده آئینه، بیمار مرگ مغزی از بیمارستان امام حسین(ع) کرج به بیمارستان سینای تهران منتقل شد .

دکتر ساناز دهقانی رئیس واحد فراهم آوری اعضای پیوندی بیمارستان سینای تهران اظهار داشت:بیمار مرگ مغزی با هماهنگی های انجام شده توسط یک تیم حرفه ای از پزشکان از کرج به  تهران منتقل شد .

وی ادامه داد:با تلاش چند ساعته متخصصان کبد و دو کلیه بیمار مرگ مغزی به سه بیمار نیازمند جان دوباره ای بخشید.

برادر سهراب از روند پیگیری پرونده مرگ دردناک برادرش می گوید و ادامه می دهد: متاسفانه افرادی که شاهد ماجرا بودند موفق نشدند پلاک خودروی فراری را یادداشت کنند اما  این موضوع را حتما پیگیری می کنیم و تا پیدا شدن راننده ای که جان برادرمان را گرفت کار را دنبال خواهیم کرد.

ارسال نظر