زمان مطالعه: 10 دقیقه

مهم ترین بخش های دفاعیات نجفی در دادگاه / او برای اثبات بی گناهی اش چه گفت؟

روز گذشته محمدعلی نجفی در دومین جلسه محاکمه اش دفاعیاتی از خود انجام داد که حاضران را تحت تاثیر قرار داد. او جزئیات تازه ای از لحظه تیراندازی و ترک کردن صحنه جنایت گفت و توضیح داد که چرا تصمیم گرفت خودش را به پلیس تسلیم کند. روز گذشته حادثه 24 مشروح این دفاعیات را پوشش داد اما امروز جملات طلایی نجفی که بسیار تاثیرگذار بود را به صورت خلاصه بخوانید.
27 تیر 1398
شناسه : 14113
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/14113
2337+
بالا
روز گذشته محمدعلی نجفی در دومین جلسه محاکمه اش دفاعیاتی از خود انجام داد که حاضران را تحت تاثیر قرار داد. او جزئیات تازه ای از لحظه تیراندازی و ترک کردن صحنه جنایت گفت و توضیح داد که چرا تصمیم گرفت خودش را به پلیس تسلیم کند. روز گذشته حادثه 24 مشروح این دفاعیات را پوشش داد اما امروز جملات طلایی نجفی که بسیار تاثیرگذار بود را به صورت خلاصه بخوانید.

مهم ترین بخش های دفاعیات نجفی در دادگاه / او برای ثبات بی گناهی اش چه گفت

روز گذشته محمدعلی نجفی در دومین جلسه محاکمه اش دفاعیاتی از خود انجام داد که حاضران را تحت تاثیر قرار داد. او جزئیات تازه ای از لحظه تیراندازی و ترک کردن صحنه جنایت گفت و توضیح داد که چرا تصمیم گرفت خودش را به پلیس تسلیم کند. روز گذشته حادثه 24  مشروح این دفاعیات را پوشش داد اما امروز جملات طلایی نجفی که بسیار تاثیرگذار بود را به صورت خلاصه بخوانید.

 

دستنوشته 6 صفحه ای

نشستم و بخشی از داستان زندگی مشترک را برای خانواده ام نوشتم. چون 6 ماه بود که به دستور مرحوم ارتباطی نداشتیم. با عجله چیزهایی نوشتم. برخی از نوشته هایم غیر دقیق بود. مثل عنوان مهدورالدم. بارها بازپرس می خواست توی دهانم بیندازد که با اعتقاد به مهدور الدم بودن کشتی که گفتم نه اینطور نبود. بخاطر اینکه خانواده ام تحت فشار نباشند این عنوان را عنوان کردم. دلم نمی خواست این نامه عمومی شود. گفتم تعدادی از بستگان نزدیکم از آن مطلع شوند. تعجب می کنم که چرا نماینده دادستان بخش هایی از نامه را بیان کردند. حتی اگر برای اثبات قتل این کار لازم بود باید در جلسه ای غیر علنی عنوان می شد. برخی از مطالبی که در نامه امده غیر دقیق بود و متاسفم که مطرح شد.

 

عاشق میترا بودم

می گفت عاشق من است. من هم ایشان را دوست داشتم. می ترسیدم که با این حجم اختلاف عشق و محبت مان به نفرت تبدیل شود. روز عقد گفته بود که حق طلاق را به من بده اما قبول نکردم اما 2 تعهد می دهم که هر وقت شما برای طلاق تصمیم بگیری قبول کنم و دیگر اینکه هر وقت من به این نتیجه رسیدم طلاق با توافق شما باشد. چون او موافق نبود طلاق انجام نشد . چون نمی خواستم زیر قولم بزنم.

 

میترا 3 بار خودکشی کرده بود

قبلا 5 مورد برخورد فیزیکی داشتیم. من در طول عمرم با هیچ خانمی برخورد فیزیکی نداشتم. اما بعد از این برخوردها متاثر می شدم و افسرده.2 مرتبه مجبور شدیم اورژانس خبر کنیم. یک مرتبه همسرم به صورت سطحی دستش را با تیغ بریده بود که از اورژانس آمدند و گفتند جدی نیست. اما چون خودزنی بود به پلیس خبر دادند و این گزارش به همین دلیل است. میترا در زندگی با شوهر اولش 3 مرتبه خودکشی کرده بود. دو مرتبه با خوردن قرص و یک مرتبه با تیغ.

 

چرا دنبال میترا به حمام رفتم

می خواستم به او بگویم که بعد از حمام با هم درباره طلاق حرف بزنیم. وقتی می خواستم به حمام بروم در کمد اتاق خواب باز بود. اسلحه را آنجا دیدم. با عصبانیت آن را برداشتم. برای اینکه بگویم کار ممکن است به اینجا کشیده شود یک بالشت برداشتم و روی اسلحه گرفتم تا او نبیند. در حمام را باز کردم. او هنوز وارد وان نشده بود. وقتی در را باز کردم با او سینه به سینه شدم. بالشت را کنار زدم تا اسلحه را نشان دهم. نمی دانم چرا او با دیدن اسلحه هول شد و دو دستش را روی شانه ام گذاشت. گفت علی غلط کردم. به خدا حلش می کنم. به من فشار آورد و یک گلوله شلیک شد و بالشت افتاد. من می گفتم ول کن و بعد از چند شلیک او داخل وان افتاد.

 

گلوله ها چطور شلیک شد

اسلحه را بالا بردم که به سوی او نباشد. با دو دستش دستم را گرفته بود. چند بار گفتم که ول کن. فکر می کردم که 3 تیر شلیک شد. قصد شلیک نداشتم تا اینکه آخرین تیر به ایشان اصابت کرد. به احتمال قوی تیر غیر مستقیم به ایشان برخورد کرد. او عقب رفت و از پشت در عرض وان افتاد. اسلحه را گذاشتم جلوی آینه. رفتم جلو. دیت کشیدم به صورتش. فهمیدم حرکت ندارد. به هیچ وجه قصد قبلی نداشتم. این را قبول دارم که اشتباه کردم اسلحه را برداشتم و دستم روی ماشه بود اما قصد نداشتم. 5 گلوله شلیک شده و من در فاصله یک متری بودم. اگر می خواستم بزنم یک گلوله کافی بود. از 5 شلیک یک گلوله به او برخورد کرده است.

 

کلاس آموزش سلاح در آمریکا

در سال 60 بخاطر ترورهای کور خیابانی زمانی که شهید رجایی رئیس جمهور و شهید باهنر نخست وزیر بودند من هم وزیر فرهنگ و آموزش عالی بودم. در آن سال در شورای امنیت ملی تصمیم گیری شد مسئولان در معرض خطر ترور مسلح شوند. به همین دلیل یک کلت هم به من دادند. از قبل از انقلاب با شهید چمران ارتباط داشتم و در آمریکا هم کلاسهای آشنایی با اسلحه رفته بودم. اینکه 5 گلوله شلیک شده و 4 گلوله به سقف برخورد کرده نشان می دهد که با قصد شلیک نکرده ام. شلیک ها غیر ارادی بود. در رسانه ها آمده که مقتول با 5 گلوله کشته شده است. 5 گلوله نشانه نفرت و انتقام است اما هیچ کدام از اینها نبود.

 

چرا دستور قتل ندادم

3 نفر در بازداشتگاه و یک نفر در اوین به من گفتند که اگر می خواستی بکشی به فرد دیگری می گفتی که این کار را انجام دهد. توضیح دادم که قصد این کار را نداشتم.

 

مسلسل طلایی نجفی

زمانی وزارت دفاع مسلسل جدیدی ساخت که طلایی رنگ بود و به تعدادی از وزرا و مسئولان یکی هدیه دادند. سه ماه نکه داشتم و دیدم به دردم نمی خورد همراه کلت تحویل دادم که سرتیم محافظان گفت این کلت را نگه دار. من هم پس گرفتم. اسلحه غیر مجاز نبود. کارت حمل آن بخاطر قصوری که کردم تمدید نشده بود.

 

شوخی خطرناک میترا با نجفی

همسرم می دانست که اسلحه دارم. یک بار  همسرم به شوخی گفت که یک روز بیا با اسلحه همدیگر را بکشیم. من هم گفتم اول تو من را بکش و بعد خودت را بکش.

 

مصاحبه اجباری در آگاهی

در آگاهی گفتند با صدا و سیما مصاحبه کنید. مخالف بودم. اما گفتند شایعه شده که فرار کردی به خارج و بد می شود. من هم با این نیت مصاحبه کردم. 

 

ماجرای مهدورالدم بودن

من درباره مهدورالدم بودم حرفی نزدم. گفتم حتی اگر معتقد به مهدورالدم بودن باشم خودم نباید بروم قتل انجام دهم. یا اینکه من کجا گفتم که ایشان پرستو بوده؟

 

عکس سلفی در قم

چند قدمی در خیابان ایران زمین قدم زدم و به قم رفتم. در آنجا یک نفر سلام کرد و گفت تسلیت می گویم. که فهمیدم خبر پخش شده است.در حرم یک نفر دیگر سلام کرد و گفت علاقه دارم با هم عکس سلفی بگیریم که مخالفت کردم. گفت که در تهران دنبال شما هستند و گفتم که بخاطر همین می خواهم زودتر زیارت کنم و برگردم. با وجود مخالفتم او ظاهرا از پشت از من عکس گرفت و در بازداشتگاه گفتند که عکس من در حرم در فضای مجازی منتشر شده است. روز اول که با اولیای دم رو به رو شدم گفتم دوست دارم قصاص شوم و احساس بد وجدانی که دارم رفع شود تا در محضر الهی بخشیده شوم.

 

با موتور به آگاهی رفتم

نزدیک آگاهی شاپور بودم که یک افسر که سوار موتور بود من را دید و شناخت. گفتی می خواهی داخل بروی گفتم بله. سوار موتورش شدم. گفت داخل کیفی که همراهت است چه داری؟ گفتم اسلحه است. جلویش خشاب را در آوردم و به او تحویل دادم.

 

خودکشی در هتل

در آبان ماه سال 97 بخاطر اختلافاتی که با همسرم داشتم احساس می کردم که به آخر راه رسیده ام و باید خودم را تنبیه کنم. به یک هتل رفتم و مقداری قرص خوردم و قرار بود رگ دستم را بزنم. اما چون فژقرص ها زیاد بود از حال رفتم و نتوانستم کار را ادامه دهم. بعد از حدود دو روز من را پیدا کردند و زنده ماندم.

 

گناه خودکشی

بعد از این حادثه دوستان آمدند و مسائل شرعی خودکشی را گفتند و پشمان شدم و بعد از قتل هم به همین دلیل خودکشی نکردم. همسرم در زندگی قبلی با همسرش 3 مرتبه خودکشی کرده بود و یک مرتبه با بریدگی دست و دو مرتبه هم با خوردن قرص.

 

چگونگی شلیک 5 گلوله در حمام

سرگرد عزتی راد، رئیس آزمایشگاه فیزیک جنایی پلیس آگاهی: در این حادثه 5 گلوله شلیک شده است. اولین گلوله بعد از عبور از بالشت به صورت مستقیم به روشویی کمدی اصابت کرده است. 3 گلوله دیگر بعد از برخورد با دیوار کمانه کرده و به سقف برخورد کرده است و گلوله پنجم گلوله ای است که به مقتول اصابت کرده است. نحوه اصابت گلوله اینطور است که به نظر می رسد در جریان کشمکش گلوله ابتدا به کف دست مقتول، بین انگشت شصت و اشاره برخورد کرده و بعد از عبور از آن به سینه او برخورد کرده است که به این نوع اصابت غیرمستقیم می گوییم. نظریه قطعی من این است که فط یک گلوله به مقتول اصابت کرده و آن هم همان گلوله ای است که بعد از عبور از دست مقتول به سینه اش اصابت کرده است.  همچنین در دست متوفی 2 مرتبه گاز باروت برداشت شده و به مقدار جزئی به گاز آلوده بود. این نشان می دهد که متوفی به متهم تزدیک بوده و گاز باروت روی دستش نشسته است.

ارسال نظر