حادثه 24 - همهچیز از یک دعوای کاملا بچگانه شروع شد. 5سال پیش جوان موتورسواری با سرعت زیاد از کنار تعدادی از بچههای روستای زویه 2 در استان خوزستان گذشت و گردوخاکی که به هوا بلند شد به چشم بچهها رفت و آنها را چنان عصبانی کرد که دعوایی هولناک کلید خورد؛ دعوایی که در نهایت منجر به درگیری مسلحانه عده زیادی از مردم روستا با یکدیگر شد و نتیجه آن مرگ 4نفر، مجروح شدن 40نفر و دستگیری و صدور حکم قصاص برای 5نفر به اتهام قتل عمد بود. این ماجرا دهها خانواده و صدها نفر را تا مدتها درگیر کرده بود تا اینکه پس از گذشت 5سال از این حادثه، با تلاش مسئولان قضایی خوزستان و پادرمیانی ریشسفیدان، خانواده همه مقتولان از خونخواهی گذشتند تا بار دیگر آرامش به روستایشان برگردد.
عصر یکی از روزهای ماه رمضان سال 92بود که در روستای زویه2خوزستان اتفاق عجیبی رخ داد. آن روز جوان موتورسواری با سرعت در جادهای خاکی پیش میرفت و گردوخاکی که به هوا بلند شد، باعث اعتراض چند جوان دیگر که کنار جاده ایستاده بودند، شد و همین اعتراض و بگومگو، دعوای خونینی را رقم زد؛ تا جایی که یکی از طرفین درگیری با استفاده از سلاح شکاری اقدام به تیراندازی کرد و در این تیراندازی جوان دیگری مجروح شد. این ماجرا هرچند در ابتدا یک دعوای ساده و بچگانه بهنظر میرسید اما کسی خبر نداشت که قرار است شروع طوفانی باشد که عده زیادی از مردم روستا را تا مدتها درگیر کند.
حسن حمیدی نسب، یکی از بزرگان طایفه حمیدی و از کسانی است که او نیز در جریان این درگیری مجروح شد اما تلاش زیادی کرد تا آرامش را به روستا بازگرداند. وی در گفتوگو با همشهری میگوید: «همه کسانی که در این درگیری دخیل بودند از طایفه حمیدی هستند و همه با هم فامیل هستیم. خوب یادم هست که وقتی آن حادثه رخ داد، برای اینکه دعوا به بقیه خانوادهها سرایت نکند، همه اعضای طایفه را به حسینیه دعوت کردم تا ماجرا فیصله پیدا کند. قرار شد فردی که تیراندازی کرده بود، خودش را معرفی و قانون با او برخورد کند تا کار به انتقامجویی نکشد. جوان مجروح هم به بیمارستان منتقل شد و با آشتی طرفین درگیری بهنظر میرسید همهچیز تمامشده اما 2 روز بعد اتفاق هولناکی رخ داد.»
صحنهسازی
طبق قراری که بزرگان طایفه گذاشته بودند، جوان تیرانداز در اختیار نیروی انتظامی قرار گرفت اما صبح روز بعد با قرار قانونی آزاد شد. او که میدانست آزاد شدنش باعث عصبانیت طرف مقابل خواهد شد، دست بهکار عجیبی زد.
بزرگ طایفه حیدری میگوید: مرد جوان با یک اسلحه شکاری به پشت خاکریزی رفت که اطراف روستا بود. سپس گلولهای به پایش شلیک کرد و با پای مجروح، خودش را به خانوادهاش رساند و گفت که زمانی که سوار موتور بوده، عدهای از طرف مقابل برای انتقامجویی به او شلیک کردهاند. همین کار او باعث شد که اعضای خانواده و اقوام نزدیک او اسلحه بهدست بگیرند و سراغ اعضای خانواده طرف مقابل بروند. طرف مقابل هم با دیدن این وضعیت و برای دفاع از خودشان دست به اسلحه شدند و به این ترتیب درگیری هولناکی رخ داد.
4کشته
آفتاب از نیمه گذشته بود که درگیری رخ داد. صدای شلیک گلوله و جیغ و فریاد زنها و بچهها فضای روستا را پر کرده بود. حسن حمیدینسب میگوید: در خانه در حال استراحت بودم که در جریان درگیری قرار گرفتم. با عجله از خانه بیرون آمدم. میخواستم جلوی درگیری را بگیرم. از دور چند جوان را دیدم که اسلحه داشتند. تا آمدم وساطت کنم و از آنها بخواهم دست از تیراندازی بردارند، سوزش عجیبی در پایم حس کردم. چند گلوله ساچمهای به من اصابت کرده بود و برای حفظ جانم پناه گرفتم. دقایقی بعد نیرو انتظامی آمد و درگیری خاتمه یافت. در این درگیری 2نفر از طرف ما و 2نفر هم از طرف مقابل به ضرب گلوله جانشان را از دست داده بودند. حدود 40نفر هم زخمی شدند که در بین آنها زن و بچه هم به چشم میخورد.
در جستوجوی قاتلان
با حضور مأموران پلیس و نیروهای اورژانس، اجساد قربانیان به پزشکیقانونی منتقل شد و مجروحان به بیمارستان انتقال یافتند. برخی از آنها بهدلیل اصابت گلوله به چشمشان با خطر کوری روبهرو بودند.
بزرگ خاندان حمیدی میگوید: تا حالا چنین حادثهای برای ما رخ نداده بود. اجداد ما از 500 - 400 سال پیش در این منطقه زندگی میکردند و همه با هم فامیل بودیم اما تا آن زمان چنین درگیریای بینمان رخ نداده بود. مأموران پلیس با تحقیقات گسترده عاملان تیراندازیهای مرگبار را شناسایی و دستگیر کردند. در جریان بررسیها معلوم شد یکی از مقتولان هدف اصابت 2 گلوله از 2 سلاح مختلف قرار گرفته و هر دو گلوله هم کشنده بوده است. این یعنی 2نفر عامل قتل او بودند و به همین دلیل در مجموع 5نفر به جرم قتل عمد دستگیر شدند و عدهای نیز به جرم شرکت در نزاع. از طرفی کسانی که اتهامشان قتل عمد بود، همگی زن و بچه داشتند. حتی یکی از آنها سن و سال بالایی داشت و همین چند وقت پیش نوهاش به دنیا آمد و پدربزرگ شد. مقتولان هم همگی جوان بودند و یکی از آنها مجرد و بقیه متأهل و زن و بچهدار.
این حادثه خانوادهای زیادی را درگیر کرد و آرامش را از روستا برد. متهمانی که به جرم قتل دستگیر شده بودند، مدتی بعد در دادگاه به جرمشان اعتراف کردند و همگی به قصاص محکوم شدند. با این حال هنوز آرامش به روستا بازنگشته بود و معلوم نبود که اگر آنها اعدام شوند، شرایط روستا چه میشود؛ برای همین همه بزرگان و ریشسفیدان با همراهی و کمک مسئولان قضایی تلاش کردیم که آرامش را به روستا برگردانیم و با خانوادههای مقتولان وارد مذاکره شدیم و آنقدر جلسات مختلف برگزار کردیم که در نهایت همه خانوادهها از خونخواهی گذشتند و هر 5نفری که محکوم به قصاص شده بودند، پای چوبهدار بخشیده شدند. حالا هم منتظریم که آنها از لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شوند و با توجه به حبسی که تا حالا کشیدهاند بهزودی از زندان آزاد شوند. به گفته حمیدینسب، با این بخشش بین خانوادههای درگیر دوباره صلح و آشتی برقرار شد و آرزویمان این است که اهالی روستای زویه2، دیگر شاهد چنین حوادثی نباشند.
درگیری پر دامنه
عبدالعباس زبیدینیا، رئیس شوراهای حل اختلاف خوزستان نیز با اشاره به بخشش 5محکوم به قصاص گفت: این درگیری از نظر وسعت حادثه از پروندههای نادر در سطح استان و حتی کشور بود که قریب به 100خانواده را مستقیم و بیش از 3هزار نفر را بهطور غیرمستقیم تحتتأثیر قرار داده و از نظر جغرافیایی مراجع قضایی و انتظامی نیز 3شهر اهواز، باوی و شوشتر را متأثر کرده بود. در این درگیری علاوه بر کشته شدن 4نفر بیش از 40نفر مجروح و دچار نقص عضو شدند و دهها منزل، خودرو، وسایل و اثاث منزل تخریب شد و در آتش سوخت. با این حال پس از چند سال تلاش قاتلان از چوبهدار رهایی یافتند و این پرونده با صلح و سازش مختومه شد.