حادثه 24 - کوروش کمپانی یکی دیگر از کلاهبرداری پانزی مشهوری است که در روزهای اخیر در ایران اتفاق افتاد و آمارهای غیررسمی در فضای مجازی از گردش مالی نزدیک به ۲ هزار میلیارد تومان در این مجموعه خبر میدهد؛ اما فارغ از مواردی مانند اعتماد اشتباه مردم به این گونه شرکتها و تبلیغات فراوانی که برای این مجموعه وجود داشت، وقوع کلاهبرداریهای پانزی یک موتور محرکه پنهان دارد که چیزی جز تورم نیست!
باز هم گروهی از مردم به واسطه تبلیغ برخی از سلبریتیها و افراد مشهور، به این شرکت اعتماد کردند. با این حال وقوع این گونه کلاهبرداریها، ریشههای پنهان اقتصادی دارد که موتور محرکی برای کلاهبرداران، و انگیزهای برای افزایش ریسک در مردم میباشد.
راز فعالیت کوروش کمپانیها چیست؟
کلاهبرداری پانزی روشی است که همچنان در سرتاسر دنیا موارد بسیاری از آن گزارش میشود. ریسک کم و سود بالا، یکی از دلایل اصلی جذابیت سرمایهگذاری در این شرکتها برای مردم میباشند. روش فعالیت این طرح به این صورت است که ابتدا مبلغی را از سرمایهگذاران اولیه دریافت کرده و تعهداتی را در مقابل آنان ایجاد میکند. به عنوان مثال، در مورد مجموعه کوروش کمپانی، مبلغ ۲۰ میلیون تومان از سرمایهگذاران دریافت میشد و مجموعه عهد میداد تا به آنان آیفونی که در بازار نزدیک به ۴۰ میلیون تومان قیمت دارد را به قیمت ۲۰ میلیون تومان تحویل دهد.
اما عمل به این تعهد، نیازمند سرمایهگذاران جدید است. به عنوان مثال در صورتی که شرکت بخواهد به تعهد خود در مقابل یک سرمایهگذار عمل کند، نیاز است تا به ازای هر سرمایهگذار، بین ۱ الی ۲ فرد جدید در مجموعه سرمایهگذاری کنند. هرچه زمان بیشتری میگذرد و شرکت سرمایهگذاران جدیدی کسب میکند، نیاز است تا افراد بیشتری به مجموعه اضافه شوند تا شرکت بتواند به تعهدات خود عمل کنند. با این حال، روزی خواهد رسید که سرمایهگذار جدیدی وجود نخواهد داشت و شرکت دیگر قادر به ایفای تعهدات خود نخواهد بود.
اگرچه این روش شناخته شده است، ولی جذابیتهای آن کماکان باعث میشود در سرتاسر دنیا افراد بسیاری قربان این نوع کلاهبرداری شوند.
همانطور که در داستان آلبانی مشخص است، نیاز به سرمایه و در عین حال نبود زیرساختهای مناسب، میتواند یکی از محرکهای وقوع کلاهبرداریهای پانزی در سطوح گسترده باشد. تورم، یکی دیگر از موتورهای محرکه کلاهبرداری پانزی است. به طور کلی، مطالعات مختلفی نشان میدهد که با افزایش نرخ تورم، با اندکی تأخیر میزان دزدی و سرقت، و انواع کلاهبرداریهای مالی در یک جامعه افزایش پیدا میکند.
یکی از این کلاهبرداریها که با تورم افزایش پیدا میکند، طرح پانزی است. به عنوان مثال، به بررسی دادههای موجود در ایالات متحده میپردازیم. معمولا هر سالی که نرخ تورم افزایش پیدا میکند، تعداد کلاهبرداریهای پانزی گزارش شده نیز افزایش پیدا میکند. به عنوان مثال با افزایش نرخ تورم در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸، تعداد کلاهبردایهای پانزی گزارش شده نیز در سال ۲۰۰۹ افزایش یافته است.
همچنین با کاهش نرخ تورم در سال ۲۰۰۹، تعداد کلاهبرداریهای پانزی گزارش شده در سال ۲۰۱۰ کاهش یافته است. افزایش نرخ تورم در سالهای ۲۰۰۹ الی ۲۰۱۱، منجر به افزایش کلاهبرداریهای پانزی در سالهای ۲۰۱۰ الی ۲۰۱۲ شده است. این روند در سالهای پس از آن نیز صادق است. به عنوان مثال، با افزایش نرخ تورم در سالهای ۲۰۲۰ الی ۲۰۲۲، کلاهبرداریهای پانزی گزارش شده در سال ۲۰۲۲ افزایش پیدا کرده است.
نکته جالب دیگری که وجود دارد، افزایش کلاهبرداریهای پانزی در زمان بحران مالی ۲۰۰۸ و پس از وقوع همهگیری کرونا است. در این زمان نیز مردم به دلیل وقوع بحرانهای مختلف، بخشی از سرمایه خود را از دست دادهاند و یا هزینههای آنان افزایش پیدا کرده و نیازمند درآمدی جدید هستند. در این زمان طرحهای پانزی، جذابیت بسیاری برای مردم پیدا میکند. چرا که مردم به دنبال روشی با ریسک کم و سود بالا جهت جبران قدرت خرید از دست رفته و افزایش درآمد خود هستند.
سرکوب نرخ بهره چطور به طرحهای پانزی کمک میکند؟
یکی از مهمترین دلایل شکلگیری انواع بازارهای غیر رسمی، ورود دولت به قیمتگذاری در بازارهای مختلف است. به عنوان مثال قیمتگذاری دولتی در بازار خودرو، به شکلگیری انواع بازارهای مختلف در زمینه خودرو منجر شده است. قیمتگذاری دستوری در حوزه ارز نیز منجر به شکلگیری بازار سیاه در این زمینه شده است که علارغم نرخ بالا در این بازارها، بازهم به دلیل نیاز مردم، تقاضای بالایی برای این بازارها وجود دارد.
اگر تاکنون برای خرید قسطی یک وسیله به بازار مراجعه کرده باشید، احتمالا با نرخهای متفاوتی رو به رو میشوید. به عنوان مثال نرخهای مختلفی مانند ماهانه ۴ و یا ۵ درصد برای خرید قسطی یک کالا وجود دارد. علارغم اختلاف بالایی که این نرخ با نرخ بهره بانکی دارد، تقاضای بسیار بالایی برای خرید اقساطی وجود دارد.
با این حال نمیتوان نرخ بهره آزاد در بازار را نکتهای منفی در نظر گرفت؛ اما سرکوب نرخ سود در بانکها عواقب منفی خطرناک دیگری دارد. شکلگیری یک بازار سیاه برای ربا و نزول، یکی از پیامدهای منفی سرکوب نرخ بهره است. از آنجایی که منابع محدود است، سرکوب نرخ بهره موجب اخلال در نظام عرضه و تقاضای منابع مالی میشود که این مسأله شکلگیری بازارهای مختلف را به دنبال دارد.
شکلگیری کوروش کمپانیها نیز یکی از پیامدهای منفی سرکوب نرخ بهره به حساب میآیند. از آنجایی که به دلیل نرخ بهره منفی، سپردهگذاری در بانک نه تنها سودی ندارد، بلکه در نهایت منجر به کاهش ارزش پول میشود، راههای غیر رسمی بسیاری همانند طرحهای پانزی شکل میگیرند تا با نظام بانکی در جهت جذب سرمایه رقابت کنند.
یک کشور پانزی
سال ۱۹۹۰، رژیم کمونیستی انور خوجه، سقوط کرد و یکسال پس از آن جمهوری آلبانی تشکیل شد. آلبانی با مشکلاتی همچون فقر گسترده، نرخ بالای بیکاری، صنعت ورشکسته و زیرساختهای نابود شده دست و پنج نرم میکرد. در نتیجه سیاستهای انور خوجه، آلبانی از تجارت با سایر دنیا محروم، و به کشوری منزوی تبدیل شده بود. در سال ۱۹۹۲، همزمان با ریاست جمهوری سالی بریشا و عطش شدید کشور به وجود نهادهای پولی و مالی و سرمایهگذاری جهت بازسازی کشور، صندوقهای مالی جدیدی تشکیل شدند.
این صندوقهای مالی با جذب سرمایههای مردم، آنها را در زیرساختها و پروژههای صنعتیای که دولت مشخص کرده بود، سرمایهگذاری میکردند. در ابتدا این صندوقها، سودهای ۱۰ درصدی به سرمایهگذاران پرداخت میکردند تا بتوانند سرمایه بیشتری را جمعآوری کنند. اما سودآور بودن پروژهها نیاز به زمان داشت و صندوقهای مالی توانایی پرداخت سودها و تعهدات خود در بازه زمانی کوتاه مدت را نداشتند.
رفته رفته مدیران صندوقها نرخ سودهای نامتعارفی را وعده میدادند. بنابراین صندوقها اقدام به افزایش نرخ سود خود به ۲۵ درصد کردند تا بتوانند با جذب سرمایه بیشتر، سود سپردهگذاران فعلی را پرداخت نمایند.
با وجود پیشنهادات وسوسه کننده صندوقهای مالی، تقریبا دو سوم جمعیت آلبانی اقدام به سپردهگذاری در آنها کرده بودند. سرمایهگذاران حدود ۱.۵ میلیارد دلار نقدینگی وارد صندوقها کرده بودند. اوضاع تا آن جا پیش رفت که حتی برخی از مردم برای سپردهگذاری در شرکتهای مالی اقدام به فروش خانههای خود کردند.
از سوی دیگر، کارگران آلبانی که در یونان و ایتالیا زندگی میکردند نیز بیشتر درآمد خود را وارد این شرکتها نمودند. سپردهگذاران گرفتار چرخهای شده بودند که اگر سرمایهگذار جدیدی وارد آن نمیشد نمیتوانستند سود خود را دریافت کنند. در واقع سود پرداختی با میزان سود دارایی صندوقهای مالی ارتباطی نداشت. سرمایهگذاران آلبانی در تله پانزی افتاده بودند.
با بزرگتر شدن حباب بدهیهای شرکتهای مالی، صندوق بینالمللی پول هم وارد میدان شد و توصیه به تعطیلی این شرکتها داشت. شرکتهای مالی برخلاف توصیه صندوق بینالمللی پول جهت تعطیلی آنها همچنان امکان و اجازه فعالیت از سوی دولت را داشتند.
در نهایت با وجود بدهیهای بالا و عدم وجود سپردهگذار جدید این صندوقها دچار ورشکستگی شدند. ورشکستگیای که حدود ۱.۲ میلیارد دلار از سرمایههای سپردهگذاران آلبانی را از بین برده بود.
چطور فریب طرحهای پانزی را نخوریم؟
زمان یکی از مهمترین ابزارهای کلاهبرداران برای اجرا طرحهای پانزی است. در صورتی که این مجموعهها از شما پولی طلب کرده و وعده سودهای غیر منطقی را میدهند، احتمالا یک کلاهبرداری پانزی در جریان است. چرا که اینگونه شرکتها جهت عمل به تعهدات مالی غیر منطقی خود به زمان نیاز دارند تا سرمایه جدیدی کسب کنند.
این شرکتها معمولا با انجام کارهای رسمی مشکل دارند و سعی میکنند از رسمی کردن انواع قراردادها فرار کنند. چرا که رسمی کردن قراردادها در نهایت باعث فشار بیشتر به مجموعه برای ایفای تعهدات خود شده، و حتی موجب مشکوک شدن نهادهای نظارتی در مورد گردش مالی این شرکتها میشود. بنابراین در صورتی که مجموعهای تعهدات خود با شما را به آینده محول کرد، و از انجام امور رسمی نیز فرار کرد، احتمالا با یک طرح پانزی طرف هستید.
ریسک کم و سود بالا، یکی از مواردی است که به ندرت در یک اقتصاد اتفاق میافتد. به طور کلی، افزایش سود ناشی از یک سرمایهگذاری، با افزایش ریسک همراه است. در صورتی که مجموعهای به شما وعده سود بالا و ریسک پایین میدهد، احتمالا با نوعی از کلاهبرداری پانزی مواجه شدهاید.
در نهایت مجوزهای رسمی یکی از مواردی است که حتما باید به آن دقت کنید. بسیاری از کلاهبرداران پانزی به بهانههای مختلفی مانند فرار از مالیات، از ارائه مجوزهای خود به شما فرار میکنند چرا که در بسیاری از مواقع اصلا مجوزی وجود ندارد و فرار از مالیات تنها یک بهانه است.
آخرین اخبار اقتصادی را در صفحه اخبار اقتصادی حادثه 24 بخوانید.
صفحه اینستاگرام حادثه 24 را در اینجا دنبال کنید.