زمان مطالعه: 7 دقیقه

دستگیری سارق خونسردی که پنجشنبه ها برای دزدی به خانه ها می رفت

سارق خونسرد، شگرد عجیبی برای سرقت‌های سریالی خود داشت؛ او فقط روزهای پنجشنبه برای دزدی وارد خانه‌ها می‌شد و گاهی تا روز جمعه در محل سرقت می‌ماند و در این مدت حتی برای خودش غذا درست می‌کرد و فیلم می‌دید.
24 بهمن 1402
شناسه : 103845
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/103845
202+
بالا
سارق خونسرد، شگرد عجیبی برای سرقت‌های سریالی خود داشت؛ او فقط روزهای پنجشنبه برای دزدی وارد خانه‌ها می‌شد و گاهی تا روز جمعه در محل سرقت می‌ماند و در این مدت حتی برای خودش غذا درست می‌کرد و فیلم می‌دید.

حادثه 24 - سارق خونسرد، شگرد عجیبی برای سرقت‌های سریالی خود داشت؛ او فقط روزهای پنجشنبه برای دزدی وارد خانه‌ها می‌شد و گاهی تا روز جمعه در محل سرقت می‌ماند و در این مدت حتی برای خودش غذا درست می‌کرد و فیلم می‌دید.

از مدتی قبل که گزارش سرقت‌های‌ سریالی از خانه‌ها به پلیس پایتخت اعلام شد، مأموران تحقیقات خود را برای شناسایی سارقان آغاز کردند. بررسی‌ها حاکی از آن بود که مالباخته‌ها اغلب افرادی بودند که آخر هفته راهی ویلاهای شخصی خود در اطراف تهران یا شمال کشور شده بودند. همچنین بررسی‌ها نشان می‌‌داد که سارق با تخریب در ورودی یا از طریق بالکن وارد خانه شده و به آنجا دستبرد زده است. نکته عجیب این بود که سارق یا سارقان پس از سرقت اموال قیمتی مانند طلا و دلار، اقدام به پخت‌وپز غذا کرده و خانه را کاملا به‌هم ریخته بودند. هرچند به‌نظر می‌رسید یک باند سازمان‌یافته پشت پرده این سرقت‌های سریالی است اما خیلی زود مشخص شد که همه این کارها زیر سر یک سارق قدکوتاه با اندام ظریف است. اما این سارق چطور دستگیر شد؟

 صدای خر و پف‌های عجیب

«یک مرد غریبه داخل خانه‌ام است.‌ او در یکی از اتاق‌ها خوابیده و صدای خر و پفش تمام فضای خانه را پر کرده است.» این گفته‌ها را زنی جوان در تماس تلفنی با پلیس مطرح کرد و مأموران پس از این تماس راهی خانه زن جوان در یکی از مناطق شمال غرب پایتخت شدند. وقتی مأموران رسیدند، زن جوان در راهروی ساختمان ایستاده و در خانه‌اش را قفل کرده بود. وی گفت: پنجشنبه‌شب به خانه یکی از دوستانم رفته بودم و شب وقتی برگشتم با صحنه عجیبی مواجه شدم. تمام خانه به‌هم ریخته بود و در بالکن نیز شکسته شده بود. از سوی دیگر، صدای خر و پفی از داخل یکی از اتاق‌ها به گوشم رسید و وقتی متوجه شدم غریبه‌ای داخل خانه است، فورا از خانه‌ام خارج شدم و به پلیس زنگ زدم.

ماموران سپس وارد خانه زن جوان شدند و سارق خواب‌آلود را درحالی دستگیر کردند که لباس کارگری به تن داشت و تمام اموال قیمتی را داخل یک کیف کوله‌پشتی ریخته بود تا از طریق بالکن فرار کند اما فرارش نافرجام ماند. او در بازجویی‌ها به سرقت‌های سریالی اعتراف کرد و برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.

گفت و گو

سرقت؛ فقط پنجشنبه‌ها

سارق قدکوتاه با اندام ظریف، خونسردانه جزئیات سرقت‌هایش را شرح می‌دهد و می‌گوید همه دزدی‌ها را به تنهایی انجام داده است. هم ظاهرش عجیب است، هم رفتارهایش و هم گفته‌هایش. او فقط پنجشنبه‌ها سرقت می‌کرد و گاهی چند ساعت در خانه‌ها می‌ماند و غذا هم می‌پخت. گفت‌وگو با او را در ادامه می‌خوانید.

انگیزه‌ات از ارتکاب سرقت‌های سریالی چه بود؟

می‌خواستم پولدار شوم مثل خیلی از هم‌سن و سال‌های خودم که در رفاه کامل زندگی می‌کنند. از کارگری و زندگی در شرایط سخت و بی‌پولی، خسته شده بودم. دوست داشتم خانه لوکسی اجاره و در آنجا  زندگی کنم.

 چرا سرقت از خانه‌ها را انتخاب کردی؟

من کارگر ساختمان هستم. وقتی در ساختمان‌های نیمه‌کاره کار می‌کردم، همه همکارانم می‌گفتند که تو خیلی ریزه هستی و به راحتی می‌توانی از داربست‌ها بالا بروی. به من می‌گفتند عمو ریزه! گفته‌های همکارانم مرا ترغیب کرد به سرقت. بار اول خیلی سخت بود و ترسیده بودم اما کم‌کم حرفه‌ای شدم.

با چه شگردی وارد خانه‌ها می‌شدی؟

شگردهای مختلفی داشتم. گاهی از روی داربست‌ها می‌پریدم و چون لاغر و ظریف بودم به راحتی از همه جا رد می‌شدم و خودم را به بالکن می‌رساندم. سپس در بالکن را تخریب یا شیشه را شکسته و وارد می‌شدم. شگرد بعدی‌ام این بود که وقتی در پارکینگ‌ها باز می‌شد، به راحتی وارد ساختمان شده و در فرصت مناسب سرقت را انجام می‌دادم.

 چطور متوجه می‌شدی صاحب خانه‌ها در منزل نیستند؟

چون کارگر ساختمانی آن محل بودم، معمولا با نگهبان ساختمان‌ها طرح دوستی می‌ریختم و آمار ساکنان را به‌دست می‌آوردم؛ مثلا می‌دانستم فلان خانواده، ‌آخر هفته‌ها به ویلای شخصی خود می‌رود و تا 48ساعت بعد به خانه برنمی‌گردد. به همین دلیل با خیال راحت وارد خانه‌ها می‌شدم و حتی چند ساعتی در آنجا می‌ماندم.

نمی‌ترسیدی صاحب‌خانه برگردد و مچت را بگیرد؟

هیچ وقت این اتفاق نیفتاد مگر در آخرین سرقت که مالباخته رسید.

شب را هم در خانه مالباخته‌ها می‌خوابیدی؟

گاهی می‌خوابیدم. من فقط پنجشنبه‌ها می‌رفتم سرقت. چون می‌دانستم صاحب خانه در تهران نیست با خیال راحت در خانه‌ها می‌ماندم. برای چند ساعت خودم را خوشبخت احساس می‌کردم. کسی که پولدار است، خانه لوکس دارد و حسرتی در دلش نمی‌ماند؛ مثلا فریزر را باز می‌کردم و با برداشتن گوشت، میگو و ماهی برای خودم غذای لاکچری درست می‌کردم و حتی به تماشای فیلم هم می‌نشستم سپس اموال قیمتی را داخل کیف کوله‌ام قرار می دادم و خانه را ترک می‌کردم.

چند خانه را با این شیوه و شگردها خالی کردی؟

بیش از 20خانه را خالی کردم.

با اموال سرقتی چه کردی؟

بخشی از پول را فرستادم برای مادرم. او مریض است و نیاز به جراحی دارد. پول جراحی را برایش فرستادم. بقیه هم در حسابم است و می‌خواستم خانه خوبی در تهران اجاره کنم اما دستگیر شدم و حالا که گیر افتاده‌ام به‌شدت پشیمانم.

آخرین اخبار «حوادث تهران» را در صفحه حوادث تهران حادثه 24 بخوانید.

صفحه اینستاگرام حادثه 24 را در اینجا دنبال کنید.

ارسال نظر