زمان مطالعه: 22 دقیقه

محاکمه سران منافقین در ایستگاه شانزدهم / در دادگاه منافقین چه گذشت

شانزدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی، روز سه‌شنبه (۲۳ مردادماه) در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجت‌الاسلام والمسلمین دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری در مجتمع قضایی امام خمینی (ره) به‌صورت علنی برگزار شد.
23 مرداد 1403
شناسه : 122731
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/122731
152+
بالا
شانزدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی، روز سه‌شنبه (۲۳ مردادماه) در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجت‌الاسلام والمسلمین دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری در مجتمع قضایی امام خمینی (ره) به‌صورت علنی برگزار شد.

حادثه 24 - شانزدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی، روز سه‌شنبه (۲۳ مردادماه) در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجت‌الاسلام والمسلمین دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری در مجتمع قضایی امام خمینی (ره) به‌صورت علنی برگزار شد.

در ابتدای شروع دادگاه  با تسلیت شهادت شهید اسماعیل هنیه و تبریک روز خبرنگار، اظهار کرد: امروز ۲۳ مرداد ماه سال ۱۴۰۳ ادامه رسیدگی به کیفرخواست واصله از دادسرای عمومی و انقلاب تهران به اتهامات سازمان مجاهدین خلق ایران و ۱۰۴ متهم آن انجام می‌شود. این دادگاه با رعایت کامل تشریفات آیین دادرسی کیفری و بعد از وصول کیفرخواست و مطالعه دقیق آن از سوی دادگاه به استناد مواد ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۱۰، ۱۲ و ۱۳ قانون مجازات اسلامی و با تاکید بر رعایت اصل ۳۵ قانون اساسی و با نظر به ضرورت مواد ۳۸۶، ۳۴۶ و ۳۴۸ قانون آیین دادرسی با تعیین وکلای تسخیری برای متهمان به دلیل عدم معرفی وکیل، تشکیل شده است. این دادگاه با حضور وکلای شکات، خانواده شهدا و وکلای متهم، نماینده دادستان و وصول لایحه از یکی از وکلای متهم که به دلیل عذر موجه قانونی در دادگاه حاضر نشده و از قبل به دادگاه اطلاع داده است و یکی دیگر از وکلای حاضر در جلسه وکالت متهمان را بر عهده دارد، تشکیل شده است.

وی از وکیل شکات درخواست کرد در جایگاه وکیل قرار گرفته و اظهارات خود را مطرح کند.

امیر ملایی، وکیل شکات در جایگاه قرار گرفت و گفت: در جهت تشریح شکایت مطروحه و با تاکید بر عناوین اتهامی مندرج در کیفرخواست لایحه‌ای تنظیم و تقدیم دادگاه شده است.

در ادامه قاضی از منشی دادگاه درخواست کرد تا لایحه تنظیمی وکیل شکات را ثبت کند.

ملایی، وکیل شکات در ادامه با قرائت لایحه گفت: عناوین اتهامی مندرج در کیفرخواست متعدد بوده و توسط نماینده دادستان توضیحات کامل داده شده لذا درخواست دارم به اقدام تروریستی انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در تاریخ ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ بپردازیم. حادثه‌ای که در آن نهایت سنگدلی و نهایت وطن فروشی گروهک منافقین در آن مشخص شده است؛ لذا درخواست دارم در ابتدای دادگاه مجروحی از حادثه تروریستی ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ که در دادگاه حاضر است، در جایگاه قرار گیرد و توضیحات لازم را ارائه کند و به عنوان شاکی شکایت خود را ثبت کند..

در ادامه سید محمد سجادی، مجروح حادثه تروریستی ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ با اجازه قاضی در جایگاه قرار گرفت.

سید محمد سجادی، مجروح حادثه تروریستی ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ با حضور در جایگاه، اظهار کرد: آسیب‌های زیادی از سازمان مخوف مجاهدین خلق به کشور وارد شده است از جمله خود بنده که آسیب به من وارد شد و از دادگاه احقاق حق را خواستارم. در آن زمان تمام دارایی خود را برای درمان هزینه کردم و هنوز هم درمان ادامه دارد. وجود شهید بهشتی نعمت بود و ما نعمت بزرگی را از دست دادیم. امیدواریم هرچه زودتر این دادگاه نتیجه دهد و تسلای خاطر مردم و خانواده باشد. از دادگاه درخواست دارم علاوه بر بررسی بعد معنوی حوادث به بعد مادی این حوادث رسیدگی کند.

قاضی از این مجروح حادثه ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ سوال کرد که آیا از سازمان مجاهدین خلق شکایت دارد؟

سجادی پاسخ داد: بله حتما تقاضای اشد مجازات مادی و معنوی را دارم.

در ادامه قاضی از این مجروح خواست حادثه انفجار ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ را توصیف کند.

سجادی بیان کرد: جلسه شورای مرکزی حزب قبل از اذان مغرب شروع شد بعد از جلسه نماز اقامه می‌شد. چند دقیقه بعد از شروع جلسه انفجار رخ داد.

قاضی پرسید: شما در آن زمان در حزب چه سمتی داشتید؟

سجادی پاسخ داد: در آن زمان رابط تشکیلاتی حزب در گیلان بودم. در جلسه حزب حضور داشتم. سازمان مجاهدین بعد از حادثه انفجار بنده را ترور کرد.

قاضی از این شاهد حادثه سوال کرد که آیا کلاهی را می‌شناسید؟

سجادی پاسخ داد: کلاهی در تشکیلات حزب در استان تهران کار می‌کرد و خیلی کم با این فرد ارتباط داشتم و کلاهی را در روز حادثه در جلسه حزب دیدم، اما چند دقیقه قبل از حادثه از جلسه خارج شده بود. بنده در اثر این حادثه سمت چپ بدنم، چشمم و ریه‌ام آسیب دید و ضربه به سرم وارد شده است و همچنان ترکش در بندم وجود دارد و با درد و رنج محسوب می‌شود و دوبار بعد از آن نیز توسط سازمان ترور شدم.

قاضی از این شاهد درخواست کرد در مورد ترور‌های دیگر سازمان مجاهدین در مورد خودش توضیح دهد.

سجادی پاسخ داد: در شهریور سال ۶۱ ضربه چوب به پشت سر بنده زدند.

قاضی از این شاهد پرسید شما از میزان تخریب حادثه انفجار ساختمان جزب جمهوری اسلامی چیزی به یاد دارید؟

سجادی پاسخ داد: کل سقف ساختمان تخریب شده بود حسب اطلاع سازمان نوع بمب و انفجار را در جای دیگر امتحان کرده بودند.

سجادی گفت: تقاضای اشد مجازات و مطالبه خسارت مادی و معنوی دارم.

قاضی از منشی دادگاه درخواست کرد شکایت این مجروح حادثه ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ را مبنی بر رسیدگی به خسارات مادی، معنوی و اشد مجازات سازمان مجاهدین خلق را ثبت کند.

در ادامه ملایی، وکیل شکات بیان کرد: حادثه تروریستی دفتر حزب جمهوری اسلامی علاوه بر اینکه باعث مجروحیت آقای سجادی و ۲۴ نفر دیگر شده است، باعث شهادت رئیس دیوان عالی وقت کشور، شهید بهشتی و ۷۲ تن دیگر شد که نهایت دشمنی با ملت را نشان می‌دهد که در لوایح تقدیمی به تمام این موارد اشاره شده است.

وی ادامه داد: جرم بغی موضوع عجیبی نیست در تمام کشور‌های دموکرات دنیا اگر گروه مستقلی تشکیل شود و بخواهد علیه دولت وقت اقدامات مسلحانه انجام دهد به بدترین شکل مجازات می‌شود و این همان قانون مبارزه با تروریسم است و بغی محسوب می‌شود و در تمام دنیا شناخته شده است و بغی و تروریست محسوب می‌شود. با توجه به اینکه بغی ابعاد فقهی و حقوقی دارد درخواست دارم کارشناس فقهی در جایگاه قرار گیرد و ابعاد جرم بغی را تشریح کند.

قاضی از این وکیل پرسید: شما اعتقاد دارید بغی همان تروریسم است؟

وکیل شکات پاسخ داد: بله در تعریف فقهی و اسلامی جرم بغی همان قانون مبارزه با تروریسم است.

حجت الاسلام و المسلمین صداقت کارشناس فقهی با اجازه قاضی در جایگاه قرار گرفت.

حجت الاسلام و المسلمین صداقت، کارشناس فقهی در جایگاه قرار گرفت و در مورد عنوان فقهی بغی، گفت: تعریف مشهور بغی در لسان شیخ طوسی آمده است و بسیاری از فقهای ما نیز به آن استناد کرده‌اند. شیخ طوسی در کتاب النهایة گفته است که هر کس بر امام عادل خروج کند و بیعتش را بشکند و با امام عادل در احکام اجتماعی و جامعه مخالفت کند باغی است. اهل سنت نیز همین تعریف را قبول دارند و امام شافعی در کتاب خود به آن پرداخته است.

وی ادامه داد: شیخ طوسی در مورد شرایط بغی چند شرط را مطرح می‌کند از جمله اینکه باغیان از موقعیت و استحکامات برخوردار باشند به نحوی که دفع شر آن‌ها جز قتال ممکن نباشد. استحکامات به معنی این است که مکان و جایی فراهم باشد که باغیان در آنجا پناه گرفته باشند و از محدوده اقتدار امام مسلمین خارج شده باشند به نحوی که باید برای قتال آن‌ها از محدوده اقتدار خارج شد و با آن‌ها مقابله کرد.

وی ادامه داد: شرط بعدی باغیان این است که گرد هم جمع شده باشند؛ صحبت از یک فرد نیست و صحبت از یک اقدام جمعی است. شورش آن‌ها بر مبنای باطل و در عدم مشروعیت حکومت است که ما در ماجرای نهروان این موضوع را شاهد هستیم. شرط بعدی این است که شمار باغیان در حدی باشد که پراکنده کردن آن‌ها با تجهیز نیرو ممکن نباشد.

این کارشناس فقهی ادامه داد: در ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی در تعریف جرم بغی آمده است گروهی که برابر اساس جمهوری اسلامی ایران قیام مسلحانه کند باغی محسوب می‌شود و در صورت استفاده از سلاح اعضای آن به اعدام محکوم می‌شوند. این ماده چند نکته دارد که اولا باغیان باید گروه باشند و قیام باید علیه حکومت و مسلحانه باشد. تمام این عناوین در مورد گروهک الحادی منافقین صدق می‌کند.

وی افزود: در برهه‌های زمانی از این گروهک رفتار‌های متفاوتی را دیدیم در یک مقطعی رفتار محاربه بدون شک دیده شده است. اما اینکه ما جرم بغی را مطرح می‌کنیم مثال کامل آن اتفاق بود که در سال ۶۷ درباره عملیات فروغ جاویدان رخ داد و اعضای این گروهک طبق تمام موارد فقهی و قانون باغی شدند و با تانک و اسلحه به صورت گروهی علیه کشور جمهوری اسلامی ایران اقدام مسلحانه کردند. پس اگر کسی شک و شبهه در مورد اقدامات تروریستی این گروهک در اوایل انقلاب بیاورد و بگوید این اقدامات مصداق محاربه است و بغی نیست، اما در ماجرای عملیات فروغ جاویدان موضوع بغی بوده است.

صداقت بیان کرد: بغی یک پله بالاتر از محاربه است. قاضی در جرم محاربه اختیار دارد یکی از چهار حکم را صادر کند، اما در بغی حکم فقط اعدام است. در دنیا صحبت در مورد مقوله تروریسم است و تمام دنیا درگیر این موضوع هستند. وقتی که اسلام صحبت از بغی می‌کند چیز عجیبی را مطرح نمی‌کند. چیزی که در حال حاضر در حقوق بین الملل در آیین دادرسی کشور‌ها به عنوان قانون مبارزه با تروریسم مطرح می‌شود ۱۴۰۰ سال قبل در اسلام به صورت دقیق با عناوین اتهام افساد فی الارض، محاربه و بغی است.

وی ادامه داد: در هر قانونی از دنیا که مشاهده کنید، قوانین کشور‌های اروپایی هر تعریفی که از تروریسم مطرح شده با تعریف اسلام از محاربه، افساد فی ارض و بغی مطابقت دارد.

قاضی پرسید یعنی در تعریف بین‌الملل بغی همان تروریسم است؟

حجت الاسلام و المسلمین صداقت پاسخ داد: در برخی از تعاریف حقوق بین‌الملل و قوانین موضوعه کشور‌های دیگر تعاریفی که برای تروریسم و اقدامات تروریستی انجام شده است دقیقا برابر با عنوان بغی در فقه امامیه است که در قانون مجازات اسلامی منعکس شده است همان طور که می‌دانید تروریست به عنوان جزایی یک عنوان مدرن است و عناوین از دیر باز در جوامع بشری شناخته شده است و کشور‌های دنیا در توافقات بین المللی اقدامات تروریستی بر روی این افعال گذاشته اند. در اسلام نیز باغی یا بغی یک تعریف جامعه و کامل و عالی برای اقدامات تروریستی دارد. دنیا بداند هر جا می‌گوییم بغی یعنی تروریسم و جالب از سیمای مجاهدین صراحتا می‌گوید ما باغی هستیم. من تعاریر باغی را برای شما می‌خوانم با شما قضاوت کنید. کسی که می‌گوید باغی هستم طبق تعاریف شما یعنی تروریست است. باغی عالی‌ترین بحث تررویسم است و باغیان به اشد وجه تروریست هستند و بلا استثنا کشور‌های دنیا اشد مجازات را برای آن در نظر گرفته‌اند. به عنوان مثال در کشور فرانسه که مجازات اعدام وجود ندارد اشد مجازات که حبس ابد است، برای فرد تروریست در نظر گرفته شده است. در آمریکا اعدام است و در سایر کشور‌ها اشد مجازات است.

وی ادامه داد: در تعریف کنفرانس کشور‌های اسلامی در مورد بغی آمده هر گونه عمل خشونت آمیز و یا تهدید کننده که علارغم انگیزه آن به منظور طرح جنایی فردی یا گروهی که با هدف ایجاد رعب در بین مردم و به خطر انداختن جان و حیثیت و حقوق مردم شود یا به خطر انداختن منابع ملی و ثبات، تمامیت ارضی و سیاسی و حاکمیت کشور‌های اسلامی انجام شود. بخش اول این تعریف با محاربه تطبیق دارد و بخش دوم آن که بحث ملی دارد با عنوان فقهی بغی مطابقت دارد.

صداقت گفت: فیدل کاستر در تعریف تروریسم می‌گوید تروریسم تنها رفتار‌های ضد دولت است که به منظور ایجاد یک وضعیت هراس‌انگیز انجام می‌شود و قطعا این تعریف بغی است. مجمع عمومی سازمان ملل در قطعنامه‌ای که در سال ۱۹۹۶ صادر کرد در تعریف تروریسم گفته است اقدامات جنایی با هدف ایجاد رعب و وحشت در میان عامه مردم؛ در اینجا عنوان محاربه صدق می‌کند.

وی افزود: کنوانسیون اروپا در خصوص تعریف تروریسم گفته است یک حمله جدی شامل اقدام علیه زندگی، سلامت جسمانی و آزادی اشخاص حفاظت شده از جمله دیپلمات‌ها است و تهاجمی که با آدم ربایی، گروگان‌گیری و بازداشت غیرقانونی افراد همراه است. باز این تعریف با محاربه صدق می‌کند. کشوری در دنیا نداریم که تعریفی از تروریسم ارائه داده باشد که با عناوین فقهی ما مطابقت نداشته باشد. وقتی می‌گوییم که فردی محارب و باغی است، تمام دنیا این موضوع را می‌گوید و حکم تمام دنیا نیز اشد مجازات است.

قاضی پرسید: آیا سازمان مجاهدین پذیرفته است باغی است یا نه؟

صداقت گفت: قطعا این سازمان نه خودش را باغی و نه تروریسم می‌داند، اما در جلسه قبل که ما عنوان بغی را مطرح کردیم، تلویزیون رسمی این سازمان جلسه‌ای برگزار و کارشناسی از اعضای این حزب دعوت کرد. این کارشناس تمام تعاریف بنده از بغی را قرائت کرد و تمام موارد را ذکر کرد و با وقاهت تمام اعلام کرد که تمام موارد را قبول داریم. این کارشناس اعلام کرد که ما استحکامات داریم و گروه هستیم و مسلحانه اقدام کرده‌ایم؛ این کارشناس این سه شرط را پذیرفت.

صداقت بیان کرد: مرکز تحقیقات فدرال آمریکا در تعریف تروریسم گفته است که تروریسم اعمال خشونت آمیز و یا اعمال خطرناک است که نقض حقوق کیفری ایالات متحده و یا هر کشور دیگری باشد؛ یا اینکه در صورت وقوع در قلمروی ایالات متحده و یا هر کشور دیگری نقض حقوق کیفری محسوب شود و به قصد تحت تاثیر قرار دادن یا مجبور کردن یک جمعیت غیرنظامی و یا پلیس یک دولت انجام شود. همین که اقدامی برنامه‌های دولت ایالات متحده را تحت تاکید قرار دهد تروریسم محسوب می‌شود.

وی افزود: دولت آمریکا با مقوله تروریسم سخت گیرانه‌تر برخورد می‌کند.

صداقت در مورد اقدامات تروریستی گروهک منافقین، گفت: اقدامات تروریستی این گروهک به انواع مختلف رخ داده است. زمانی مردم عادی کوچه و خیابان را بدون هیچ دلیلی ترور کردند. زمانی اقداماتی مانند بمب‌گذاری در حزب جمهوری اسلامی انجام دادند. این گروهک با حزب و حزبیت مقابله می‌کردند. اعضای این گروهک ادعای دموکراسی دارند، اما آمده‌اند یکی از نماد‌های دموکراسی که حزب جمهوری اسلامی است، را هدف قرار داده‌اند. در سال ۱۳۶۷ در عملیات مرصاد به صورت رسمی با ایران جنگ کردند. اگر اقدامات قبلی این گروهک را محاربه می‌دانند، اما قطعا در عملیات مرصاد عنوان فقهی بغی صدق می‌کند.

وی ادامه داد: در عنوان فقهی بغی حتی اگر چند نفر از اعضای گروه، اقدام تروریستی انجام دهند کل گروه باغی محسوب می‌شوند در نتیجه همه اعضای گروه به اعدام محکوم می‌شوند.

قاضی پرسید: هواداری و تشویق گروهک‌های ترویستی هم افراد را تروریست می‌کند؟

صداقت پاسخ داد: اگر هوادار به معنای عضو گروه باشد باغی است و قطعا تروریست است. زیرا بغی درجه عالی تروریسم است.

حجت الاسلام والمسلمین صداقت گفت: بحثی که تا امروز خیلی به آن پرداخته نشده و اتفاقاتی که در دهه ۶۰ افتاد باعث شد که بعضی از افراد نظام جمهوری اسلامی ایران را متهم کنند و بگویند چرا اعضای این گروه بعضا اعدام شده اند؟

وی با بیان اینکه در اینجا بحث فقهی و قانونی مطرح است، گفت: در بحث فقهی اگر چند نفر از اعضای گروه اقدام را انجام دهند (که آن‌ها چند نفر هم نبوده بلکه ارتشی بودند که به ایران حمله کردند) پس قطعاً تمام اعضای آن باغی محسوب می‌شوند.

حجت الاسلام والمسلمین صداقت گفت: طبق قواعد فقهی هر آن کس که اعلام کند من جزیی از این گروه هستم، عالماً به اینکه این افراد بر آن‌ها بغی صدق کرده است پس حکم اعدام نسبت به این‌ها جاری می‌شود.

وی با بیان اینکه امام خمینی (ره) با این افراد با رأفت اسلامی برخورد کرد، گفت: در آن زمان هیئت‌های سه نفر در هر استانی برای تعیین تکلیف این افراد تشکیل شد، علی القاعده طبق حکم فقه و قانون تمام این افراد باید اعدام می‌شدند.

وی گفت: امام خمینی (ره) هیئت‌های عفو تشکیل داد و نه هیئت مجازات، این هیئت‌ها آمدند در زندان‌ها و به هر بهانه‌ای می‌خواستند بگویند این افراد توبه کردند.

وی گفت: هرکدام از این زندانی‌ها عضو گروهک الحادی بودند به هر عنوان که زندانی و محکومیتی پیدا کرده بودند بعد از اقدام مجاهدین در حمله به ایران عنوان جدید به عنوان بغی به آن‌ها صدق کرد و آن‌ها طبق حکم فقه و قانون باید مجازات بغی را متحمل می‌شدند.

قاضی گفت: بغی یا تروریسم؟

حجت الاسلام والمسلمین صداقت گفت: بغی دقیقا مترادف با تروریسم است.

وی با بیان اینکه برخی عنوان کردند که این هیئت‌ها، هیئت‌های مجازات بودند، گفت: اگر هیئت عفو یا دادگاه‌های متشکل از سه قاضی تشکیل نمی‌شد مجازات بغی بر آن‌ها صدق می‌کرد، در حالیکه در تاریخ این نکته بالعکس مطرح شده است، اما امام خمینی (ره) فرمودند، بروید به هر بهانه‌ای آن‌ها را از باغی بودن خارج کنید این‌ها اعتراف کنند که جز این گروه نیستند و از این عنوان خارج شوند.

قاضی گفت: یعنی علی رغم اینکه به جرم عضویت در سازمان و یک گروه تروریستی در زندان بودند مجددا مورد دادرسی با جهت‌گیری بخشش قرار گرفتند؟

حجت الاسلام والمسلمین صداقت گفت: با کمک هیئت سه نفره به دستور امام خمینی (ره) نتیجه این شد که هزاران نفر از این عنوان فقهی و قانونی رهایی پیدا کردند و مورد عفو قرار گرفتند.

وی گفت: این دادگاه در ده‌ها جلسه با حضور وکیل شکات و مجرمان جرایم منحوس این سازمان را بررسی و از آن‌ها می‌خواهد حضور پیدا کرده و از خود دفاع کنند و نشانه حکومت قانون در جمهوری اسلامی ایران است.

قاضی در ادامه در تذکری در مورد مجرم بودن این افراد گفت: دادگاه برابر کیفر خواست ارائه شده از سوی نماینده دادستان اتهامات را استماع کرده است.

حجت الاسلام والمسلمین صداقت به انقلاب فرانسه اشاره کرد و گفت: در سال ۱۷۹۲ در جریان انقلاب کبیر فرانسه جنایاتی از سوی حاکمین وقت به وقوع پیوست، از تاریخ دوم تا هفتم سپتامبر که شهر پاریس مورد حمله قرار گرفت و گارد ملی با احتمال اینکه پاریس اشغال شود و شورشیان زندان به کسانی که به پاریس حمله کردند بپیوندند، تمامی زندانیان زندان پاریس اعدام کرد. به تاسی از پاریس در کل کشور فرانسه بزرگترین جنایات به این ترتیب اتفاق افتاد.

وی گفت: اما در جمهوری اسلامی نه تنها به سمت اعدام نرفتند بلکه هئیت‌های عفو یا دادگاه‌های متشکل از سه قاضی از متخصصین امور حقوقی و قضایی تشکیل شد و بسیاری از افرادی که علی القاعده باید اعدام می‌شدند، مورد عفو قرار گرفتند.

وی در ادامه گفت: مسعود رجوی بعد از ماجرای عفو امام خمینی (ره) می‌گوید آن‌هایی که در زندان‌های جمهوری اسلامی نجات پیدا کرده و اعدام نشده اند همگی خائن هستند، انگار او علاقمند بوده است که همه اعدام شوند و از نجات عده‌ای ناراحت بوده است.

وی گفت: اگر به تعریف تروریسم در طول تاریخ مراجعه کنید به عنوان فقهی محاربه یا بغی صدق می‌کند، عناوینی که هزار و ۴۰۰ سال پیش فقه مترقی اسلام آن‌ها را شرح و طرح و جزییاتش را بیان کرد امروزه مبتلا به همه کشور‌ها شده و آن را به تروریسم می‌شناسیم. از این رو طبق همه قوانین بین‌المللی و حقوقی گروهک منافقین یک گروهک تروریستی محسوب می‌شوند.

در ادامه ملایی وکیل شکات گفت: خواهش می‌کنم عین تعاریف بغی در پرونده درج شود. همچنین به عنوان وکیل شکات سعی دارم فیلمی که اعضای سازمان که اقرار می‌کنند به اقدامات تروریستی را انجام داده اند در دادگاه پخش شود.

وی گفت: به عنوان عدله اثبات از قرار بالاتر نداریم. درخواست دارم کلیپی که مسعود رجوی که در آن اقرار می‌کند که دستور انفجار حزب جمهوری اسلامی را داده است، پخش شود.

این وکیل دادگستری گفت: در قوانین آیین دادرسی کیفری این اجازه به شکات داده شده است که بتوانند از تمام اسناد موجود استفاده کنند. خانواده معزز شهدا مورد ترور قرار گرفته‌اند و سکوت کرده‌اند.

 تقاضای شما به عنوان اقرار به عنوان اثبات جرم انتسابی است.

در ادامه قاضی دستور پخش کلیپ اقاریر مسعود رجوی را داد.

وکیل شکات گفت: در این کلیپ مسعود رجوی می‌گوید انفجار دفتر حرب کار من بوده است و می‌گوید من مردم خودم را به خاطر صدام کشتم. تمام مراجع بین‌المللی و مردم نهاد صدام را قاتل می‌دانند. چگونه یک سازمان ذلیل باشد و هموطنان خودش را بکشد و تقدیم صدام کند. رجوی افتخار می‌کند که هموطنان کشور خود را به خاطر صدام می‌کشد. خطاب به کشور‌های انگلیس، فرانسه و آلبانی می‌گویم رجوی صراحتا اعلام کرده است که احزاب را نابود می‌کند. بعد شما به این افراد پناه می‌دهید و حمایت می‌کنید.

وی گفت: از ریاست قوه قضاییه و دستگاه قضایی خواهش می‌کنم که در ابعاد بین‌المللی از طریق دادستانی کل کشور شکایتی را از کشور‌هایی که پناه به این جوخه‌های صدام داده‌اند را مطرح و پیگیری کنند.

وی در ادامه در راستای عدله اثباتی خود از ابراهیم خدابنده عضو سابق سازمان مجاهدین خلق در بخش بین الملل به عنوان شاهدی برای حضور در جایگاه دعوت کرد و گفت: پس از اینکه شهادت او در صورت جلسه قید شود موضوعاتی را مطرح خواهم کرد.

قاضی گفت: فعلا اظهارات متهم به عنوان مطلع استماع می‌شود در جلسه بعدی ایشان و شهود که دارید اعلام شود.  جلسه جهت استماع شهادت شهود برای جلسه بعد تعیین می‌شود و به طرفین ابلاغ می‌شود. فعلا اظهارات ایشان به عنوان مطلع شنیده می‌شود.

ابراهیم خدابنده عضو جدا شده سازمان مجاهدین خلق گفت: ۲۳ سال عضو سازمان بودم و در بیست و چند کشور برای سازمان عملیات انجام دادم و از سال ۸۲ به کشور آمدم. یک نشست حقوقی در عراق برگزار شد که به نشست سه روزه معروف شد. در این نشست بحث انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی شد. به یاد دارم مسعود رجوی در این جلسه گفت ما همه جا گفته ایم انفجار خشم خلق؛کدام خلق این اتفاق انفجار مجاهد خلق بود.

قاضی پرسید شما این صحبت‌ها را از مسعود رجوی شنیدید؟

خدابنده پاسخ داد: بله و آن را با افراد دیگری هم چک کردم. رجوی مشخصا در مورد انفجار دفتر رجوی صحبت می‌کرد. سالگرد این انفجار را جشن می‌گرفت و از آن به عنوان انفجار خلق خشم نام می‌برد.

وی گفت: رجوی در جلسات متعددی به انفجار ساختمان حزب جمهوری اسلامی اقرار کرده بود، اما در این جلسات افراد زیادی نبودند. در این نشست‌های سه روزه هزاران نفر شرکت داشتند.

قاضی پرسید: رجوی در سال ۶۵ در حالی که ما در جنگ با صدام بودیم اقرار به انفجار ساختمان حزب کرد؟

خدابنده پاسخ داد: بله رجوی می‌گفت سازمان مجاهدین خلق یعنی رجوی و چیزی به غیر از رجوی وجود ندارد. رجوی می‌گفت این کار ما درست بود و جمهوری اسلامی ایران دیگر نتوانست این حزب را تشکیل دهد و به آن افتخار می‌کرد.

قاضی از منشی دادگاه خواست اظهارات خدابنده که اعلام کرده است رجوی به صراحت اقرار کرده انفجار حزب جمهوری اسلامی توسط وی انجام شده است، ثبت شود.

خدابنده بیان کرد: تشکیلات ما در زندان‌ها ادامه داشت. رجوی تسبیحی را نشان داد که یکی از زندانیان در زندان ساخته بود و از طریق خانواده برای رجوی فرستاده بود. یکی از زندانیان نیز که آزاد شده بود بعد از چند روز به عراق برگشت. رجوی به آن‌ها می‌گفت شما خیانت کردید.

قاضی گفت: یعنی رجوی به افرادی که در هیئت‌های سه نفره عفو یا دادگاه متشکل از سه قاضی بخشیده شده بودند می‌گفت خیانت کردید.

خدابنده پاسخ داد: بله رجوی مستقیما از هیئت‌های سه نفر نام برد؛ گفت در برابر این هیئت‌ها که قرار می‌گیرید بگوید اگر من الان مسلسل داشتم شما را ترور می‌کردم. رجوی این افرادی که عفو و آزاد شده بودند را در نشست آورد و گفت که شما خیانت کردید. رجوی می‌گفت شما چرا بهانه دادید که شما را عفو کنند. رجوی از عفو این افراد ناراحت بود.

وی ادامه داد: همین افراد اعلام نکردند که چگونه از زندان آزاد شدند.

خدابنده گفت: سازمان در سال ۵۴ اعلام کرد که مارکسیسم شده و اعلام کرد که ما همچنان جریان راست ارتجاعی را تهدید اصلی می‌دانیم.

قاضی گفت: یعنی سازمان هم مانند پهلوی تهدید اصلی را جریان راست ارتجاعی یعنی مبارزان اسلام‌گرا می‌دانست؟

خدابنده پاسخ داد: سال ۵۴ تقی شهرام یکی از اعضای سازمان نسبت به ترور شهید بهشتی اشاره می‌کند و این شهید را تهدید می‌دانست. سازمان فکر می‌کرد اگر شهید بهشتی قدرت بگیرد دیگر نمی‌توانند وی را جابجا کنند. رجوی می‌گفت حضرت امام حال جمهوری اسلامی و شهید بهشتی آینده جمهوری اسلامی است و نمی‌توانیم حال و آینده را با هم نابود کنیم به همین دلیل ما اینده را انتخاب کردیم.

وحید افراخته می‌گوید شخصیت شهید بهشتی به گونه است که نمی‌تواند با وی مقابله کرد شهید بهشتی اوایل انقلاب مناظره برگزار می‌کرد سازمان مجاهدین هیچ وقت حاضر به مناظره نشد.

خدابنده گفت: من در زندان برای همه چیز از جمله اعدام آماده بودم، اما برای مذاکره هیچ آمادگی نداشتم. سازمان وجه گفتگو نداشت. رجوی در راس هرم قرار داشت و افراد آماده بودند هر کاری برای سازمان انجام دهند. مریم رجوی گفت مجاهد خلق فردی است که تمایلات مسعود رجوی را بشناسد و به آن‌ها عمل کند.

وی گفت: بازجو‌های جمهوری اسلامی به من در زندان گفتند که ما به اطلاعات شما احتیاجی نداریم و سوالی نکردند و بلکه می‌گفتند که شما از ما سوال کنید. من هیچ شکنجه‌ای در زندان نشدم. یک بار در زندان گفتم که شما یک زن باردار را اعدام کردید. مسئول زندان گفت اگر اثبات کنم که هیچ زن بارداری اعدام نشده است آیا از اعتقاد خودت دست می‌کشی که پاسخ منفی دادم. مسئولان زندان قصد آگاه کردن من را داشتند.

وی گفت: کتابی در زندان به نام سخنرانی مسعود رجوی به مناسبت شبهای قدر که به من دادند که مطالعه کنم. مسعود رجوی در این سخنرانی‌ها معیار‌های رهبر را از نگاه حضرت علی(ع) گفته بود. وقتی این کتاب را خواندم دیدم مسعود رجوی کاملا برعکس این حرفا عمل کرده بود. به عنوان مثال گفته بود رهبر تقصیر‌ها را بر گردن می‌گیرد و پیروزی را به گروه، اما رجوی در عملیات فروغ جاویدان می‌گفت شما شکست خوردید.

خدابنده ادامه داد: ما با انگیزه‌های زیادی جذب سازمان شدیم. در جلسه‌ای احمد شادبختی از اعضای سازمان به بعد از انقلاب به لندن آمد و سخنرانی کرد و گفت جمهوری اسلامی در آینده به سمت آمریکا می‌رود.

خدانبده ادامه داد: جان مکی تاجر آمریکایی در مقر مجاهدین در البانی سخنرانی می‌کرد و زمانی که پرچم آمریکا نشان داده می‌شد اعضای سازمان بلند می‌شدند و کف می‌زدند. الان اعضای جدا شده سازمان از خود اعضای فعلی بیشتر است و دلیل آن این است که افراد به خودشان آمده اند و تغییر کرده اند. سازمان افراد را ترسانده است و از انتقام سازمان می‌ترسند. سعید شاهسوند از سازمان جدا شده بود اعضای سازمان این فرد را کشتند. سازمان افراد مخالف را ترور می‌کرد حتی بنی صدر را تهدید کرده بودند.

وی افزود: طرح اعراب مخالفان خودشان را داشتند. سازمان وقتی از این دادگاه ترسیده است و جدی گرفته است.

آخرین اخبار «حقوقی و قضایی» را در صفحه حقوقی و قضایی حادثه 24 بخوانید.

صفحه اینستاگرام حادثه 24 را در اینجا دنبال کنید.

کلمات کلیدی:
ارسال نظر