حادثه 24 - مردی که از دوسال قبل به اتهام قتل همسرش در بازداشت به سر میبرد روز گذشته در جلسه دادگاه حادثه را شرح داد.
این پرونده ۲۵آبانسال۹۶ به جریان افتاد. آن روز ساکنان محله نارمک به مرکز فوریتهای پلیس۱۱۰ خبر دادند که حادثهای خونین در یکی از خانههای همسایه اتفاق افتادهاست. لحظاتی بعد که مأموران کلانتری ۱۲۷نارمک در محل حاضر شدند مردی ۴۵ساله به نام ابراهیم در حالی که قبضهای چاقو به دست داشت خودش را به آنها رساند و گفت که همسرش را داخل خانه به قتل رساندهاست! مأموران پلیس در اولین گام ابراهیم را بازداشتکردند و به همراه او وارد خانه شدند. آنها داخل اتاق پذیرایی با جسد مهین، همسر وی مواجه شدند و در حالی که با هشت ضربه چاقو هدف قرار گرفته و کشته شده بود.
یکی از همسایهها که پلیس را از ماجرا با خبر کردهبود، گفت: مهین و ابراهیم از چند سال قبل در این خانه زندگی میکردند. هر دو با هم اختلاف داشتند و مدام صدای دعوای آنها را میشنیدیم و به آن عادت کرده بودیم. چند روزی بود که از صدای مشاجرهشان خبری نبود. فهمیدیم که مهین خانه را ترک کرده و به خانه مادرش رفته است. از ساعتی قبل، اما دوباره صدای دعوایشان بلند شد که فهمیدیم مهین به خانه برگشتهاست. به هر حال صدای مشاجره آنها خیلی بالا گرفت و کار به زد و خورد کشیدهشد. چندنفر از همسایهها جمع شدیم و خواستیم میانجیگری کنیم. چندبار زنگ آپارتمانشان را زدیم، اما ابراهیم و همسرش در را باز نکردند. به هر حال دعوا ادامه پیدا کرد تا اینکه صدای جیغهای دلخراش مهین بلند شد. معلوم بود که ابراهیم در حال کتک زدن یا زخمی کردن اوست. صدای جیغها که خوابید ابراهیم در را باز کرد و از خانه بیرون آمد. او یک قبضه چاقوی خونین در دست داشت. وقتی وارد شدیم، دیدم که همسرش را کشته است که به پلیس خبر دادیم.
پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی ابراهیم در جریان بازجوییها به جرمش اعتراف کرد و حادثه قتل را هم شرح داد. پرونده با کامل شدن تحقیقات برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و متهم صبح دیروز مقابل هیئت قضایی به ریاست قاضی زالی پای میز محاکمه ایستاد.
بعد از رسمیت یافتن جلسه اولیایدم گفتند که خواستهشان قصاص ابراهیم است. در ادامه ابراهیم در جایگاه قرار گرفت و در شرح ماجرا گفت: مهین از بستگان دور ما بود. او قبلاً ازدواج کردهبود و صاحب دو فرزند بود. شوهرش هم فوت کردهبود و همراه دو بچهاش زندگی میکرد که من تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم. وقتی به خواستگاریاش رفتم درخواستم را قبول کرد و با او ازدواج کردم. بعد از آن بود که متوجه شدم خیلی پرخاشگر است و سر موضوعات بیاهمیت دعوا راه میاندازد. به هر حال ما صاحب دو فرزند شدیم و امیدوار بودم که اخلاقش بهتر شود و بتواند پرخاشگریاش را هم کنترل کند که این طور نشد.
متهم ادامه داد: چند روز قبل از حادثه و بعد از اینکه با هم دعوایمان شد، گفت که قصد طلاق دارد برای همین وسایلش را جمع کرد و راهی خانه مادرش شد. ابراهیم در شرح روز حادثه هم گفت: آن روز مهین تماس گرفت و گفت که دلش برای بچهها تنگ شده و میخواهد به خانه بیاید تا آنها را ببیند که قبول کردم. وقتی به خانه آمد گفت که خودش برای طلاق اقدام کرده است و از من خواست چند روز دیگر به دادگاه بروم تا زودتر حکم طلاق جاری شود. او قبل از رفتن شروع به ایراد گرفتن از من کرد و بعد دعوای دیگری راه انداخت. برای یک لحظه همه دعواهای بچگانهای که راه انداختهبود مقابل چشمانم آمد. او من را کلافه کرده بود و آن قدر عصبانیام کرد که ناخواسته به آشپزخانه دویدم و چاقویی برداشتم و دیگر نفهمیدم که چه اتفاقی افتاد.
متهم گفت: من از کاری که کردهام پشیمانم و درخواست گذشت دارم.
هیئت قضایی بعد از شنیدن آخرین دفاع متهم وارد شور شد.