روایت حسن تفتیان سریعترین دونده ایران از سرقت کفش‌های ۱۲ میلیونی‌اش/ با کفش قرضی و گشاد دویدم

سریعترین مرد ایران گفت: من که پرسپولیسی هستم. فوتبال که همیشه کری‌خوانی و کل‌کل دارد، البته در دوومیدانی بیشتر است.
تاریخ: 25 فروردین 1400
شناسه: 74351

حادثه 24 - سریعترین مرد ایران گفت: من که پرسپولیسی هستم. فوتبال که همیشه کری‌خوانی و کل‌کل دارد، البته در دوومیدانی بیشتر است.

 حسن تفتیان این‌بار رکورد جدیدی در دنیا ثبت کرد. نه رکوردی از نوع ثانیه و صدم ثانیه، که رکورد دویدن ۱۰۰ متر با کفش‌های ۸۰۰ متر. البته دونده ۱۰۰ متر المپیکی می‌خواست قهرمانی نتیجه آغاز فصل مسابقات ۱۴۰۰ جلوی چشم هوادارانش در مشهد باشد اما نشد. او بعد از تزریق واکسن حالا منتظر است تا فدراسیون مقدمات سفرش را برای اردوی ۱۱۰ روزه تا المپیک در فرانسه فراهم کند تا بتواند در توکیو نتیجه‌ای بهتر از ریو تکرار کند. آن هم جایی که اسطوره سرعت غایب است. 

تو قبل از مسابقات بین‌المللی امام رضا(ع) خیلی خوشحال بودی، چون اولین مسابقه فضای باز بود اما اتفاق عجیب و غریب دزدی کفش‌هایت یک‌جورهایی خاطره تلخ در ذهنت به‌جا گذاشت.
دقیقاً خاطره تلخ، عجیب و غریب و خیلی هم نادر. اول اجازه بدهید بگویم خیلی خیلی خوشحال بودم که در مسابقه بزرگی در کشورم شرکت می‌کردم و ممنون از همه آنهایی که مرا حمایت کردند و می‌خواستند حسن تفتیان قهرمان شود، آنهایی که در استادیوم و بیرون از آن بودند. دوستانی که به من انرژی مثبت دادند و پیام‌هایشان را گرفتم. خدا قوت به همه عوامل برگزاری مسابقه هم، چراکه برگزاری چنین مسابقه بین‌المللی، از نوع دوومیدانی با گستردگی زیاد در شرایط سخت کرونایی خیلی سخت است. خسته نباشند. 

بعضی‌ها به این مسابقات بابت بین‌المللی نبودن انتقاد داشتند، واقعاً بین‌المللی نبود؟
به خاطر شرایط کرونا برگزاری سخت بود و آمدن تیم‌های خارجی به مشکل خورد. خیلی از کشورها ممنوعیت خروج داشتند و به همین خاطر تعداد تیم‌ها کم شد، در حالی که این رقابت‌ها انتخابی المپیک هم بود و بهترین فرصت برای دوومیدانی‌کاران بود تا سهمیه بگیرند. 

قصه دزدی کفش‌هایت چه بود؟
ماجرا از اینجا شروع شد که من دور مقدماتی دویدم و بعد از استراحت برای فینال به استادیوم آمدم و می‌خواستم گرم کنم که مراسم افتتاحیه بود و هیچ ورزشکاری اجازه ورود نداشت. من و ماساژورم بیرون از استادیوم رفتیم تا گرم کنم و بعد از افتتاحیه برگردم. وقتی با استرسی که برای فینال داشتم، آمدیم موقع ورود متوجه شدیم باید وسایل از ایکس‌ری رد شود و ساکم را گرفتند و ما از تونل ضدعفونی‌کننده رد شدیم و ساک‌ها را گرفتیم و وقتی موقع گرم کردن اختصاصی رسید می‌خواستم کفش‌هایم را پایم کنم متوجه شدم کفش‌های میخی‌ام نیست. خیلی گشتم و پرس‌وجو کردم کفش‌هایم را ندیده‌اند؟ تا به گیت رسیدم پرسیدم کفشی جا نمانده؟ گفتند یک جفت کفش اینجا بود که یک نفر آمد، گرفت و رفت و حتی طرف گفته کفش‌ها نارنجی بود. دقیقاً کفش‌های من هم نارنجی و زرد بود. حتی پیجر ورزشگاه هم اعلام کرد همچین کفشی گم شده و هر کس پیدا کرده تحویل دهد اما خبری نشد. من نمی‌دانستم چه کار کنم و دویدن در ۱۰۰ متر بدون کفش ممکن نیست، چراکه همان گام اول سر می‌خوری. بنابراین تنها نکته‌ای که به ذهنم رسید دویدن با کفش قرضی بود. 

تو با کفش ۱۰۰ متر دویدی؟
نه، من کفش دونده ۸۰۰ متر را گرفتم که سایزش بزرگتر از پایم بود و سه، چهار میخ هم نداشت و با همان کفش کهنه دویدم. چند بار دویدن‌های کوتاه انجام دادم، با اینکه برای مسابقه مناسب نبود اما به حدی علاقه‌مند در ورزشگاه بود که در شرایط خیلی خیلی خاص مجبور شدم با همان کفش‌ها بدوم. با این شرایط من در فینال دویدم و حتی در چند متر اول و آخر مسابقه تعادلم به هم خورد تا حدی که بعضی از دوستان فکر کردند مصدوم شده‌ام یا پایم گرفته است. 

دوربین‌های مدار بسته را چک نکردی؟
چون ورزشگاه خیلی مجهز است، بعد از مسابقه هماهنگی‌هایی انجام شد و درخواستم برای چک دوربین‌ها بود که تا یکی، دو ساعت بعد که در استادیوم بودم چک نشد اما فکر می‌کنم دوستان در حال پیگیری هستند و مسئولان برگزاری در تلاش هستند تا ببینیم چه اتفاقی افتاده است؟

کفش‌های سرقت شده‌ات چه برندی بود و چقدر قیمت داشت؟
کفش‌های من آخرین مدل برند پوما برای المپیک بود که قیمتش حدود ۱۲ میلیون تومان است و در ایران هم وجود ندارد. البته من به عنوان عضو کوچکی از جامعه دوومیدانی به این موضوع افتخار می‌کنم و مسابقات هم در استان تولد من برگزار شد و تعمیم این اتفاق به همه مردم استان درست نیست. این اتفاقات نه بار اول است و نه فقط مختص مشهد و ایران است که در همه جای دنیا رخ می‌دهد و حتی در المپیک ریو هم افتاد. هیچ‌کس به‌جز کسی که کار زشت را مرتکب شده، مقصر نیست. 

تو خودت استوری کرده بودی که آقای دزد حداقل کفش‌هایم را می‌دادی تا مسابقه بدهم، بعد می‌دادم ببری. این استوری شوخی بود برای اینکه حال و هوایت عوض شود یا واقعاً این کار را می‌کردی؟
آنهایی که مرا از نزدیک می‌شناسند، می‌دانند کم پیش آمده چیزی را از من بخواهند و من نبخشم. اکثراً در مسابقات پیش آمده و قطعاً اگر آن دوست عزیز به کفش‌ها نیاز داشت بعد از مسابقه آنها را به او می‌دادم. این استوری من کاملاً جدی بود؛ چراکه مسابقه بین‌المللی بود و اسم ایران وسط بود و من دوست داشتم یک ایرانی نفر اول ۱۰۰ متر شود که نشد. 

پس حیف شد
خیلی خیلی حیف شد. 

دویدن در فینال ۱۰۰ متر با کفش‌های ۸۰۰ متر برای تو تجربه جدیدی بود؟
فکر می‌کنم رکوردی است که باید ثبت شود. رکورد ۱۰۰ متر با کفش‌های ۸۰۰ متر که در دوومیدانی دنیا اتفاق جدیدی بود. 

الان بیشتر بابت کدام قسمت ناراحتی؟ دزدی کفش‌ها، اینکه باید گران‌تر بخری یا نتوانستی با آن مسابقه بدهی و اول شوی؟
نه موضوع کفش‌ها برایم مهم است و نه قیمت کفش‌ها. صرفاً دوست داشتم آنهایی که به ورزشگاه آمده‌اند تا مسابقه مرا ببینند با خوشحالی از آنجا بروند. خیلی از همشهری‌های عزیزم به استادیوم آمده بودند و می‌خواستند با رعایت پروتکل‌های بهداشتی مسابقه‌ام را تماشا کنند. من هم دوست داشتم اول شوم؛ چراکه مسابقه در ایران بود و مشهد. می‌خواستم از این به بعد بیشتر در مسابقات داخلی شرکت کنم تا هم باعث رشد دوومیدانی شود و هم انگیزه جوانان را بالا ببرد. این مسئله برایم خیلی ناراحت‌کننده بود، وگرنه دزدیدن کفش‌ها ناراحت‌کننده نبود.

حالا برای اردوی فرانسه کفش دیگری هم داری یا باید کفش جدید بخری؟
کفش که دارم اما برای مسابقه مشهد فقط یک جفت کفش برده بودم. چون این کفش‌ها برای مسابقه است، باید برای مسابقه کفش بخرم. 

پس با کفش نو باید در المپیک بدوی؟
دقیقاً با کفش نو. من البته قبل از المپیک مسابقات دیگری هم دارم. 

تو قرار بود جمعه برای ادامه تمرین در اردوی المپیک به فرانسه برگردی، پرواز تو به پاریس در روز جمعه قطعی است؟
تقریباً ۱۰ روز پیش برنامه‌ام و مقدمات اردوی فرانسه را به فدراسیون اطلاع دادم اما فدراسیون به دلیل درگیری میزبانی مسابقات مشهد، با وجود کرونا و تعطیلی‌ها حس می‌کنم من با تأخیر به فرانسه بروم و تمرین را شروع کنم. امیدوارم زودتر مقدمات این اردو فراهم شود، چراکه فرصت من خیلی کم است. من برای خودم روزشمار دارم که طبق آن ۱۱۰ روز تا المپیک مانده که زمان خیلی کمی است. من باید در این مدت مسابقات زیادی را شرکت کنم تا پله پله جلو بروم و به آمادگی صد درصد تا المپیک توکیو برسم. 

یعنی قرار است تو ۱۱۰ روز در پاریس تمرین کنی و مسابقات مختلف هم شرکت کنی؟
قرار است این اردو تا المپیک ادامه پیدا کند و من در ۸ مسابقه بین‌المللی تا قبل از شروع المپیک می‌دوم. با شرایط کرونا و تصمیمات IOC، کمیته ملی المپیک و فدراسیون هماهنگی‌ها را برای حضورم در توکیو انجام می‌دهند. 

از حالا می‌دانی در چه مسابقاتی قبل از المپیک می‌دوی؟
مسابقات دایموند، تورهای بین‌المللی و جهانی هست. تقریباً برای خودمان برنامه مشخص است اما مربی‌ام طبق آمادگی‌ام و وضعیت بدنی‌ام قطعاً آنها را جابه‌جا می‌کند. اولین مسابقه‌ام دهه آخر اردیبهشت‌ماه در فرانسه اولین مسابقه من است. 

تو ۴ سال پیش در المپیک ریو دویدی، اگر قرار به مقایسه وضعیت حالا با ۴ سال پیش باشد، شرایط چه فرقی دارد؟ ۴ سال پیش وضعیت بهتری داشتی یا حالا؟
خدا را شکر، این روزها شرایط خیلی خوبی دارم. من روزهایی که در مسابقات داخل سالن شرکت کردم هم اعتماد به نفسم را بالاتر برد و هم برای رقبایم خط و نشان کشیدم. در رنکینگ آسیا نفر اول ۶۰ متر شدم و نفر هشتم رنکینگ جهانی و البته رکورد خیلی خوبی را ثبت کردم. خیلی بیشتر از قبل به درستی مسیرم امیدوار شدم و اینکه در مسابقات ۱۰۰ متر فضای باز رکوردهای بهتری را ثبت کنم و البته نتیجه خوب در المپیک. مسئله‌ای که خودم حس می‌کنم به ریو تجربه‌ام خیلی بیشتر شده است. من این ۴ سال در مسابقات بزرگی شرکت کردم و نتایج خیلی خوبی هم ثبت کرده‌ام، مسابقات دایموند، قهرمانی جهان و آسیا حسن تفتیان باتجربه‌ای را ساخته که حس می‌کنم در توکیو اتفاق بهتری از ریو رقم می‌خورد. 

حسن تفتیان بعد از المپیک ریو گفته بود، در المپیک توکیو نتیجه بهتری می‌گیرد. فکر می‌کنی با شرایط سخت امسال چقدر می‌توانی به این قولت عمل کنی؟
خودم خیلی امیدوارم. نه تنها من که حتی مربی‌ام از وقتی شروع کرده‌ایم می‌گوید ان‌شاءا... ما بهترین نتیجه را در توکیو و المپیک بعدی می‌گیریم؛ چراکه دوومیدانی ورزش زمان‌بر است و یک روزه و یک‌ساله نمی‌توانی ورزشکار خیلی خوب بسازی. این حسن تفتیان ۱۵ سالی است تمرین می‌کند و نشان می‌دهد دوومیدانی نیاز به زمان دارد و برنامه ما ۴ ساله بود و مربی‌ام خیلی امیدوار است نتیجه خوب بگیریم در توکیو و حتی خودم هم انگیزه‌ام بیشتر شده و هم تلاشم برای تحقق هدفم. 

چند درصد برنامه ۴ ساله‌ات تحقق پیدا کرده؟
فکر می‌کنم متأسفانه ۵۰ درصد. 

چه اتفاقی باعث شد تا ۵۰ درصد برنامه‌ات اجرا نشود؟
کرونا یک‌سال است که آمده و کل دنیا با آن درگیر شده است اما من خیلی از اردوها و مسابقاتم را به خاطر مشکلاتی نرفتم و زمان زیادی را بدون مربی تمرین کرده‌ام یا مسابقاتم کنسل شد. همه دغدغه مربی هم این است که وقتی من در ایران هستم خیلی سخت می‌شود با من ارتباط بگیرد. حتی مربی‌ام می‌گوید تو وقتی به ایران می‌روی و برمی‌گردی، در واقع یک حسن جدیدی به پاریس می‌آید؛ چراکه شاید تکنیک جدید را تمرین کرده باشی یا اشتباه و نکات و توضیحاتی که باید را به تو نگفته‌ام و دوباره با شروع اردو تقریباً یک ماه به مرور برنامه‌ها و تمرینات قبلی صرف می‌شود. شرایط من به این شکل سخت است. به همین خاطر دلم می‌خواست یک‌سال در فرانسه تمرین کنم، البته دوست داشتم در مسابقات امام رضا (ع) شرکت کنم که بعد از آن امیدوارم زودتر اردوی فرانسه زودتر شروع شود. 

مسابقات مشهد برای تو حکم آغاز فصل را داشت، به نظر خودت شروع خوبی بود؟
تقریباً اولین مسابقه ۱۰۰ مترم بود و به نظرم با شرایط تمرینی‌ام خوب بود، چراکه من قطعاً آماده نیستم که بخواهم رکورد بزنم و صرفاً حضور برایم مهم بود و من فعلاً تا المپیک فرصت دارم و زود است به پیک آمادگی برسم و حتی احتمال مصدومیت و افت رکورد دارم. پس باید تمرینات سخت و فشرده انجام دهم تا برای توکیو به اوج آمادگی برسم و حجم تمرینات اجازه نمی‌دهد که رکورد بزنم. البته با داستان کفش به نظرم شروع خوبی در مشهد داشتم. 

دلیل اینکه اونتانن گای، مربی فرانسوی‌ات تو را پخته‌تر از ۴ سال قبل می‌داند به چه برمی‌گردد؟
قطعاً رضایت او به دلایل مختلف است. مثل تمرینات بدنسازی، تکنیک‌ها به ویژه مرحله استارت و شتاب‌گیری، مسابقات زیاد که تجربه خوبی می‌دهد، مسابقه و رقابت با دونده‌های بزرگ دنیا. وقتی با آنها رقابت می‌کنی در مسابقات اصلی هم این اتفاق می‌افتد و البته جو حرفه‌ای کمپ که آنها تغذیه، خوابگاه کنار استادیوم و همه امکانات یک جا در کمپ ورزشکار حرفه‌ای‌تر را می‌سازد و نتایج بهتری را رقم می‌زند و مربی‌ام همه این مسائل را در نظر گرفت و گفت تو پخته‌تر شده‌ای. 

سفر و تمرین در کمپ در روزهای کرونایی، تو را اذیت نمی‌کند؟
خیلی کار مرا سخت کرده است. سفر در این روزها خیلی خیلی ترسناک است، به ویژه سفرهای خارجی برای مسابقات خیلی سخت است و اصلاً آسان نیست، در فرودگاه باید دو ماسک داشته باشی و چیزی نخوری، مدام استرس داری و همین کار را سخت کرده و برای من هم آسان نیست. قبلاً تنهایی، تمرین سخت، اردوهای طولانی بود اما حالا داستان استرس کرونا هم اضافه شده است اما هدف آنقدر بزرگ هست که همه این سختی‌ها را تحمل می‌کنم تا به هدفم برسم. 

حالا دیگر بقیه سختی‌ها زیر سایه کرونا رفته، نه؟
اتفاقاً سعی می‌کنم زیاد به کرونا فکر نکنم و تنها بهداشت را رعایت کنم. 

تو قبل از سفر به فرانسه واکسن هم می‌زنی؟
دقیقاً ما دیروز دوز اول واکسن را زدیم. البته با واکسیناسیون رعایت‌ها حذف نمی‌شود، ماسک و فاصله اجتماعی سرجایش می‌ماند، ولی واکسن زدیم کمی خیال‌مان راحت می‌شود. 

توکیو، اولین المپیکی است که بولت نیست، به نظرت چه کسی قهرمانی ۱۰۰ متر می‌شود؟
دقیقاً حالا همه دنیا می‌خواهند بدانند چه کسی قهرمان ۱۰۰ متر المپیک می‌شود، حتی من هم خیلی به آن فکر می‌کنم. این دوره نه تنها بولت نیست بلکه خیلی از دونده‌های تاپ که مهمترین آن کریستین کلمن آمریکایی که به دلیل دوپینگ محروم است. چند قهرمان هم به دلیل سن بالا نمی‌آیند. جکسون گای، جاستین گاتلین می‌آید، پاول، یوهان بلیک هم احتمالاً می‌آیند. این المپیک خیلی عجیب و غریب شده که چه کسی قهرمانی ۱۰۰ متر می‌شود. 

اصلاً قابل پیش‌بینی نیست؟
پیش‌بینی قهرمان با این اتفاقات برای من هم خیلی سخت است، البته شیوع کرونا خیلی شرایط را پیچیده‌تر کرده، چراکه خیلی از دونده‌ها مسابقه‌ای نداشتند و رکوردی ندارند. باید صبر کنیم و ببینیم چه اتفاقی می‌افتد. 

به نظرت کسی می‌تواند جای بولت رو پر کند؟ 
بولت همه‌جوره اسطوره بود. طرفداران زیادی داشت. او هم از نظر فنی و هم اجتماعی ارتباط خیلی خوبی با هوادارانش گرفته بود و در دنیا محبوبیت داشت اما فکر می‌کنم این اتفاق بیفتد و رکوردها هم برای شکستن هستند و هر ورزشکاری می‌آید و ستاره می‌شود جایش را نفر بعدی می‌یگرد. 

تو یکی، دو هفته پیش طرح استعدادیابی را شروع کردی و در اینستا پیشنهاد دادی، کار به کجا رسیده؟
من خودم باورم نمی‌شد این طرح با استقبال زیاد روبه‌رو شود. اتفاق خیلی خوبی افتاد و کلی پیام آمد به حدی که حتی جوابگویی به آنها هم سخت شد و مجبور شدیم سیستماتیک و سازماندهی شده جلو برویم. خیلی خیلی کار برای ما سخت شد اما همه آنهایی که پیام داده‌اند استعدادیابی می‌شوند، به این شکل که ۳۰۰ نفر را لیست کرده و به کمیته استعدادیابی داده‌ایم و قرار است اسامی آنها به هیئت‌ها داده شود تا آنها را در هر ماده‌ای که مستعد هستند، ارزیابی کرده و نتیجه‌اش را به کمیته استعدادیابی فدراسیون بدهند و از آنجا تعدادی تحت حمایت کمیته استعدادیابی قرار می‌گیرند. این پایان کار نیست و کار ادامه دارد.

وقتی تو به فرانسه بروی که نمی‌توانی این کار را ادامه دهی؟
من همین حالا هم کوچکترین سهم را دارم و تنها پیشنهاد طرح را دادم و بقیه دوستان پیگیر کار هستند و مهمتر از همه سیاوش سپهوند مسئول کمیته استعدادیابی پای کار آمد و آنها زحمت کار را می‌کشند. من کاری نمی‌کنم که تمریناتم کنسل شود. 

چطور این پیشنهاد به ذهنت رسید؟
تلنگر این قصه وقتی به ذهنم خورد که من در مسابقات داخل سالن دیدم چقدر دوومیدانی از قهرمانانش خالی شده و مدام با خودم فکر می‌کردم که ما مسئول هستیم و اگر قرار به پیشرفت باشد باید مسئول باشیم. با پیام‌هایی که از دوستان می‌گرفتم و نمی‌دانستند از کجا شروع کنند و مربی چطور پیدا کنند، من به ذهنم رسید که فدراسیون از طریق من پیشقدم شود و با راه‌اندازی این پویش، قدم اول استارت کار زده شد. 

درباره تربت حیدریه هم صحبت کن، در روزهای کرونایی وضعیت آنجا چطور است و مردم رعایت می‌کنند یا نه؟ تندیس تو در شهرت نصب شد یا نه؟
مردم تربت حیدریه همیشه به من لطف دارند و این اتفاق افتاد. آنها مجسمه مرا در یکی از میادین شهر گذاشتند و تقریباً اکثر مردم شهر مرا می‌شناسند. وضعیت کرونا در شهرم یکی، دو روزی است که قرمز شده است، البته اکثر مردم همه پروتکل‌ها را رعایت می‌کنند و حتی من عید آنجا بودم با هیچ‌کدام اقوام عیددیدنی نداشتیم و تلفنی دید و بازدید کردیم. 

حسن تفتیان چقدر باعث شد تا بچه‌ها در تربت حیدریه به دو ۱۰۰ متر و سرعت علاقه‌مند شوند
من آرزویم داشتن پیست تارتان در شهرم بود که خوشبختانه دو سال پیش با کمک مسئولان شهرمان این اتفاق افتاد، چراکه این پیست نه تنها دوومیدانی که ورزش شهرمان را متحول می‌کند. قرار است بعد از المپیک مسابقه جایزه بزرگ در تربت حیدریه برگزار شود. 

تو مدتی هم مدلینگ کار می‌کردی، قرار است کنار دویدن آن را ادامه دهی تا ریاضت دوومیدانی جبران شود؟
من این کار را شروع کردم و حتماً ادامه‌اش می‌دهم، البته این روزها بابت تمرین، اردوها و مسابقات سرم شلوغ هست که همه پیشنهادات را به بعد از المپیک موکول کرده‌ام. البته این کار خیلی هم خوشگذرانی نیست و کاری است با سختی‌های خودش. با پیشنهاد دوستم به آن وارد شدم. دوومیدانی درآمدی ندارد و امیدوارم به حدی پیشرفت کند که بچه‌ها به حق‌شان برسد. البته نگاه من به مدلینگ صرفاً مالی نبود، مسائل دیگری بود که قبل از قضیه مالی دیدم. 

فوتبالیست‌ها پارسال مدتی کنار تو بدنسازی تمرین می‌کردند و نکته‌اش این بود که تو پرسپولیسی هستی اما بازیکنان استقلال  با تو تمرین می‌کردند؟
من که پرسپولیسی هستم. البته من مربی بدنساز نیستم و تنها به دوستان نزدیکم کمک کردم. البته اکثر آنها در اردو هستند و تنها مدتی که با تیم نیستند و من هم اردو نداشتم با هم تمرین می‌کردیم. من هم اگر چیزی بلد بودم به آنها یاد می‌دادم. 

موقع تمرین با آنها کری هم می‌خوانی؟
فوتبال که همیشه کری‌خوانی و کل‌کل دارد، البته در دوومیدانی بیشتر است. برای مسابقه دو من ۵، ۴ متر آنها را جلوتر می‌گذاشتم و بعد مسابقه می‌دادیم که خیلی جالب می‌شد. 

بین فوتبالیست‌ها چه کسی تو را می‌تواند بگیرد؟
هیچ‌کس. فوتبالیستی بخواهد مرا بگیرد دیگر نباید به المپیک بروم. 

حرف آخر؟ 
همه مردم ماسک بزنند و خیلی مواظب سلامتی خودشان و عزیزان‌شان باشند و امیدوارم روزهای خوب بیاید.

در همین رابطه