پنجمین حادثه دیده آتشسوزی سفره خانه تخت جمشید دچار مرگ مغزی شد و چون از قبل کارت اهدا عضو داشت خانواده اش اعضای بدن او را به بیماران نیازمند اهدا کردند.
به گزارش حادثه 24 ساعت 50دقیقه بامداد روز شنبه آتشسوزی هولناکی در سفره خانه سنتی تخت جمشید در بلوار کشاورز اتفاق افتاد. شدت آتشسوزی به حدی بود که 4نفر در میان دود و آتش گرفتار شدند و با وجود تلاش آتشنشانان، جان خود را از دست دادند. قربانیان مدیر سفره خانه به نام میلاد و مادر و 2نفر از دوستانش بودند. در این حادثه همچنین جوان دیگری به نام سیدحسن فاطمی بهشدت دچار سوختگی و برای مداوا به بیمارستان منتقل شد. سوختگی سیدحسن شدید بود و امید چندانی به زنده ماندن وی وجود نداشت. با وجود این کادر پزشکی همه توان خود را برای نجات پسر جوان بهکار گرفتند. هرچه میگذشت امیدها برای زنده ماندن سیدحسن کم رنگتر میشد تا اینکه سرانجام او روز سهشنبه دچار مرگ مغزی شد.
خواب آرام روی تخت بیمارستان
از بامداد روز شنبه که این حادثه اتفاق افتاد تا صبح سهشنبه، خانواده سیدحسن شب و روز پر تلاطمی را سپری کردند. 4برادر و یک خواهر سیدحسن بهطور شبانه روزی پیگیر وضعیت برادر کوچکترشان بودند. همه آنها ازدواج کرده بودند و سیدحسن که کوچکترین فرزند خانواده بود به تنهایی زندگی میکرد. سیدمهدی، برادر سیدحسن فاطمی در اینباره میگوید: «پدرمان سالها قبل فوت شد و مادرمان هم حدود 3 سال قبل. همه ما ازدواج کرده و سر خانه و زندگی مان هستیم؛ اما سیدحسن تنها بود.» او ادامه میدهد: «ما در کوی اسلام شهرری ساکن هستیم و وقتی حادثه آتشسوزی در سفره خانه تخت جمشید اتفاق افتاد همه محله عزادار شدند. برادرم با میلاد که مدیر سفره خانه بود از سالها قبل دوست بود. همه برادرم را در محله به خوبی میشناختند و حالا جایش خالی است.»
او درباره شب حادثه میگوید: «ساعت حدود 4:30صبح شنبه بود که به من خبر دادند این حادثه اتفاق افتاده است. چون خانه ما و میلاد نزدیک یکدیگر است آن شب او با برادرم تماس گرفته و از او خواسته بود که به سفره خانه برود تا با هم به خانه بروند. سفره خانه تعطیل شده بود و برادرم و دوستانش آماده میشدند که به خانه بروند که آتشسوزی اتفاق افتاد و همهمان را داغدار کرد.» او ادامه میدهد:« برادرم چند روزی روی تخت بیمارستان بود تا اینکه به ما گفتند او دچار مرگ مغزی شده است و خواستند تا اعضای بدنش به بیماران نیازمند اهدا شود.
کارت اهدای عضوی که در آتش سوخت
آنطور که برادر سیدحسن میگوید او ازچند سال قبل کارت اهدای عضو دریافت و وصیت کرده بود اگر برایش حادثهای اتفاق افتاد اعضای بدنش به بیماران نیازمند اهدا شود. او میگوید: «من و برادرم یک دفتر فنی داریم. 5سال قبل بود که دیدم سیدحسن بیصدا پای کامپیوتر نشسته است. وقتی بالای سرش رفتم فهمیدم او وارد سایت اهدای عضو شده و مشغول ثبتنام است. من آن زمان اطلاعات زیادی درباره این کار نداشتم اما او گفت: دوست دارم بعد از مرگم اعضای بدنم به بیماران اهدا شود. آن روز من متوجه حرفهای برادرم نشدم اما وقتی این حادثه اتفاق افتاد و او دچار مرگ مغزی شد یاد روزی افتادم که او کارت اهدای عضو میگرفت. سیدحسن یک کیف داشت که مدارکش را در آن قرار میداد و همیشه همراهش بود که کیف و کارت اهدای عضوش هم در آتشسوزی سوخت.»
اهدای زندگی به 4بیمار
در جریان آتشسوزی سفره خانه تختجمشید ریه پسر جوان بهطور کامل از بین رفته بود اما سایر اعضای بدنش سالم بود. برادرش میگوید: «بعد از مسجل شدن مرگ مغزی برادرم، پزشکان سراغ ما آمدند تا ما را برای اهدای عضو راضی کنند اما ما گفتیم ما هیچ اختیاری نداریم چون سیدحسن خودش از قبل اعلام کرده بود که میخواهد اعضای بدنش را اهدا کند. گفتیم ما دخالتی نمیکنیم و کاری که او خواسته انجام بدهید و هر عضوی که لازم است استفاده کنید. به همین دلیل برادرم را از بیمارستان امام خمینی به بیمارستان رسول اکرم منتقل کردند و قرار است قلب، کلیهها و کبدش به 4بیمار نیازمند اهدا شود.»