حادثه 24 - اعضای یک شبکه راهزنی که به اتهام سرقت محموله بار دستگیر شدهاند در جلسه محاکمه مدعی شدند برای گرفتن غرامت از شرکتهای بیمه با شاکیان تبانی کرده بودند.
پرونده هجدهم بهمنسال۹۷، با شکایت مرد جوانی به اتهام سرقت بار میله گرد یک تریلی به ارزش ۱۵۰میلیون تومان در کلانتری ۱۵۴ چیتگر تشکیل شد. مرد ۲۸ساله به نام رضا در طرح شکایتش گفت: «برادرم یک تریلی داشت. او بعد از قرارداد با شرکتی در بندرعباس بار میلهگرد زد و قرار شد من و دوستم آنها را برای ساخت یک تونل به جاده هراز ببریم. این شد که چند روز قبل از حادثه از بندرعباس راهی تهران شدیم تا به جاده هراز برویم. طبق مقررات باید بعد از ساعت۱۲ شب وارد اتوبان همت میشدیم و از آنجائیکه ساعت ۹شب بود در اتوبان آزادگان حوالی پارک جوانمردان منتظر شدیم. برای خرید غذا از ماشین پیاده شدم و بعد از خرید به سمت ماشین آمدم که ناگهان مرد جوانی با شوکر نزدیک شد و گفت ساکت باشم. بعد مرا به سمت ماشین برد که دیدم مرد دیگری با قمه و چوب پشت فرمان نشسته و هادی هم دست بسته روی صندلی عقب تریلی بود. سارقان دستهایم را بستند و با یک پارچه چشمهایم را بستند سپس یکی از آنها به نام محمود پشت فرمان نشست و به سمت جنوب آزادگان رفتند.»
شاکی در ادامه گفت: «وقتی اعتراض کردم آنها گفتند فقط میخواهند بار تریلی را خالی کنند و یکی از آنها گفت، چون بارنامه و بیمه داریم میتوانیم شکایت کنیم و خسارت بگیریم و بعد گفت درصدی از فروش میلهگردها را هم خواهند داد. برای نجات جانمان قبول کردیم و آنها به راهشان ادامه دادند. من دستهایم از جلو بسته بود به همین دلیل هرازگاهی پارچه روی صورتم را کنار میزدم و تابلوها را میدیدم به همین دلیل متوجه شدم آنها بار را حوالی شهرک گلستان در رباطکریم بردند و در یک محله خلوت خالی و ما را در محلی خلوت رها کردند.»
با اطلاعاتی که شاکیان در اختیار پلیس گذاشتند مأموران موفق شدند یکی از متهمان را که مردی ۴۰ساله بود، بازداشت کنند. او در بازجوییها به سرقت با همدستی دو نفر از دوستانش به نامهای محمد و محمود اعتراف کرد که هر دو بازداشت شدند. بعد از اقرار متهمان، رضا و محمود به اتهام مشارکت در سرقت مقرون به آزار با سلاح سرد و محمد به اتهام معاونت در سرقت روانه زندان شدند، اما دو متهم با قرار وثیقه ۵۰۰میلیون تومانی آزاد شد و رضا در زندان ماند.
صبح دیروز پرونده روی میز هیئت قضایی شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی رحمانی قرار گرفت. بعد از طرح شکایت از سوی شاکیان، رضا به عنوان متهم ردیف اول در جایگاه قرار گرفت و گفت: «قبول دارم بار تریلی را سرقت کردیم، اما شاکی دروغ میگوید. من در مغازه محمد کارگر بودم و گاز پیک نیک پر میکردیم. محمود، بچه محل بود و به تازگی با او آشنا شده بودم. او وقتی فهمید مشکل مالی دارم پیشنهاد سرقت داد و من هم قبول کردم، اما همه کارها را به او سپردم. محمود کامیون داشت و روزی از سرقت بار تریلی برادر شاکی صحبت کرد و گفت با صاحبان آن صحبت کرده تا از ما شکایت نکنند و از بیمه خسارت بگیرند. قبول کردم و روز حادثه به طرف آزادگان رفتیم و با توافق دو شاکی بار تریلی را خالی کردیم. قرار شد از ما شکایت نکنند و فقط از بیمه خسارت بگیرند. همچنین قرار شد بعد از فروش میلهگردها درصدی هم به آنها بدهیم.»
متهم ادامه داد: «محمد تاجر میله گردی را میشناخت که با او هماهنگ کرده بود میله گردها را از ما بخرد. ما به آن مرد تاجر گفته بودیم دو برادر هستیم که به خاطر اختلاف در ساخت و ساز ساختمان قصد داریم میلهگردها را به او بفروشیم. مرد تاجر با جرثقیل بارها را به انبارش در بازار آهن فروشی برد، اما با دیدن میله گردها شک کرد، چون آن میلهگردها فقط در ساخت و ساز تونل، زیر گذر و پل هوایی بود. به همین دلیل او بود که ما را لو داد و شاکیان از ما شکایتی نکرده بودند.»
در ادامه دیگر متهم نیز در جایگاه ایستاد و گفت: «من صاحب کار رضا بودم و فقط تاجر میله گرد را به آنها معرفی کردم. در ماجرای سرقت هم حضور نداشتم.»
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.