روزی هزار تماس تلفنی با مردم برای کلاهبرداری

یکی از مجرمان دستگیر شده در طرح کاشف مردی است که به اتهام کلاهبرداری دستگیر شده است. او متولد سال51 است و سال‌ها قبل به اتهام قاچاق هروئین و کراک دستگیر و به اعدام محکوم شد اما در ادامه روند دادرسی، حکم او شکسته و درنهایت به 15سال حبس تبدیل شد. این مرد اما پس از آزادی به جای اینکه درس عبرت بگیرد بار دیگر به سمت خلاف کشیده شد و نقشه کلاهبرداری سریالی کشید. گفت‌وگو با او را بخوانید.
تاریخ: 01 تیر 1401
شناسه: 87714

حادثه 24 -  یکی از مجرمان دستگیر شده در طرح کاشف مردی است که به اتهام کلاهبرداری دستگیر شده است. او متولد سال51 است و سال‌ها قبل به اتهام قاچاق هروئین و کراک دستگیر و به اعدام محکوم شد اما در ادامه روند دادرسی، حکم او شکسته و درنهایت به 15سال حبس تبدیل شد. این مرد اما پس از آزادی به جای اینکه درس عبرت بگیرد بار دیگر به سمت خلاف کشیده شد و نقشه کلاهبرداری سریالی کشید. گفت‌وگو با او را بخوانید.

با چه شگردی کلاهبرداری می‌کردی؟

با شماره‌های تصادفی تماس می‌گرفتم و از میان افرادی که پاسخ می‌دادند زنان میانسال و سالخورده را انتخاب می‌کردم. به آنها می‌گفتم که برنده سفر به کربلا و عتبات عالیات شده‌اید و باید پای دستگاه خودپرداز بروید تا با خواندن کد، هزینه سفرتان را واریز کنیم. آنها را پای دستگاه خودپرداز می‌کشاندم و می‌گفتم که بعد از وارد کردن کارتشان، زبان انگلیسی انتخاب کنند. چون اینطوری متوجه نقشه‌ام نمی‌شدند و بعد می‌گفتم که فلان کلید را فشار بده و فلان عدد را وارد کن و اینطوری بدون اینکه متوجه شوند موجودی حساب خودشان را به حسابی که به آنها می‌‌دادم منتقل می‌کردند و چون زبان دستگاه انگلیسی بود، متوجه نمی‌شدند.

پول‌ها به‌حساب خودت واریز می‌شد؟

نه. شگرد من این بود که به مغازه‌های مختلف از لوازم خانگی و پوشاک گرفته تا کیف و کفش و یا لوازم برقی فروشی می‌رفتم. در آنجا کالایی که می‌خواستم را انتخاب کرده و شماره کارت مغازه‌دار را می‌گرفتم. پس از آن طعمه‌هایم که پای دستگاه می‌رفتند، پول از حسابشان به کارت مغازه‌دار واریز می‌کردند و من هم به مغازه می‌رفتم و کالا را می‌گرفتم.

مبلغی که با این شگرد کلاهبرداری کردی چقدر بود؟

بالای یک میلیارد تومان بود اما مبلغ دقیقش را به‌خاطر ندارم چون من بعد از خرید کالا، آن را می‌فروختم و خرج زندگی می‌کردم.

همه به‌راحتی به تو اعتماد می‌کردند و پای دستگاه خودپرداز می‌رفتند؟

به‌راحتی که نبود. هرکاری سختی خودش را دارد. گاهی ناچار می‌شدم به هزار تا شماره زنگ بزنم تا در میان آنها دست‌کم دو نفرشان فریب بخورند و پای دستگاه بروند. هرچند که من خیلی خوب صحبت می‌کنم و با چرب زبانی می‌توانم اعتماد طرف مقابل را به‌خودم جلب کنم، با این حال افراد به راحتی فریب نمی‌خورند و تعداد زیادی از آنها تا می‌گفتم برنده مسابقه تلویزیونی شده‌اید و قرار است راهی سفر به کربلا یا شهرهای زیارتی دیگر شوید، بی‌احترامی کرده و گوشی را قطع می‌کردند.

سابقه داری؟

حدود 15 یا 16سال از عمرم را پشت میله‌های زندان بودم. حدود 16سال پیش به جرم قاچاق هروئین و کراک دستگیر و به اعدام محکوم شدم. توبه نامه نوشتم در زندان تا اینکه تلاش‌هایم نتیجه داد و حکم اعدامم شکسته و تبدیل به حبس ابد شد. با این حال دلم لک زده بود برای آزادی و زندگی در کنار خانواده‌ام. باز به تلاشم ادامه دادم تا اینکه حکم حبس ابد هم شکسته وتبدیل به 15سال زندان شد. دوران محکومیتم حدود یک سال و نیم قبل تمام شد و از زندان آزاد شدم.

برایت درس عبرت نشد؟

هرجا می‌رفتم به یک سابقه‌دار که حکمش اعدام بود کار نمی‌دادند. ناچار شدم برای تامین هزینه زندگی نقشه خلاف بکشم. این شگرد را هم در زندان یاد گرفتم. هم سلولی‌ام در زندان با افراد مختلف تماس می‌گرفت و با همین شگرد یعنی برنده شدن در مسابقات تلویزیونی یا همراه اول یا رادیو دست به کلاهبرداری می‌زد. معمولا افرادی که در زندان دست به کلاهبرداری با این شیوه می‌زدند قاتلانی بودند در آستانه قصاص که تلاش می‌کردند پول دیه جور کنند و از مرگ نجات یابند.

آخرین اخبار «حوادث تهران» را در صفحه حوادث تهران حادثه 24 بخوانید.

در همین رابطه