حادثه 24 با طلوع آفتاب روز دوشنبه، بلافاصله بازماندگان از بمباران اسرائیل به اردوگاه آوارگان رفح بازگشتند تا عمق خسارتها را ارزیابی کنند. بچهها با کنجکاوی از پنجره شکسته به داخل خودروی مچاله شده نگاه میکردند. در حالی که مردها لابهلای زبالههای زغالی شده را میگشتند، خبرنگاران در حال عکس گرفتن از قوطیهای کنسرو سوخته بودند.
چادرهای خانوادههای فلسطینی 12 ساعت قبل اینجا بر پا بود، درست پیش از حملات ارتش اسرائیل به اردوگاه آوارگان در شمال غربی رفح. بدون آنکه بدانند چه سرنوشتی در انتظارشان هست، برخی تازه نماز عشا را تمام کرده بودند، بعضیها در خواب بودند و برخی دیگر کنار خانواده نشسته بودند.
دختری کم سن به نام لیان الفیوم از بازماندگان این قتلگاه حادثه را چنین توصیف کرد: من آرام نشسته بودم که ناگهان صدای انفجار مهیبی آمد؛ بسیار ناگهانی! بمبها بدون هیچ هشداری روی سرمان ریختند. از داخل چادر بیرون آمدم تا ببینم چه اتفاقی افتاده است که از دیدن شعلههای غولآسا شوکه شدم.
دختر نوجوان به میدل ایستآی گفت: آتش همه جا را فرا گرفته بود. من با چشمان خود دیدم که چطور چادرها آتش گرفتند و مردم جزغاله شدند. بعد هم مجبور شدیم پیکرهای سوخته و کودکان مرده را پیدا و شناسایی کنیم. اینجا متأسفانه کودکان فلسطینی اگر جان سالم به در ببرند، شاهد صحنههایی هولناک هستند. ما حتی در اردوگاه آوارگان هم از حملات اسرائیل در امان نیستیم؛ اردوگاهی در منطقه بشردوستانه، نزدیکی انبار سازمان ملل که اسرائیل خودش آن را منطقه امن اعلام کرده بود.
دیدن این صحنهها برای لیان و همه کودکان و نوجوانان فلسطینی کابوسی هولناک است؛ کابوسی که با بیدار شدن محو نمیشود. کودکانی که به جای بازی و پرداختن به درس و مشق، باید به فکر جانشان باشند. به فکر اینکه آیا دوباره حمله خواهد شد؟ آیا من یا دیگر اعضای خانوادهام جان سالم به در خواهیم برد؟ والدینی که به جای نگرانی برای آینده و تحصیل فرزندان خود باید همیشه دست به دعا باشند تا فرزندانشان فقط زنده بمانند.
لیان تصاویر هولناکتری را شرح میدهد: دیشب مردم وحشتزده از میان جسدهای سوخته میدویدند تا جایی امن پیدا کنند. مردی کودک بیجانش را بغل گرفته و شوکه مانده بود. یک پزشک جسدی را با شرایط وحشتناک حمل میکرد. ماشینهای آتشنشانی در میان جیغ و شیون مردم، چند ساعتی تلاش کردند تا آتش مهارشد.
اما ماجرا برای لیان به همین جا ختم نشد، زیرا با سوختن تمامی پول و داراییشان در این حمله دیگر نه راه پس داشتند و نه راه پیش! چراکه خانوادهاش قصد داشتند به خاطر تشدید حملات رژیم صهیونیستی، صبح دوشنبه به اردوگاه دیگری نقل مکان کنند؛ جایی امنتر. اما حالا دیگر نمیتوانند! بدتراینکه چادری هم برای خوابیدن و پناه گرفتن ندارند.
تصور کنید کودکان و نوجوانان فلسطینی با گذراندن چنین فجایع هولناکی، چه آرزویی میتوانند داشته باشند؟ چه بازیهایی میکنند؟ سیلوی منصور، روانشناس فلسطینی میگوید: در قرن 21، قطعاً میتوان از پیشرفتها در زمینه روانشناسی کودک و دفاع از حقوق کودکان استقبال کرد. با این حال، باید پرسید آیا مزایای این پیشرفتها برای همه کودکان در سراسر جهان یکسان است؟ قبلاً در اروپا یا ایالات متحده، به دلیل عوامل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی یا خانوادگی، کودکان در شرایط رشد یکسانی قرار نداشتند. امروزه تمامی جوامع همواره تلاش میکنند که کودکان جهان در امنیت و رفاه بزرگ شوند. اما با نیمنگاهی به کشورهای دیگر متوجه میشویم که وضعیت کودکان نه تنها بهبود نیافته بلکه بدتر شده است. ما آشکارا به کودکان کشورهای فقیر یا در حال جنگ اشاره میکنیم. فلسطین از مناطقی است که کودکانش در شرایط بسیار بغرنجی بزرگ میشوند. شرایطی که به رشد بهتر آنها از نظر جسمی و روحی منجر نمیشود. خانوادههای فلسطینی، میراثی جز وضعیت اقتصادی فاجعهبار و تروما که خود چندین نسل تجربه کردهاند برای انتقال به نسلهای بعدی ندارند.
تازه ترین رویدادهای جهان را در صفحه اخبار جهان حادثه 24 بخوانید.