زمان مطالعه: 4 دقیقه

گفتگو با زنی که در مترو زایمان کرد: فکرش را هم نمی‌کردم دخترم در مترو به دنیا بیاید

ثریا کرم‌زاده، همان زن بارداری که دیروز فرزندش را در ایستگاه متروی دروازه دولت به دنیا آورده بود دقایقی پس از زایمان در مترو به بیمارستان منتقل شد. او که از سلامتی دخترش خوشحال است، در گفت‌وگو با حادثه 24، جزئیات بیشتری از به دنیا آمدن فرزندش را بازگو کرد. او می‌گوید اسم دخترش را آیلین گذاشته است.
03 مرداد 1398
شناسه : 14267
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/14267
2983+
بالا
ثریا کرم‌زاده، همان زن بارداری که دیروز فرزندش را در ایستگاه متروی دروازه دولت به دنیا آورده بود دقایقی پس از زایمان در مترو به بیمارستان منتقل شد. او که از سلامتی دخترش خوشحال است، در گفت‌وگو با حادثه 24، جزئیات بیشتری از به دنیا آمدن فرزندش را بازگو کرد. او می‌گوید اسم دخترش را آیلین گذاشته است.

ثریا کرم‌زاده، همان زن بارداری که دیروز فرزندش را در ایستگاه متروی دروازه دولت به دنیا آورده بود دقایقی پس از زایمان در مترو به بیمارستان منتقل شد. او که از سلامتی دخترش خوشحال است، در گفت‌وگو با حادثه 24، جزئیات بیشتری از به دنیا آمدن فرزندش را بازگو کرد. او می‌گوید اسم دخترش را آیلین گذاشته است.

 

چند سال دارید و مادر چند فرزند هستید؟

38ساله هستم. یک پسر 14ساله و یک پسر 2ساله دارم و خدا هم حالا به من یک دختر داده است؛ آن هم در مترو.

 

از ماجرای عجیب به دنیا آمدن دخترتان در مترو صحبت کنید. چطور شد که این اتفاق افتاد؟

آنطور که پزشکان گفته بودند قرار بود دخترم روز پنجم به دنیا بیاید. من هم هیچ دردی احساس نمی‌کردم. ما از خانه‌مان در اسلامشهر به سوی یکی از بیمارستان‌های تهران راه افتادیم تا پرونده‌ام را نشان بدهم اما وقتی در مترو بودیم ناگهان درد زایمان سراغم آمد.

 

در آن شرایط سخت چه کار کردید؟

فورا از مترو پیاده شدیم. آنجا ایستگاه دروازه‌دولت بود. چند نفر از کارکنان خانم مترو وقتی وضعیتم را دیدند مرا به نمازخانه ایستگاه بردند. آنها خیلی برایم زحمت کشیدند. من خیلی ترسیده و نگران بودم. همزمان با اورژانس هم تماس گرفتند و چند دقیقه بعد دخترم در نمازخانه ایستگاه متروی دروازه‌دولت به دنیا آمد.

 

هیچ‌وقت فکرش را هم می‌کردید که روزی فرزندتان در ایستگاه مترو به دنیا بیاید؟

نه واقعا. حتی صبح که از خانه‌مان بیرون می‌آمدیم هیچ علائم و دردی نداشتم. اصلا فکرش را هم نمی‌کردم که این اتفاق بیفتد. اگر کمک کارکنان مترو و اورژانس نبود معلوم نبود چه شرایطی پیدا می‌کردم. از همه‌شان که به سلامتی خودم و دخترم کمک کردند، تشکر می‌کنم.

 

وقتی در مترو درد زایمان سراغ‌تان آمد، شوهر و پسر کوچک‌تان چه واکنشی نشان دادند؟

اول شوکه و نگران شدند؛ چون هیچ‌کس فکرش را هم نمی‌کرد. اما در ادامه شوهرم دلداری‌ام می‌داد و سعی می‌کرد به من آرامش بدهد. بعد که به بیمارستان منتقل شدیم و پزشکان گفتند وضعیت دخترم خوب است خیالم راحت شد. جا دارد از پزشکان و مسئولان بیمارستان فیروزگر هم تشکر کنم که زحمات زیادی برایم کشیدند. همینطور مسئولان مترو که بعد از به دنیا آمدن دخترم برایم گل فرستادند.

ارسال نظر