زمان مطالعه: 17 دقیقه

حسینیه‌ای که میزبان غیرمسلمانان است

هیاتی که مورد علاقه اقلیت‌های دینی قرار دارد، ارامنه و زرتشتیان به اینجا مراجعه می‌کنند، غذای نذری طلب می‌کنند یا نذری می‌آورند و مسئولان هیات می‌گویند در سال های گذشته میزبان یهودیان هم بوده‌اند.
18 شهریور 1398
شناسه : 15316
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/15316
2610+
بالا
هیاتی که مورد علاقه اقلیت‌های دینی قرار دارد، ارامنه و زرتشتیان به اینجا مراجعه می‌کنند، غذای نذری طلب می‌کنند یا نذری می‌آورند و مسئولان هیات می‌گویند در سال های گذشته میزبان یهودیان هم بوده‌اند.

 

حادثه 24 - پایان نماز جماعت مغرب و عشا یعنی آغاز مراسم عزاداری در هیات «ثارالله» میدان هفت تیر پایتخت اما نه آنطور که در بیشتر تکیه‌ها و حسینیه‌ها می‌بینیم.

برنامه عزاداری عملا شروع شده است ولی فعلا از زنجیر وسینه زنی خبری نیست زیرا اینجا مراسم با مدیحه سرایی شروع می‌شود، با سخنرانی درباره معارف دین، امام شناسی و فلسفه قیام عاشورا ادامه می‌یابد و بعد با سینه و زنجیرزنی به پایان می‌رسد.

هیاتی که مورد علاقه اقلیت‌های دینی قرار دارد، ارامنه و زرتشتیان به اینجا مراجعه می‌کنند، غذای نذری طلب می‌کنند یا نذری می‌آورند و مسئولان هیات می‌گویند در سال های گذشته میزبان یهودیان هم بوده‌اند.

خیلی ها دیگر می‌دانند که ظهر تاسوعا مخصوص دادن غذای نذری به اقلیت‌های دینی در این هیات است.

حسینیه ای که درباره قیام عاشورا به صورت خلاصه روی یک برگه به زبان انگلیسی مطالبی نوشته اند و در صورت مواجهه با گردشگران خارجی ، اگر مترجمشان آن لحظه حضور نداشته باشد، کاغذ را به آنان تحویل می‌دهند.

هیاتی که ایام عزاداری عاشورا بین ۱۰۰ تا ۱۳۰ گوسفند توسط مردم در آنجا قربانی می‌شود؛ تا حدود بیستم محرم هر شب عزاداری یا مراسم شب شعر عاشورا در آن برپاست و متولیان آن می‌گویند که برای نخستین بار اوایل دهه ۷۰ شب شعر عاشورا را با کمک شاعران نامی کشور از اینجا کلید زده‌اند.

تکیه مذهبی که غیر از سخنران، یک روحانی دارد تا پاسخگوی شبهات و پرسش های دینی مخاطبان باشد.

هیاتی که برخی عزاداران آن به جای سینه و زنجیرزنی، از همان شروع مراسم، گوشه ای در کنار عزاداران می نشینند، فرچه و واکس هایشان را می گسترانند و کفش های عزاداران حسین را برق می اندازند.

حسینیه ای که هر مداح و سخنران یا حتی آشپزی براحتی اجازه فعالیت در آنجا پیدا نمی کند؛ مسئولان تکیه می گویند در گذشته سابقه داشته حتی یک سخنران را از منبر پایین کشیده‌اند و اشعار مداحان را هم کنترل می کنند زیرا به عقیده آنان سخنرانان و مداحان باید مردم را به سمت دین هدایت کنند نه خودشان یا گروه و جناح خاصی.

هیاتی که هرروز بویژه ظهر تاسوعا و عاشورا نماز خواندن عزاداران در اولویت قرار دارد و مراسم عزاداری هم بدون تشریفات خاصی بلکه در فضایی ساده، صمیمی و دلی با حضور خود مردم گرم می‌شود و حس و حالی عجیبی به عزاداران می‌دهد؛ البته اگر طالب چنین حس و حالی باشید.

این هیات کجاست؟

هیات ثارالله در ضلع شمال غرب میدان هفت تیر دقیقا روبه روی تقاطع نقطه شروع بزرگراه شهید مدرس با کوچه غفاری قرار دارد؛ حالا مدیحه سرایی هم شروع شده است و صدای آن از طریق بلندگوها در کوچه هم شنیده می شود. از کنار خیمه می گذریم به داخل کوچه غفاری می رویم تا وارد ساختمان حسینیه شویم اما داخل کوچه بانویی جوان را می بینم که روسری رنگ روشن گلبهی با مانتو کرم پوشیده، روی زمین نشسته، به دیوار لم داده؛ نگاهش را از من می گیرد اما خیسی صورتش را نمی تواند پنهان کند، شاید هم قصدی برای پنهان کردن اشک هایش ندارد زیرا آمده اینجا خلوت کند برای همین کار.

از این دست عزاداران شب ها در کوچه غفاری زیاد دیده می شود، آقایان و بویژه زنانی که هرکدام گوشه ای دنج برای خودش دست و پا کرده و بی سر و صدا فقط می شنود و خدا می داند چه می گوید و چه غوغایی درونش برپاست.

جنب و جوش هیات تنها به داخل یا مقابل خیمه محدود نمی شود، داخل حسینیه هم هرکس پرشتاب در حال انجام کاری است؛ طبقه بالا زنان نشسته اند، طبقه همکف نوجوانان لباس سبز و کلاه بر تن دارند برای تعزیه و تعداد زیادی از آشپزها و کمک آشپزها هم از داخل راهرو به سمت آشپزخانه در حال آمد و شد هستند.

بانویی سالمند و عصا به دست در طبقه همکف روی صندلی نشسته است؛ گویا بالارفتن از پله برایش سخت است اما اصرار دارد که در هیات و عزاداری هم حضور داشته باشد و آنجا را برایش تدارک دیده اند تا از فیض این حضور محروم نشود.

تاریخچه تشکیل حسینیه ثارالله

خادم هیات می گوید: سال ۱۳۵۹ چند نفر از اهالی محل و کاسبان از جمله آقای اقبالی با همدیگر اینجا را راه می اندازند و امسال چهلمین سال فعالیت آن است؛  حسینیه ای که فعالیت های آن تنها مربوط به محرم، مناسبت های وفات و شهادت نیست بلکه در اعیاد و ماه رمضان هم فعال است. در طول سال هر هفته شب های چهارشنبه دعای توسل و جلسات قرآن دارد و شب شعر طنز هم در برخی اعیاد برگزار می کند.

«واقعا ما اعتقاد داریم اگر قرار باشد جایی حسینیه یا تکیه شود، خود امام حسین زمین و محدوده آن را از قبل آماده کرده است، همانطور که موسسان این هیات هم وقتی می بینند که خانم همایون از خیرین، محوطه ای را در همینجا وقف انجمن حمایت از کودکان معلول عقب مانده ذهنی کرده، اینجا در نزدیک آن محل را برای تاسیس حسینیه انتخاب می کنند و کلید آن را می زنند.

سال ۸۳ همین ساختمان سه طبقه خریداری می شود و آشپزخانه نیز از محوطه روبه رو به حیاط ساختمان انتقال می یابد؛گرچه حالا دیگر این فضا برای ما خیلی کوچک است و در حال احداث ساختمان جدید برای حسینیه با ظرفیت بیشتر هستیم که مجوزهای آن هم اخذ شده است».

ثارالله و اقلیت های دینی

و اما حضور اقلیت های دینی در این تکیه که شاید یکی از مهمترین دلایل شهرت و مخاطب آن هم همین موضوع باشد؛ زارع درباره چگونگی باز شدن پای این افراد در تکیه ثارالله از سال های گذشته چنین می گوید: این حسینیه میزبان اقلیت های دینی هم هست، از همان سال های اول تاسیس. منتهی در سال های اول دست اندرکاران هیات مشاهده می کردند که این افراد در حاشیه هیات می ایستادند، نظاره گر بودند و از برنامه های عزاداری بهره می بردندتا اینکه از اوایل دهه ۷۰ وقتی تبرکی از هیات مطالبه می کردند نذر کردن و نذر دادن هایشان هم بیشتر رونق می گیرد و مسئولان هیات متوجه می شوند که این افراد هم چقدر عطش و اشتیاق برای حضور در مراسم عزای امام حسین و نذری دادن یا نذری گرفتن دارند. این افراد کالاهای مختلفی برای نذری می آورند، از قند و خرما گرفته تا حتی نذر کردن گوسفند.

نذری مقدس برای اقلیت های دینی

«بیشتر این اقلیت های دینی از ادیان توحیدی حتی غذایی که از هیات می گیرند را نگه می دارند و در زمان های مختلف یا اعیاد خودشان استفاده می کنند. از چندسال پیش مشاهده کردیم که این اقلیت های دینی درخواست دارند برنج و خورشت نذری را جداگانه به آنان بدهیم و متوجه شدیم که این غذاها را در فریزر نگه می دارند یا خشک می کنند تا در طول سال هربار اندکی از آنها را در غذای روزانه خود استفاده کنند یا برای نزدیکانشان در کشورهای دیگر بفرستند چون معتقدند که نذری امام حسین مقدس و روحانی است».

ادامه می دهد: بسیاری از این اقلیت های دینی را دیده ایم که برای شفاگرفتن بیمارانشان به اینجا مراجعه و نذر کرده اند.

به گفته وی تاکنون طی سال های اخیر از اقلیت های دینی زرتشتی، ارامنه و حتی یهودیان در این تکیه حضور یافته اند.

ظهر تاسوعا مخصوص اقلیت های دینی است که از روزهای قبل می آیند کارت نذری می گیرند و ظهر تاسوعا برای گرفتن نذری می آیند و نذری را تحویل می گیرند.

برنامه تکیه برای توریست ها

از جمله کمک آشپزهای هیات، جوانی است مسلط به زبان انگلیسی و دارای تحصیلات تکمیلی که در کنار کارهای آشپزخانه اگر مهمان خارجی هم به هیات سر بزند، او را مطلع می کنند برای صحبت با خارجی ها.

نامش علی عبدالله پور است و بسیار علاقه مند به کار در این هیات و خاطراتش از حضور خارجی ها در هیات را اینچنین روایت می کند: دو، سه سال پیش توریستی داشتیم از تایوان که به صورت اتفاقی با این تکیه مواجه شده بود. از دور ایستاده بود و داشت غرفه عرضه چای را می دید که روبه روی آن هم سینک ظرفشویی دایر کرده ایم و به مردم چای صلواتی می دهیم. برایش جالب بود وقتی نزدیک تر شد با او صحبت کردم، چای به او دادم و برایش گفتم که شیعیان چرا در ماه محرم عزاداری می کنند و فلسفه عاشورا چه بوده است.

از آن سال تاکنون نکات مربوط به فلسفه عاشورا و عزاداری ها را به صورت خلاصه و به زبان انگلیسی روی یک کاغذ پرینت گرفته ایم و اگر مهمانان خارجی بیاید و ما حضور نداشته باشیم، آن کاغذ را به او می دهیم.

« زمانی هم از هلند یک زوج به اینجا آمده بودند که از آنان میزبانی کردیم بعد از آن هم این ارتباط قطع نشد، هنوز و با گذشت چند سال از طریق شبکه های مجازی با همدیگر در ارتباط هستیم و خاطرات خوششان در ایران را هنوز برایمان روایت می کنند».

محمد هادی کریمی فاضل هم یکی از مداحان هیات است که در آن لحظه به جمع آشپزها می پیوندد و او هم می گوید که یک گردشگر خارجی هست که وقتی برای اولین بار با این هیات آشنا می شود، سال های بد هم آمده و گفته که تلاش دارد هرسال بیاید و در مراسم حاضر شود.

چشمان خیس به نظاره ایستاده

اواخر عزاداری است، می خواهیم آنجا را ترک کنیم اما دلمان نمی آید؛ عده ای از عزاداران در وسط جمع شده اند، بخش هایی از سفره نمادین حضرت قاسم را آورده اند و در حلقه زنجیرزنان و سینه زنان روی دست گرفته اند و سینه زنی با حرارت بالایی جریان دارد اما من دوست دارم بیشتر نگاهم را به آنانی بدوزم که گوشه و کنار مخصوصا در تاریکی ایستاده اند، شاید بی آنکه خودشان متوجه شده باشند، اشک هایشان جاری است و نظاره گر عزادارانند.

دختری مانتویی، روی پل فلزی ایستاده است و محو عزای حسین شده است؛ پیرزنی روی جدول زیر درخت کنار کوچه نشسته است، گوشه چادرش را روی چشمانش گرفته و در سکوتش دارد با خودش و خدایش زمزمه می کند و دیگرانی که خدا می داند آن لحظه گرماگرم عزای حسین چه رازونیازی با خودشان و خدایشان دارند.

کلمات کلیدی:
ارسال نظر