زمان مطالعه: 5 دقیقه

قتل دوست به خاطر یک ساعت گران‌قیمت/ ساخت باشگاه به نام مقتول متهم را از اعدام نجات داد

2دوست صمیمی که هر دو ورزشکار و مربی بدنسازی بودند، به‌خاطر یک ساعت برند با یکدیگر درگیر شدند و دعوای آنها با جنایت پایان یافت؛ حالا با گذشت 13سال از حادثه، اولیای دم، ‌قاتل پسرشان را بخشیده‌اند و خانواده قاتل نیز عملیات احداث یک باشگاه ورزشی در یکی از مناطق محروم سیستان و بلوچستان را شروع کرده‌اند و قاتل نیز چند روز قبل از زندان آزاد شده است.
18 تیر 1403
شناسه : 120779
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/120779
158+
بالا
2دوست صمیمی که هر دو ورزشکار و مربی بدنسازی بودند، به‌خاطر یک ساعت برند با یکدیگر درگیر شدند و دعوای آنها با جنایت پایان یافت؛ حالا با گذشت 13سال از حادثه، اولیای دم، ‌قاتل پسرشان را بخشیده‌اند و خانواده قاتل نیز عملیات احداث یک باشگاه ورزشی در یکی از مناطق محروم سیستان و بلوچستان را شروع کرده‌اند و قاتل نیز چند روز قبل از زندان آزاد شده است.

حادثه 24 - 2دوست صمیمی که هر دو ورزشکار و مربی بدنسازی بودند، به‌خاطر یک ساعت برند با یکدیگر درگیر شدند و دعوای آنها با جنایت پایان یافت؛ حالا با گذشت 13سال از حادثه، اولیای دم، ‌قاتل پسرشان را بخشیده‌اند و خانواده قاتل نیز عملیات احداث یک باشگاه ورزشی در یکی از مناطق محروم سیستان و بلوچستان را شروع کرده‌اند و قاتل نیز چند روز قبل از زندان آزاد شده است.

یکی از روزهای اردیبهشت سال 90، گزارش یک درگیری به پلیس یکی از شهرستان‌های استان مرکزی اعلام شد. در جریان این درگیری، پسری جوان که حدودا 26ساله بود با یک ضربه چاقو زخمی شد، اما پس از انتقال به بیمارستان جانش را از دست داد. تحقیقات اولیه حکایت از این داشت که مقتول با یکی از دوستانش به نام میثم درگیر شده است. در این شرایط بود که میثم دستگیر شد و در بازجویی‌ها به قتل دوستش اعتراف کرد.

امانتی دردسر ساز

میثم که در آن زمان 26ساله بود، درباره جزئیات درگیری مرگبار گفت: من قصد گرفتن جان دوستم را نداشتم و فقط می‌خواستم او را بترسانم، اما شدت ضربه به حدی بود که جان دوست صمیمی‌ام را گرفت. وی ادامه داد: من و مقتول بچه‌محل و از کودکی با هم بزرگ شده بودیم؛ حتی با هم به یک مدرسه می‌رفتیم و با هم ورزش بدنسازی را شروع کردیم و ورزشکار حرفه‌ای شده بودیم. هیچ خصومتی بین ما نبود تا اینکه امانت گرفتن یک ساعت، باعث بروز مشکل میان ما شد. وی گفت: دوستم یک ساعت گران‌قیمت داشت که من از او امانت گرفتم. می‌خواستم به یک مهمانی بروم و تصمیم گرفتم ساعت او را امانت بگیرم، اما امانتدار خوبی نبودم. فردای روز مهمانی، ساعتی که امانت گرفته بودم را روی میز آشپزخانه گذاشتم که بعد به طرز عجیبی ساعت مفقود شد. هر جای خانه را گشتم اثری از ساعت نبود. از سوی دیگر دوستم مدام سراغ ساعتش را می‌گرفت و من امروز یا فردا می‌کردم. نمی‌دانستم چطور به او بگویم ساعت گران‌قیمتش را گم کرده‌ام. در نهایت تصمیم گرفتم سناریوی دروغینی طراحی کنم و به مقتول بگویم که سارقی، خفتم کرده و اموالم را به سرقت برده است، اما دوستم باورش نمی‌شد. همین موضوع موجب درگیری میان ما شد و روز حادثه او با مشت به‌صورتم زد، من هم عصبانی شدم و با چاقویی که همراهم بود، یک ضربه به او زدم که به قیمت جانش تمام شد. از آن روز تا الان به‌شدت دچار عذاب وجدان شده‌ام و باورم نمی‌شود که به زندگی دوستم پایان داده‌ام.

زندگی دوباره

با تکمیل شدن تحقیقات در این پرونده، ‌عامل جنایت به مرحله محاکمه در دادگاه رسید که با شکایت اولیای دم به قصاص محکوم شد. حکم به تأیید قضات دیوان‌عالی کشور رسید و شمارش معکوس برای مجازات عامل جنایت شروع شد. عذاب وجدان عامل جنایت موجب شده بود تا او تبدیل به یک انسان دیگر شود. وی هر هفته برای مقتول، خیرات پخش می‌کرد و همه از او راضی بودند. با این حال مرد زندانی، تلاشی برای نجات جانش نمی‌کرد و حتی از خانواده‌اش هم خواسته بود تا آنها هم تلاشی نکنند تا او مجازات شود. این خبرها که به گوش اولیای دم رسید، ‌دل آنها به رحم آمد و تصمیم به بخشش قاتل پسرشان گرفتند. از سوی دیگر چون می‌دانستند مقتول آرزویش، افتتاح یک باشگاه ورزشی بوده، شرط گذاشتند تا قاتل یک باشگاه در منطقه‌ای محروم به نام مقتول بسازد تا روح او به آرامش برسد. مرد زندانی شرط را پذیرفت و از خانواده‌اش خواست تا در یکی از مناطق سیستان و بلوچستان، زمینی بخرند و عملیات احداث را شروع کنند. به این ترتیب، قاتلی که در یک قدمی مجازات مرگ قرار داشت، زندگی دوباره‌ای یافت و چند روز قبل، بعد از گذشت 13سال از زندان آزاد شد.

آخرین اخبار «حوادث مرکزی» را در صفحه حوادث مرکزی و حوادث اراک حادثه 24 بخوانید.

صفحه اینستاگرام حادثه 24 را در اینجا دنبال کنید.

ارسال نظر