دکتر مهربان پس از مرگ هم جان چند بیمار را نجات داد

دکتر در حال بازگشت به خانه بود که آن اتفاق هولناک رخ داد و راهی بیمارستان شد. پزشکان تلاش کردند او را به زندگی بازگردانند اما سرنوشت دکتر مهربان اینطور رقم خورده بود که با اهدای اعضای بدنش به چند بیمار نیازمند فرصت دوباره ای به زندگی پیدا کنند.
تاریخ: 19 اردیبهشت 1400
شناسه: 75141

حادثه 24 - دکتر در حال بازگشت به خانه بود که آن اتفاق هولناک رخ داد و راهی بیمارستان شد. پزشکان تلاش کردند او را به زندگی بازگردانند اما سرنوشت دکتر مهربان اینطور رقم خورده بود که با اهدای اعضای بدنش به چند بیمار نیازمند فرصت دوباره ای به زندگی پیدا کنند.

اولین روز از سال 1400 برای خانواده اربابی روزی پر از استرس و نگرانی بود، روزی که قرار بود پدر خانواده به خانه برسد اما هرچه چشم انتظار او ماندند خبری نشد.

همسر دکتر بیژن اربابی از آن روز پر استرس و پر از نگرانی اینطور می گوید: ساعت  حدود 2 بعدازظهر بود که همسرم تماس گرفت و گفت تا نیم ساعت دیگر به خانه برمی گردم. اما هرچه منتظر ماندم از او خبری نشد.

وی ادامه می دهد: هرچه باگوشی تلفن همراه بیژن تماس گرفتم خبری نشد. نگرانش شدم ، نمی توانستم دست روی دست بگذارم به همین خاطر شروع کردم به جست و جو. ابتدا به پلیس مراجعه کردم اما هیچ خبری به دست نیامد، به بیمارستان ها سر زدم، پزشکی قانونی و هر کجایی که به ذهنم می رسید جست و جو کردم اما خبری نشد.

زن جوان ادامه داد: همان شب به دادسرا رفتم و تلفن خودم و عکس همسرم را به قاضی کشیک دادم. با نگرانی به خانه برگشتم ،صبح بود که تماس گرفتند و گفتند همسرم تصادف کرده و حالا در بیمارستان امام حسین(ع) سبز دشت بستری است. باشنیدن این خبر بلافاصله خودم را به بیمارستان رساندم. همسرم روی تخت افتاده بود.

وی ادامه داد: وقتی پیگیر ماجرا شدم گفتند که همسرم در راه برگشت به خانه پشت فرمان سکته مغزی کرده است. او پس از سکته مغزی کنترل خودرو را از دست می دهد و به شدت با گاردریل برخورد می کند.

به گفته پزشکان وضعیت دکتر اربابی به هیچ عنوان خوب نبود و باید هرچه سریعتر تحت عمل جراحی قرار می گرفت. اما در آن بیمارستان شرایط برای عمل جراحی وی مهیا نبود و به همین خاطر با رضایت خانواده بیمار به بیمارستان رسول اکرم (ص) منتقل شد.

همسر دکتر اربابی می گوید: دومین روز عید بود همسرم را به اتاق عمل منتقل کردند، درهمه آن لحظاتی که او زیر تیغ جراحی بود دست به دعا برداشته بودیم شاید خدا به من و و فرزندم رحم کند. سرانجام پس از چندساعت بیژن از اتاق عمل بیرون آمد. امیدوار بودیم تا او دوباره سلامتی اش را به دست آورد اما خدا سرنوشت دیگری را برای ما و او رقم زده بود.

سرانجام پس از چند روز آن اتفاقی که خانواده اربابی می ترسید رخ داد و پزشکان گفتند او دچار مرگ مغزی شده است.همسر دکتر اربابی می گوید: وقتی پزشکان اعلام کردند همسرم دچار مرگ مغزی شده و بهتر است اعضای بدنش را اهدا کنیم. وقتی با  این درخواست روبه رو شدیم دنیا روی سرم خراب شد. نمی توانستم باور کنم به همین راحتی همسرم از دست داده ام اما مطمئن بودم با اهدای اعضای بدن او نه تنها بیژن خوشحال می شود بلکه ما نیز به آرامش می رسیم.

به این ترتیب با رضایت اولیای دم شرایط برای اهدای اعضای بدن دکتر فداکار فراهم شد.

دکتر ساناز دهقانی دراین باره گفت: با رضایت خانواده ، بیمار مرگ مغزی به بیمارستان سینا منتقل شد.

وی ادامه داد: با تلاش پزشکان و متخصصان کلیه ها و کبد بیمار مرگ مغزی اهدا شد.

کلمات کلیدی :
در همین رابطه