دو سارق باسابقه که با تهدید سلاح سرد مرتکب سرقت ۶۰ فقره گوشیهای گرانقیمت در غرب و شمال تهران شده بودند، روز گذشته پای میز محاکمه قرار گرفتند.
به گزارش حادثه 24 تابستانسال ۹۶ مردی به پلیسآگاهی رفت و از دو موتور سوار به اتهام خفتگیری شکایت کرد و گفت: «از کار به خانه برمیگشتم که ناگهان در کوچه خلوتی دو موتور سوار با تهدید سلاحسرد گوشیام را قاپیدند و رفتند. آنها بلافاصله داخل یک کوچه فرعی رفتند به همین دلیل نتوانستم چهره آنها را شناسایی کنم».
با طرح این شکایت و شکایتهای مشابه مشخص شد دو سارق، راکبان دو دستگاه موتورسیکلت هستند که با تهدید سلاح سرد و شوکر در کوچههای خلوت غرب و شمال تهران از رهگذران زورگیری میکنند. به این ترتیب دو مرد جوان تحت تعقیب قرار گرفتند تا اینکه پلیس با تحقیقات فنی توانست رد آنها را در یکی از خیابانهای غرب تهران پیدا و در یک عملیات غافلگیرانه هر دو متهم را بازداشت کند.
دو متهم به نامهای سعید و ساسان به پلیسآگاهی منتقل و در بازجوییها با اقرار به چندین فقره موبایلقاپی روانه زندان شدند. پرونده با کامل شدن تحقیقات به شعبهدوم دادگاه کیفری یک استانتهران فرستاده شد و صبح دیروز روی میز هیئتقضایی همان شعبه به ریاست قاضی زالی قرار گرفت. ابتدای جلسه، یکی از شاکیان در جایگاه ایستاد و در طرح شکایت خود گفت: «شب حادثه درحالیکه هوا تاریک و خیابان خلوت بود، سارقان با دو دستگاه موتورسیکلت به من حمله کردند و خواستند گوشیام را سرقت کنند، اما مقاومت کردم. آنها وقتی مقاومت مرا دیدند شروع به فحاشی کردند و با شوکر مرا تهدید کردند به همین خاطر مجبور شدم از ترس اینکه مرا نکشند گوشیام را در اختیارشان بگذارم.» در ادامه دیگر شاکیان نیز شکایت خود را مطرح کردند و برای متهمان درخواست اشد مجازات کردند.
سپس سعید، متهم ردیفاول به اتهام مشارکت در ۱۴فقره سرقت و پنج فقره مشارکت در سرقت با تهدید سلاح در جایگاه ایستاد و گفت: «فقط اتهام ۱۴فقره سرقت مشارکتی را قبول دارم. در شرایط سختی بودم و درآمدی نداشتم. از آنجائیکه باید خرجی زندگیام را تأمین میکردم، همراه ساسان نقشه ریختیم در مناطق غرب و شمال تهران گوشیهای سامسونگ و آیفون را که گرانقیمت بود، سرقت کنیم.»
سپس ساسان، متهم ردیف دوم به اتهام ۱۹فقره مباشرت در سرقت، ۱۴فقره مشارکت در سرقت، پنجفقره سرقت مقرون به آزار و یکفقره سرقت از داخل خودرو در جایگاه ایستاد و گفت: «من فقط ششفقره سرقت مشارکتی را قبول دارم که با سعید انجام دادم. بقیه سرقتها احتمالاً کار خواهرزادهام باشد. او خیلی به من شبیه است و احتمالاً پلیس مرا به جای او اشتباه گرفتهاست.» متهم در ادامه گفت: «قبلاً در زندان بودم، اما به خاطر فقر و اینکه توان مالی برای جواب درخواستهای بچهها و خانوادهام را نداشتم مجبور به سرقت شدم. پشیمانم و درخواست گذشت دارم.»
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.