حادثه 24 - مهری جعفری، کوهنورد ایرانی و نویسنده کتابهای «سازم را کوک میکنم» و «بیهیچ ترس از جاذبه زمین» که قصد صعود به قله ۷۴۳۹ متری پوبدا را داشت، از روز چهارشنبه، سیزدهم مرداد، در دامنههای کوه پوبدا ناپدید شده است. حالا پس از گذشت چند روز از مفقودشدن این کوهنورد و قطع امید از سوی نیروهای امداد قرقیزستان، خانوادهاش در ایران در شرف برگزاری مراسم عزا هستند.
حدود یک هفته پیش به خانواده او در ایران تلفن کردند و گفتند مهری مفقود شده است. خواهرهایش نگران شدند؛ از ایران تا قرقیزستان فرسخها فاصله بود. روزهای انتظار، برای خانواده مهری به اندازه یک سال گذشت.
نیروهای امداد و کمکی هم به دلیل ارتفاع ۵۶۰۰ متری کوهستان امکان فرود با هلیکوپتر را نداشتند. جستوجوها اما ادامه داشت تا جایی که شرکت «تور سفر به کوهستان» خبر مفقودشدن و مرگ مهری جعفری را با عکسهایی به صورت مستند، در اختیار یکی از اعضای باشگاه کوهنوردی مهری گذاشت. دیگر نشانی از معجزه در دل خواهرهایش نیست و کوه توچال را شاهد مراسم عزاداری این غم بزرگ خواهند کرد.
منتظر معجزه بودیم
ملیحه جعفری یکی از خواهران مهری با نگرانی میگوید: «مهری فرزند دوم خانواده بود. چهار خواهر هستیم. مهری دختری فعال و پرانرژی بود. تحصیلاتش را در رشته حقوق به پایان رساند و وکیل پایه یک دادگستری شد. سال ۸۷ ایران را به قصد ادامه تحصیل ترک و به لندن مهاجرت کرد و در لندن به وکالت مشغول شد.»
صدایش ریتم ثابت ندارد و لرزشی خفیف میان کلماتش خودنمایی میکند: «همه ما ایران هستیم و از تصمیم مهری برای فتح قله به صورت انفرادی خبر نداشتیم. دوستانش از چهارشنبه متوجه مفقودشدن مهری شدند. ما پنجشنبه موضوع را فهمیدیم. یکی از دوستانش به ما اطلاع داد که مهری در کوهستان با اعضای تیمی روبهرو میشود که وقتی وضعیت جسمانی مهری را میبینند به او پیشنهاد میکنند که مسیر را برگردد.
او در راه بازگشت از مسیر مفقود شد و هیچ خبری از او نداشتیم و همان جا ما نگران شدیم. به خاطر خطر سقوط و ارتفاع زیاد در قله پوبدا نیروهای امداد هم نتوانستند کاری انجام دهند. احتمال خطر مفقودشدن برای نیروهای امداد هم بسیار است. ارتفاعی که مهری در آن مفقود شده، برای فرود هلیکوپتر حدود ۵۶۰۰ متر است و هلیکوپتر در این ارتفاع نمیتواند پرواز کند.» کلماتش از شدت لرزش ضربی هیجانی میگیرند: «خیلی منتظر معجزه بودیم. هر روز برایمان یک سال گذشت؛ اما هیچ نشانی حتی از لباسهای مهری مشاهده نکردیم. مادرم بهشدت بیتابی میکند. روزهای سختی به همه ما میگذرد. کمکم داریم خودمان را برای مراسم عزا آماده میکنیم. پدرمان نیست تا این وضع را ببیند. او بیست سال پیش فوت شد.»
فتح قله خان تنگری
سپیده جدیری یکی از دوستان خانوادگی مهری با بغضی که در کنج صدایش لانه کرده، خاطرات را در ذهنش هم میزند: «در یکی از انجمنهای ادبی با هم آشنا شدیم؛ آشناییمان تبدیل به رفتوآمدهای خانوادگی شد.
سال ۸۷ برای ادامه تحصیل در رشته وکالت عازم لندن شد. تحصیلاتش که تمام شد، در همان کشور ماندگار شد. مهری از هجده سالگی کوهنوردی میکرد. تمام فعالیتهایی که در ایران داشت را در لندن نیز ادامه داد. عشق و علاقه به کوهنوردی او را تا جایی کشاند که یکی از قلههای خطرناک در جنوب قرقیزستان را فتح کرد؛ قله خان تنگری.
او اولین زن ایرانی بود که این قله را فتح کرد؛ شاید هم اولین فرد ایرانی، درست نمیدانم. یادم است در فتح این قله هم چند روز هیچ خبری از مهری نداشتیم تا اینکه بعد از یک هفته از او خبر رسید ولی در فتح قله خان تنگری خودش بیشتر از چند بار برایم گفت مسیر را گم کرده بود. این بار از تصمیمش به صورت انفرادی در فتح قله پوبدا حرفی به کسی نزده بود. حتی خود من دو شب قبل از سفرش به کوهستان تین شان با او صحبت کردم.»
مراسم عزا درتوچال
سپیده با صدایی گرفته از شدت گریه میگوید: «چشمانتظار یک روزنه امید کوچک بودیم؛ اما یکی از افرادی که از قله پوبدا صعود کرده بود و با مهری عضو باشگاه کوهنوردی آرش در لندن بود، وُیسی را برای سهیلا میرزایی، مربی کوهنوردی مهری، فرستاد.
همان جا تنها روزنه امیدمان بسته شد. در آن وُیس هیچ کلمه امیدوارکنندهای از پیداکردن مهری شنیده نشد و به سقوط دو هزار متری مهری از بالای کمپ چهارم اشاره شد. چند نفری هم که به صورت تیمی برای صعود به همین قله آنجا بودند، میگویند او را بیحال دیده بودند که وضعیت جسمانی خوبی نداشته است برای همین به او توصیه کردند، هر چه سریعتر از کوهستان خارج شود.»
بغض چند ثانیهای راه گلویش را برای ادامه کلمات میبندد: «نیروهای امداد و شرکت «تور سفر به کوهستان» عکسهایی مبنی بر سقوط از کوه را به یکی از دوستهای مهری که عضو گروه کوهنوردی بود، نشان دادند و امیدی بر زنده پیداکردن مهری نداشتند. حتی شرکت توری که مهری را برای سفر به کوهستان برده بود، در پاسخ به سوال زندهماندن مهری به ما گفت که هیچ امیدی برای زندهماندن این کوهنورد وجود نداشت.
حتی اگر یک درصد مهری از ارتفاع دامنه کوههای پامیر سقوط هم نکرده باشد، از شدت سرما در کوهستان جان داده است. خانواده مهری با اینکه هیچ نشانی از جسد او در کوه مشاهده نکردهاند، خودشان را برای مراسم عزا در پای کوه توچال و سبلان آماده کردند.»