حادثه 24 - ناکامی پلیس در شناسایی و دستگیری عامل یا عاملان قتل مرد مسافرکش موجب شد تا اولیایدم درخواست دیه از بیتالمال را مطرح کنند.
روز ۲۶اسفندسال۹۴، مأموران پلیس از مرگ مشکوک مرد میانسالی در بیمارستان شهدای یافتآباد باخبر و راهی محل شدند. در بررسیها مشخص شد آن مرد که بر اثر اصابت چاقو در خودرویاش زخمی و به بیمارستان منتقل شده، اما به علت شدت جراحت فوت شده بود.
مردی که پیکر نیمهجان راننده خودرو را به بیمارستان رسانده بود، گفت: «سالهاست در یک کانکس در منطقه مرتضی گرد نگهبان هستم. شب حادثه در اتاقک نگهبانی نشسته بودم که دیدم خودروی پراید نقرهای رنگ از مسیرش منحرف و مقابل کانکس متوقف شد. کنجکاو شدم و نزدیک ماشین رفتم. وقتی در خودرو را باز کردم دیدم راننده غرق خون است. سعی کردم با او حرف بزنم که آن مرد به سختی حرف زد و گفت او را داخل شهرک با چاقو زدهاند، اما اسم کسی را نبرد. بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتم، اما وقتی او را به بیمارستان رساندیم بر اثر شدت خونریزیها جان سپرد.»
بعد از این توضیحات و تشخیص هویت مشخص شد جسد متعلق به مصطفی ۵۳ساله است که با خودرویاش در همان محدوده مسافرکش بوده است. به این ترتیب پرونده با موضوع قتل عمد در دستور کار پلیس قرار گرفت و در روند تحقیقات، مأموران پلیس زن جوانی را که در بازرسی از خودروی مقتول کارت ملی او کشف شدهبود، بازداشت کردند. آن زن مورد تحقیق قرار گرفت و در توضیح به مأموران گفت: «چند روز قبل حادثه به عنوان مسافر سوار خودروی مقتول شدم. وقتی کرایه را از کیفم درآوردم ناخواسته کارت ملیام داخل ماشین افتاد. خیلی پیگیر شدم تا کارت ملیام را پیدا کنم تا اینکه با تماس مأموران متوجه شدم کارتم داخل ماشین افتادهاست. باور کنید از قتل اطلاعی ندارم و بیگناهم.» بعد از اظهارات زن جوان از آنجائیکه هیچ مدرکی علیه وی به دست نیامد تبرئه و آزاد شد.
با گذشت چهار سال از حادثه از آنجائیکه ردی از عامل یا عاملان قتل به دست نیامد اولیایدم با نوشتن نامهای درخواست دیه از بیتالمال را مطرح کردند.
با این درخواست پرونده به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و اولین جلسه به ریاست قاضی قربانزاده تشکیل شد. ابتدای جلسه پسر مقتول در جایگاه ایستاد و گفت: «سالهاست از قتل پدرم میگذرد، اما عامل یا عاملان قتل شناسایی نشدند. پدرم بیگناه کشته شد و در این سالها هزینههای زندگی مادر و دو خواهرم به عهده من است. از آنجائیکه درآمد زیادی ندارم تأمین مخارج زندگی برایم خیلی سخت است. تقاضای دیه از بیتالمال دارم تا در نبود پدرم بتوانم زندگی راحتی را برای مادر و خواهرانم فراهم کنم.»
در پایان هیئت قضایی برای تصمیم گیری در این خصوص وارد شور شد.