حادثه 24 - پابند الکترونیکی که به پای یک مجرم سابقهدار بسته شده بود، اسرار سرقتهای او را فاش کرد.
چند روز قبل سارق ناشناسی یک دستگاه موتور را از مقابل خانهای در شمال تهران سرقت کرد و صاحب موتور وقتی با جای خالی آن روبهرو شد پلیس را در جریان قرار داد. دقایق زیادی از این سرقت نگذشته بود که صاحب یک طلافروشی در همان حوالی با پلیس تماس گرفت و گفت که مرد مشکوکی را مقابل مغازهاش دیده است.
او توضیح داد: داخل مغازه بودم که متوجه رفتارهای مشکوک مردی جوان شدم. او کنار موتورسیکلتی ایستاده بود، ماسک بهصورت و کلاه مشکی به سر داشت. چهرهاش را به خوبی ندیدم، اما متوجه پابندی شدم که به پایش بسته شده بود. کمی بعد او سوار موتور شد و رفت اما من که به او مشکوک بودم، تصمیم گرفتم پلیس را در جریان قرار دهم.
گفتههای مرد طلافروش و شکایت صاحب موتور این فرضیه را که سرقت موتور از سوی همان جوانی صورت گرفته که پابند الکترونیکی داشته است، مدنظر قرار داد. مأموران به بررسی دادههای اتاق کنترل پابندهای الکترونیکی پرداختند و متوجه شدند تنها پابندی که روز حادثه مختصات آن با مختصات مغازه طلافروشی یکی بوده به پای مجرم سابقهداری به نام شهروز بسته شده بود.
خیلی زود محل زندگی این فرد شناسایی شد و مأموران راهی خانه او شدند. این مجرم سابقهدار که با دیدن پلیس شوکه شده بود، دست داشتن در هر سرقتی را انکار کرد اما در بازرسی خانهاش موتورسیکلت سرقتی کشف شد. به این ترتیب سارق سابقهدار نهتنها به سرقت این موتور بلکه به چند سرقت دیگر هم اعتراف کرد و تحقیقات تکمیلی از او زیرنظر بازپرس شعبه دوم دادسرای ویژه سرقت ادامه دارد.
گفت و گو
فکر میکردم پابند خراب است
شهروز 27ساله است. اوبیش از 5مرتبه سابقه دستگیری و زندانیشدن دارد و اواخر سال گذشته بود که از زندان آزاد شد. اما با وجود اینکه پابند به پایش بسته شده بود، دوباره تصمیم به سرقت گرفته بود که خیلی زود دستش رو شد. گفتوگو با او را بخوانید.
چطور جرأت کردی با پابند الکترونیکی، راهی سرقت شوی؟
به 2دلیل؛ اول اینکه تصور میکردم سیستم پابند و ردیابی پلیس خراب است. حتی دستگاه را دستکاری هم کردم و به گمان اینکه اسباببازی است و پلیس نمیتواند مرا ردیابی و کنترل کند، راهی سرقت شدم.
دلیل دومت چه بود؟
تخصص اصلی من سرقت منزل بود که کار سختی است! مخصوصا با پابند نمیشود با آن وارد خانهها شد. شگردم را تغییر دادم به سرقت موتور. البته در سرقت موتور هم تخصص دارم و آن اوایل که خلاف را شروع کردم، یکی دو مرتبه به جرم سرقت موتور دستگیر شدم.
چه زمانی به پایت، پابند بسته شد؟
اواخر پارسال. به محض آزادی از زندان. درواقع هنوز درهای زندان باز نشده بود که همانجا به پایم، پابند بستند.
آخرین بار به چه اتهامی زندان بودی؟
سرقت از خانهها. مجازات سرقت منزل سنگین است. درست است که ممکن است پول خوبی گیرت بیاید اما خب خطر و ریسکش بالاست. به همین دلیل چند سالی زندان بودم.
از شیوه و شگرد سرقتهای جدیدت با پابند بگو؟
برای مجرمان اسم و رسمدار کار میکردم. افراد سابقهداری که برای سرقتهایشان، سفارش موتور میدادند. من مدل و مشخصات را از سرکرده باند میگرفتم و سپس راهی خیابانهای پایتخت میشدم و با دیدن موتور مورد نظر، نقشه سرقتم را اجرا میکردم. همان روز هم موتور سرقتی را بهدست سرکردههای باند میرساندم و دستمزدم را میگرفتم.
انگیزهات از سرقت چه بود؟
به دست آوردن پول. من زندگی بدی نداشتم اما سالها قبل معتاد به شیشه شدم. بعد به گل روی آوردم و دیگر نتوانستم خوب کار کنم. قبلا در دوران نوجوانی نجار بودم، اما بعد از اعتیاد و دوستی با افراد خلافکار، پایم باز شد به دنیای تبهکاران. اما اینبار اگر آزاد شوم توبه خواهم کرد؛ توبه واقعی.
آخرین اخبار «حوادث تهران» را در صفحه حوادث تهران حادثه 24 بخوانید.
صفحه اینستاگرام حادثه 24 را در اینجا دنبال کنید.