زمان مطالعه: 11 دقیقه

8 کشته در درگیری طایفه ای شادگان / درگیری دو طایفه آلبوحصار و آلبوعبید به صلح انجامید + تصاویر

تغییر تابلوی یک روستا هرچند موضوع چندان مهمی به نظر نمی رسد اما همین موضوع باعث اختلاف بین اعضای دو طایفه در خوزستان شد. تا حدی که 8 نفر در جریان درگیری های بین این دو طایفه جان خود را از دست دادند، 10 نفر دچار نقص عضو و دهها نفر مجروح شدند اما در نهایت پادرمیان بزرگان منطقه به درگیری های خونین پایان داد. اما این درگیری ها چطور اتفاق افتاد و چگونه این دو طایفه با یکدیگر سازش کردند؟
23 شهریور 1398
شناسه : 15402
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/15402
3506+
بالا
درست 40 روز پس از اولین درگیری چند نفر از طایفه آلبوحصار که به دنبال انتقام جویی بودند به مینی بوسی که حامل چندین نفر از طایفه آلبوعبید بود حمله کردند. آنها مینی بوس را به رگبار بستند و یکی از سرنشینان آن را که جوانی 35 ساله بود به قتل رساندند و چندین نفر دیگر مجروح شدند.
تغییر تابلوی یک روستا هرچند موضوع چندان مهمی به نظر نمی رسد اما همین موضوع باعث اختلاف بین اعضای دو طایفه در خوزستان شد. تا حدی که 8 نفر در جریان درگیری های بین این دو طایفه جان خود را از دست دادند، 10 نفر دچار نقص عضو و دهها نفر مجروح شدند اما در نهایت پادرمیان بزرگان منطقه به درگیری های خونین پایان داد. اما این درگیری ها چطور اتفاق افتاد و چگونه این دو طایفه با یکدیگر سازش کردند؟

حادثه 24 - تغییر تابلوی یک روستا هرچند موضوع چندان مهمی به نظر نمی رسد اما همین موضوع باعث اختلاف بین اعضای دو طایفه در خوزستان شد. تا حدی که 8 نفر در جریان درگیری های بین این دو طایفه جان خود را از دست دادند، 10 نفر دچار نقص عضو و دهها نفر مجروح شدند اما در نهایت پادرمیان بزرگان منطقه به درگیری های خونین پایان داد. اما این درگیری ها چطور اتفاق افتاد و چگونه این دو طایفه با یکدیگر سازش کردند؟

شروع این درگیری طایفه‌ای به دو سال قبل در منطقه شادگان واقع در استان خوزستان بر می گردد. ماجرا زمانی شروع شد که دهیار یکی از روستاها بدون هماهنگی با بزرگان منطقه تصمیم گرفت نام یکی از روستاها را تغییر دهد. با اینکه روستاییان و عشایر منطقه زمزمه هایی در خصوص تغییر نام این روستا شنیده بودند؛ اما باورشان نمی شد که دهیار این تصمیم اش را عملی کند. چند روز از اعلام این تصمیم گذشته بود که دهیاری تابلویی که نام جدید روستا روی آن حک شده بود را نصب کرد. نصب همین تابلو باعث ایجاد اختلاف بین اعضای دو طایفه آلبوحصار و آلبوعبید شد. این دو طایفه در همسایگی یکدیگر زندگی می کردند و قدمت این همسایگی به بیش از 400 سال می‌رسید. آنها در این سالها حتی با یکدیگر وصلت کرده بودند و روابط خوبی داشتند اما همین تابلو رابطه آنها را با یکدیگر تیره و تار کرد.

اعضای طایفه آلبوعبید مخالف نصب تابلوی جدید بودند و می‌گفتند باید هرچه زودتر برداشته شود. به همین دلیل 4 نفر از آنها که مسلح به کلاشینکف بودند به روستا حمله کردند و در جریان تیراندازی در روستا زنی هدف گلوله قرار گرفت و جانش را از دست داد. همچنین 2 کودک که 6 و 7 ساله بودند نیز به شدت مجروح شدند. به دنبال این حادثه خونین پلیس وارد عمل شد و عاملان این تیراندازی دستگیر شدند. با وجود دستگیری قاتلان اما اعضای طایفه آلبوحصار که عزیزان شان را از دست داده بودند در صدد انتقام بودند.

دومین حمله

هرچند تا 40 روز آرامش بین این دو طایفه حکم فرما بود اما بار دیگر آتش اختلافات بالا گرفت. درست 40 روز پس از اولین درگیری چند نفر از طایفه آلبوحصار که به دنبال انتقام جویی بودند به مینی بوسی که حامل چندین نفر از طایفه آلبوعبید بود حمله کردند. آنها مینی بوس را به رگبار بستند و یکی از سرنشینان آن را که جوانی 35 ساله بود به قتل رساندند و چندین نفر دیگر مجروح شدند. این حمله خونین اختلافات بین این دو طایفه را وارد مرحله تازه ای کرد.

درگیری در تشییع جنازه

دو روز از قتل جوان  35 ساله گذشته بود و اعضای طایفه آلبوعبید قصد تشییع پیکر عزیزشان را داشتند. در حالی که مراسم تشییع آغاز شده بود بار دیگر درگیری آغاز شد. مردان مسلح از هر دو طایفه با تیراندازی به جان یکدیگر افتادند و در این درگیری یک نفر از آلبوحصار جانش را از دست داد و یکی از اعضای طایفه آلبوعبید قطع نخاع شد. دقایقی از درگیری در مراسم تشییع جنازه می گذشت که خانواده جوانی که قطع نخاع شده بود تصمیم گرفتند او را به بیمارستان منتقل کنند. آنها در راه بیمارستان بودند که ناگهان خودرویی که حامل مردان مسلح از طایفه آلبوحصار بود سر رسید و خودروی آنها را به رگبار بست. در جریان این درگیری نیز یک نفر از طایفه آلبوعبید جان باخت و یک نفر دیگر مجروح شد.

این چهارمین کشته در چهارمین روز از شروع درگیری ها بین این دو طایفه بود و معلوم نبود در ادامه چه کسی باز هم قربانی خواهد شد. در این شرایط بود که بزرگان منطقه پادرمیانی کردند و با دخالت پلیس و دستگاه قضایی برای مدتی درگیری ها خاتمه یافت.

جنایت در تاریکی

8 ماه از درگیری های خونین گذشته بود و چند نفر از متهمان که بازداشت شده بودند آزاد شدند. یکی از آنها فردی بود که برادرش در این درگیری‌ها جان خود را از دست داده بود و دیگری جوانی بود که پسرعمویش جان باخته بود. آنها که با گذشت 8 ماه هنوز به آرامش نرسیده بوده و در صدد انتقام گیری بودند چند روز بعد از آزادی از زندان نقشه حمله مسلحانه تازه ای را کشیدند. این دو عضو طایفه آلبوحصار وقتی هوا تاریک شد برق منطقه ای که طایفه آلبوعبید در آنجا ساکن بودند را قطع کردند. آنها می خواستند در تاریکی شب و در شرایطی که هیچ یک از دوربین های مداربسته نصب شده در منطقه فعال نیست از آلبوعبید انتقام بگیرند. آنها در تاریکی شب به سوی عمو و برادرزاده ای تیراندازی کردند که در این حادثه پسر جوان جانش را از دست داد و عمویش به شدت مجروح شد.

قربانیان بی‌گناه

درگیری های خونین همچنان ادامه داشت و طرفین درگیری برای قتل اعضای طایفه مقابل هم قسم شده بودند. به همین دلیل بود که دو روز بعد مردان مسلحی از طایفه آلبوعبید به قصد انتقام گیری به خانه ای از طایفه آلبوحصار هجوم بردند. این خانه در بالای روستا واقع شده بود و ساکنان آن با وجود اینکه از اعضای آلبوحصار بودند اما در درگیری ها نقشی نداشتند و بی طرف بودند. مردان مسلح در این درگیری 2 نفر از آلبوحصار را به قتل رسانده و یک نفر را مجروح کردند.

انتقام گیری در ماهشهر

قتل 2 مرد بیگناه از آلبوحصار درگیری ها را برای چند ماه متوقف کرد. ساکنان منطقه تاحدودی به آرامش رسیده بودند و گمان می‌کردند که درگیری ها به پایان رسیده است اما 8 ماه بعد خبر رسید که در جریان تیراندازی در جاده بندر ماهشهر جوانی از آلبوحصار به دست مردان مسلح آلبوعبید به طرز فجیعی به قتل رسیده است. این جوان 27 ساله در جاده ماهشهر- آبادان در حال فروش سبزی با وانت بود که هدف گلوله قرار گرفت. مردان مسلح با شلیک تعداد زیادی گلوله جان وی را گرفته بودند. او هشتمین قربانی در درگیری های این دو طایفه بود.

درگیری در نخلستان

هر روز که می گذشت تلاش بزرگان منطقه برای ایجاد صلح و سازش بین این دو طایفه بیشتر از قبل می شد. همین پادرمیانی ها نیز باعث شده بود تا آرامش تا حدودی به منطقه برگردد. این در حالی بود که همه اعضای طایفه آلبوعبید که حدود 800 نفر می شدند خانه و کاشانه شان را رها کرده بودند. مغازه های آنها در روستا و کشتی های شان در دریا معطل مانده و همگی به مناطق دیگری کوچ کرده بودند. با این حال اعضای طایفه مقابل در سرتاسر خوزستان به دنبال انتقام گیری از آنها بودند. در شرایطی که 6 ماه از آخرین درگیری می گذشت اعضای طایفه آلبوحصار در نخلستانی در بندر ماهشهر به کمین چند نفر از آلبوعبید نشستند. آنها با تیراندازی 2 نفر از آنها را هدف قرار دادند. با وجود اصابت گلوله اما این دو نفر به مرکز درمانی منتقل شدند و از مرگ نجات یافتند. این پایان درگیری های خونین بین این دو طایفه بود و بعد از آن بود که پادرمیانی ها به ثمر نشست و طرفین توافق کردند که به درگیری پایان دهند و با یکدیگر صلح کنند.

خون بس

شیخ رحمن دورقی، بزرگ عشایر دورقی های بنی تمیم در این باره به حادثه 24 می گوید:« هر دو طایفه آلبوحصار و آلبوعبید از زیر مجموعه های طایفه ما هستند. این درگیری ها حدود 2 سال طول کشید و تلاش های زیادی برای ایجاد صلح و سازش بین آنها انجام شد. برخی اعضای این دو طایفه با یکدیگر فامیل بودند اما اختلافی پیش پا افتاده موجب قتل 8 نفر، نقص عضو 10 نفر و مجروح شدند دهها نفر دیگر شد و بیشتر این افراد هم بی گناه بودند. شاید اگر همان ابتدا دهیار روستا برای تغییر نام روستا شتابزده عمل نمی کرد این اتفاق رخ نمی داد.»

وی ادامه می دهد:« در جریان کوچ طایفه آلبوعبید منطقه ای به مساحب 4 کیلومتر مربع خالی از سکنه شد. آنها حتی مغازه های شان را رها کرده بودند. زمین ها و نخیلات و همه دارایی شان را رها کرده و تا حدودی به اقتصاد منطقه هم لطمه وارد شده بود. اما وقتی تصمیم به صلح گرفته شد همه چیز به حالت عادی برگشت.»

این بزرگ عشایر درباره چگونگی سازش این دو طایفه می گوید:« چند روز قبل در مراسمی که در محلی به نام خانه سید محمد برگزار شد با پادرمیانی بزرگان هر دو طرف، طرفین درگیری با یکدیگر روبوسی کردند و قرار شد دیه قربانیان و مصدومان پرداخت شود و خدارا شکر که این اختلافات بعد از دو سال به صلح و سازش ختم شد.»

ارسال نظر