زمان مطالعه: 5 دقیقه

قتل مادر و خواهرزن به خاطر سقط جنین همسر در خیابان پیامبر تهران

داماد خانواده در تازه‌ترین اعترافات خود درباره اجیر کردن دو قاتل برای کشتن مادر و خواهرزنش، مدعی شد به دلیل سقط جنین همسرش از مقتولان کینه داشته است.
21 اسفند 1402
شناسه : 105051
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/105051
212+
بالا
داماد خانواده در تازه‌ترین اعترافات خود درباره اجیر کردن دو قاتل برای کشتن مادر و خواهرزنش، مدعی شد به دلیل سقط جنین همسرش از مقتولان کینه داشته است.

حادثه 24 - داماد خانواده در تازه‌ترین اعترافات خود درباره اجیر کردن دو قاتل برای کشتن مادر و خواهرزنش، مدعی شد به دلیل سقط جنین همسرش از مقتولان کینه داشته است.

صبح پانزدهم بهمن امسال جسد دختری ۳۵ ساله در آشپزخانه و مادر ۶۰ ساله‌اش در اتاق نشیمن خانه‌شان در طبقه چهارم خانه‌ای در خیابان پیامبر در غرب تهران، کشف شد‌. معلوم شد داماد بزرگ خانواده با این مادر و دختر اختلاف‌هایی داشته‌است. ماموران که به او مشکوک شده بودند وی رازیرنظرگرفته ودریافتند مبلغ ۴میلیارد و۵۰۰ میلیون تومان به حساب سه مرد واریزکرده است، همین موضوع پلیس را مطمئن کرد که او در این جنایت‌ها نقش دارد. به همین سبب چند روز بعد از این ماجرا اوهمراه یک مرد واسطه و دو کارگر رستوران وجگرکی که برای جنایت اجیر کرده بود در عملیاتی پلیسی بازداشت شدند و به جرایم‌شان اعتراف کردند.دیروز متهمان برای ادامه تحقیقات به شعبه یازدهم دادسرای جنایی تهران منتقل شدند و هر کدام نقشی که در این جنایت داشتند را بازگو کردند. داماد خانواده به بازپرس جنایی گفت‌: مقتولان مدام دعوا و درگیری داشتند و من برای حل و فصل آن باید می‌رفتم، علاوه بر آن اموال همسرم را تصاحب کردند و به او چیزی نرسید. اوایل زندگی‌مان کاری کردند که همسرم جنین دو ماهه‌اش را سقط کند‌. این موضوعات باعث شد کینه‌ام برای قتل آنها بیشتر شود و آدمکش‌ها را اجیر کنم‌. موسی رضا‌زاده، بازپرس شعبه یازدهم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر به جام‌جم گفت‌: با اعتراف متهمان، قرار قانونی برای‌شان صادر شد تا به زودی صحنه قتل را بازسازی کنند.

بچه‌ام را سقط کردند

شهرام، داماد خانواده و از متهمان این پرونده در حاشیه تحقیقات قضایی در دادسرای جنایی تهران با خبرنگار جام‌جم گفت‌و‌گو کرد که در ادامه می‌خوانید‌.

از آشنایی با همسرت بگو؟

 چند سال دانشجوی رشته حقوق بودم اما به دلیل مشکلاتی درسم را رهاکردم. البته همچنان با دوستانم که دانشجوی حقوق بودند دورهمی داشتیم دریکی ازدورهمی ها باهمسرم که دانشجوی حقوق بودآشنا شدم وتصمیم به ازدواج گرفتیم.سال۱۴۰۰ به خواستگاری‌اش رفتم اما چون پدرش در اثر کرونا فوت شد با کمی تاخیر زندگی مشترک‌مان را شروع کردیم.

چرا تصمیم به قتل گرفتی‌؟

آنها باعث بروز اختلاف‌هایی در زندگی‌مان شده بودند‌.همسرم وقتی دو ماهه باردار بود مقتولان یک روز آمدند و همسرم را به سقط جنین راضی کردند. آنها مدام دعوا می‌کردند ومن بودم که باید مشکل‌شان را حل می‌کردم‌. ۱۰روز قبل ازقتل هم سفر رفته بودیم که دوباره تلفنی فهمیدیم با هم دعوای‌شان شده است.مجبور شدیم سفر رارهاکنیم وبرای پایان دادن به دعوای آنها بازگردیم.  آنها همسرم را فریب دادند و ارثیه‌اش را گرفتندکه این موضوع مرابیشترعصبانی وکینه‌ای کردکه چرا سهم ارث همسرم را تصاحب کردند. همه این اتفاقات سبب شد سه روز قبل از ماجرا نقشه را طراحی کنم‌.

بعد چه شد‌؟

خانه‌ام رادرسعادت‌آباد فروختم وقاتلان را اجیر کردم ودونفردرپوشش تعمیرماشین لباسشویی به آن خانه رفتند وقتل رامرتکب شدند.

فقط ۲۵۰ میلیون گرفتم

مهرشاد ۲۴ساله، کارگر رستوران و دوست طراح جنایت است و هنوز باور ندارد دستش به این جنایت آلوده شده. بسیار پشیمان است و از چوبه دار می‌ترسد‌.

از خودت بگو‌؟

تا کلاس یازدهم بیشتر درس نخواندم. به دلیل مشکلات مالی خانواده‌ام، مجبور شدم از شهرستان برای کار به تهران بیایم. شش ماه بود که برای یک مرد رستوران‌دار کار می‌کردم. چون می‌دانست مشکلات مالی دارم نزدم آمد و گفت که مردی با مادر و دختری اختلاف دارد و می‌خواهد آنها را بکشد و دستمزد میلیاردی می‌دهد. دوستم که کارگر جگرکی بود نیز با من همراه شد. حتی طراح قتل به ما گفت؛ مقتولان نیاز به تعمیر ماشین لباسشویی دارند و نشانی خانه آنها را به ما داد‌.

 بعد چه شد؟

دوستم ساکی را آماده کرد که در آن ابزار تعمیرات و نیز طنابی سبز قرار داشت. ما به عنوان تعمیر کار وارد خانه آنها شدیم. زن جوان در آشپزخانه بود که طناب سبز را دور گردنش انداختم و کشیدم. پس از کمی تقلا خفه شد‌. مادرش که صدای جیغ را شنیده بود، سراغ او آمد و به همان طریق او را هم کشتیم. گوشی‌ها را برداشتیم و فرار کردیم‌. داماد دیگر خانواده در خیابان ما را دید که با چاقو تهدیدش کردیم و متواری شدیم. 

​​​​بعد از فرار کجا رفتی؟

رفتم شهرستان و تا ۲۰ روز به محل کارم نیامدم. قرار بود یک میلیارد تومان به حساب‌مان بیاید که فقط ۲۵۰ میلیون تومان آمد و از بقیه پول خبری نشد‌.

آخرین اخبار «حوادث تهران» را در صفحه حوادث تهران حادثه 24 بخوانید.

صفحه اینستاگرام حادثه 24 را در اینجا دنبال کنید.

ارسال نظر