زمان مطالعه: 5 دقیقه

گروگانگیری پسر نوجوان در تهران بعد از بازی آنلاین در اینترنت

نوجوان 14ساله که از طریق بازی‌های آنلاین با پسری جوان دوست شده بود، نزد او درباره وضعیت مالی خانواده‌اش گفت؛ غافل از اینکه همین اعتماد بی‌جا او را به دردسر بزرگی خواهد انداخت.
07 دی 1402
شناسه : 101964
منبع:
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام گوگل پلاس
لینک
https://hadese24.ir/news/101964
127+
بالا
نوجوان 14ساله که از طریق بازی‌های آنلاین با پسری جوان دوست شده بود، نزد او درباره وضعیت مالی خانواده‌اش گفت؛  غافل از اینکه همین اعتماد بی‌جا او را به دردسر بزرگی خواهد انداخت.

حادثه 24 - نوجوان 14ساله که از طریق بازی‌های آنلاین با پسری جوان دوست شده بود، نزد او درباره وضعیت مالی خانواده‌اش گفت؛  غافل از اینکه همین اعتماد بی‌جا او را به دردسر بزرگی خواهد انداخت.

چند روز قبل مردی سراسیمه نزد مأموران پلیس پایتخت رفت و گفت که پسرش به طرز مشکوکی ناپدید شده است. او توضیح داد: پسرم آریا 14ساله است. او آخرین بار برای رفتن به کلاس از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. بعد از کلاس با دوستش فرهاد که به تازگی با او از طریق بازی‌های آنلاین دوست شده بود، قرار داشت. ما چندبار با موبایل پسرمان آریا و دوستش تماس گرفتیم اما تماس‌های‌مان بی‌پاسخ ماند. هیچ‌کس خبری از آنها ندارد و همین ما را نگران کرده است.

با اظهارات این مرد، تحقیقات پلیس آغاز شد تا اینکه بعد از گذشت یک هفته پدر آریا (نوجوان ناپدید شده) به اداره پلیس رفت و گفت پسرش را ربوده‌اند.

وی توضیح داد: 24ساعت پس از ناپدید شدن آریا، موبایل من زنگ خورد. آن طرف خط فرد ناشناسی بود که می‌گفت آریا و دوستش فرهاد را گروگان گرفته‌اند. فرد تماس گیرنده می‌گفت اگر مبلغ 200میلیون تومان به آنها پرداخت نکنیم جان پسرمان را می‌گیرند. آنها تهدید کردند که پای پلیس را به ماجرا باز نکنیم  و من از ترسم حتی به همسرم هم حرفی نزدم. تصمیم گرفتم مبلغی را که گروگانگیران درخواست کرده بودند تهیه کنم. گروگانگیران عکس و فیلم از پسرم می‌فرستادند که در حال شکنجه او بودند و دیدن این تصاویر و صدای پسرم مرا به‌شدت عذاب می‌داد و می‌خواستم هرچه زودتر پول درخواستی‌شان را به آنها برسانم و پسرم را نجات دهم. برای همین پول را تهیه کردم و آدم‌ربایان از من خواستند تا آن را داخل نایلونی گذاشته و در سطل زباله‌ای قرار دهم. سطل زباله زیر درختی در یکی از پارک‌های تهران است. با این حال پیش از اینکه به آنجا بروم از ترس اینکه مبادا آدم‌ربایان بعد از گرفتن پول پسرم را به قتل برسانند تصمیم گرفتم موضوع را به پلیس خبر بدهم.

دستگیری گروگانگیران

روز هشتم گروگانگیری، ‌پدر گروگان طبق قراری که با آدم‌ربایان گذاشته بود، بسته‌های پول را داخل سطل زباله‌ای که آنها گفته بودند قرار داد و مأموران آنجا را زیرنظر گرفتند. لحظاتی بعد 2 نفر از گروگانگیران درحالی‌که قصد داشتند پول‌ها را از داخل سطل زباله بردارند توسط پلیس غافلگیر و دستگیر شدند. آنها در بازجویی‌ها اعتراف کردند که گروگان خود را در خانه‌ای زندانی کرده‌اند. مأموران نیز به آنجا رفتند و پس از نجات گروگان که در اتاقی با دست و پای بسته زندانی شده بود، سومین عضو این باند گروگانگیری را دستگیر کردند. با این حال هنوز سرنوشت دومین گروگان، یعنی فرهاد، دوست 18ساله آریا، در هاله‌ای از ابهام قرار داشت و معلوم نبود چه بلایی بر سر او آمده است اما با انجام تحقیقات بیشتر معلوم شد که فرهاد نیز در این گروگانگیری نقش داشته و در حقیقت عضو چهارم باند است. او درحالی‌که در خانه یکی از دوستانش پنهان شده بود دستگیر شد و هرچهارمتهم به دستور دادیار شعبه اول دادسرای جنایی تهران در اختیار مأموران پلیس آگاهی قرار گرفته‌اند.

ولخرجی

طراح اصلی نقشه گروگانگیری جوانی 23ساله است که می‌گوید پس از آشنایی با دختری جوان زندگی‌اش رو به تباهی رفته و درنهایت مجبور شده برای برآورده کردن خواسته‌های دختر موردعلاقه‌اش دست به گروگانگیری بزند. گفت‌وگو با او را بخوانید.

گروگان‌تان را از قبل می‌شناختی؟

من او را نمی‌شناختم. دوستم فرهاد او را می‌شناخت. فرهاد از طریق بازی‌های آنلاین با آریا (گروگان) دوست شده و از وضعیت مالی او و خانواده‌اش باخبر شده بود. فرهاد می‌گفت که پدر آریا بازاری است و وضع مالی خیلی خوبی دارد. از ویلای لاکچری آنها در شمال و اطراف تهران گرفته تا ماشین‌های مدل بالایشان گفت و پس از شنیدن حرف‌هایش وسوسه شدم که نقشه گروگانگیری بکشم.

می‌خواستی با پولش چه کار کنی؟

من 100 میلیون بدهی داشتم. همدستانم هم نیاز مالی داشتند. فرهاد هم وقتی شنید که ما نقشه گروگانگیری در سر داریم، قبول کرد تا با ما همکاری کند. او دنبال پول نبود. بیشتر می‌خواست هیجان را تجربه کند. آنقدر غرق بازی‌های آنلاین بود که تصور می‌کرد این هم یک بازی است.

چرا 100میلیون بدهی داشتی؟

چون مدتی قبل با دختری آشنا شدم و برای اینکه مقابل او کم‌نیاورم ناچار شدم از اطرافیانم پول قرض بگیرم. می‌خواستم خودی نشان بدهم و بگویم پولدارم اما در وضعیت بدی گرفتار شدم. برای برآورده کردن خواسته‌های دختر موردعلاقه‌ام نیاز به پول داشتم و برای همین نقشه آدم‌ربایی کشیدم.

از مجازات گروگانگیری خبر داشتی؟

نه اصلا به مجازات فکر نکرده بودیم. با خودمان گفتیم چند روزی پسر نوجوان را در اتاقی زندانی می‌کنیم، پولمان را می‌گیریم و بازی تمام می‌شود. پدرش هم از ترس جان پسرش شکایتی نمی‌کند اما خب معادلاتمان اشتباه بود و پدر آریا پای پلیس را به این ماجرا باز کرد.

شکنجه کردن پسر نوجوان هم جزئی از بازی عجیبتان بود؟

می‌خواستیم پدرش را بترسانیم تا زودتر پول را تهیه کند.

به گروگان آب و غذا هم می‌دادید؟

غذا هر 2روز یک‌بار به او می‌دادیم. روزی هم 2 لیوان آب.

چطور آریا را ربودید؟

ما با نقشه قبلی سر راه فرهاد و آریا سبز شدیم و با تهدید آنها را ربودیم. حتی به‌صورت نمایشی با خانواده فرهاد هم تماس گرفته و درخواست پول کردیم تا کسی به او شک نکند. در این مدت فرهاد در خانه دوستانش بود تا اینکه درنهایت ماجرا لو رفت.

آخرین اخبار «حوادث تهران» را در صفحه حوادث تهران حادثه 24 بخوانید.

صفحه اینستاگرام حادثه 24 را در اینجا دنبال کنید.

ارسال نظر