زمان مطالعه: 4 دقیقه

اعترافات هولناک زن بی رحم به قتل همسرش در دماوند

۸ آبان سال ۱۴۰۱ مأموران پلیس با تماس تلفنی زنی جوان مبنی بر قتل مرموز شوهرش به یک دامداری در منطقه دماوند رفتند.
10 اردیبهشت 1403
شناسه : 117116
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/117116
177+
بالا
۸ آبان سال ۱۴۰۱ مأموران پلیس با تماس تلفنی زنی جوان مبنی بر قتل مرموز شوهرش به یک دامداری در منطقه دماوند رفتند.

حادثه 24 -  ۸ آبان سال ۱۴۰۱ مأموران پلیس با تماس تلفنی زنی جوان مبنی بر قتل مرموز شوهرش به یک دامداری در منطقه دماوند رفتند. بررسی‌های اولیه نشان می‌داد مرد ۴۳ ساله با ضربه‌های جسم سخت به سرش جان باخته است.

زن جوان در توضیح ماجرا گفت: من و همسرم با پسر 10 ساله و دختر 7 ساله‌مان از حدود 6 ماه قبل در این دامداری مشغول به کار شدیم و در اتاق کناری دامداری زندگی می‌کنیم. ما شب‌ها شیر گاوها را می‌دوشیدیم و صبح به مغازه صاحب دامداری می‌بردیم تا اینکه چند روز قبل صاحب دامداری با همسرم تماس گرفت و گفت شیرهای دوشیده شده را شب به مغازه‌ام بیاور از آنجا که مسیر زیاد بود همسرم مخالفت کرد و گفت صبح شیرها را به دستت می‌رسانم. این موضوع باعث درگیری بین آنها شد.

وی درباره ماجرای قتل نیز گفت: نیمه‌های شب احساس کردم کسی وارد خانه‌مان شد و وقتی چشمم را باز کردم دیدم مردی تنومند بالای سر شوهرم ایستاده و با میله آهنی چند ضربه به سرش زد و بعد هم به سرعت فرار کرد. من فکر می‌کنم او از طرف صاحب دامداری اجیر شده بود.

در ادامه جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و مأموران شناسایی عامل قتل را در دستور کارشان قرار دادند.

مأموران با بررسی دوربین‌های مداربسته و تحقیق از همسایه پی بردند که همسر مقتول واقعیت را نگفته است. بنابراین او را دوباره تحت بازجویی قرار دادند که وی این بار به قتل همسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت: روز قبل از حادثه داخل حیاط بودم اما وقتی وارد اتاق شدم صحنه عجیبی دیدم احساس کردم شوهرم قصد داشته دخترم را آزار دهد از شدت عصبانیت با مشت ضربه‌ای به صورتش زدم و او هم چند ضربه‌ای به صورتم زد که گیج شدم. چند ساعت بعد وقتی او خوابید با میله آهنی چند ضربه به سرش زدم و دو ساعت بعد هم با پلیس تماس گرفتم.
در ادامه تحقیقات مأموران به سراغ پسر 10 ساله این زوج رفتند.

او به مأموران گفت: پدر و مادرم ابتدا سر بردن شیر به مغازه با هم درگیر شدند. مادرم اصرار داشت پدرم حرف او را گوش کند، اما پدرم می‌خواست شیر را صبح به مغازه ببرد. بعد از این درگیری متوجه شدم پدرم قصد داشته خواهرم را آزار دهد. به همین خاطر مادرم با او درگیر شد و با میله آهنی به سرش کوبید و من شاهد ماجرا بودم.

به این ترتیب با تکمیل تحقیقات، پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه 11 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا وی به‌زودی محاکمه شود. این در حالی است که پدر و مادر مقتول به عنوان اولیای دم برای عروسشان درخواست قصاص کرده‌اند.

صفحه اینستاگرام حادثه 24 را در اینجا دنبال کنید.

آخرین اخبار «حوادث تهران» را در صفحه حوادث تهران حادثه 24 بخوانید.

 
ارسال نظر