حادثه 24 - جوان متهم به قتل که به اروپا فرار کرده است، برای بار دوم بهصورت غیابی در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
پرونده اتهامی این جوان شش سال قبل به جریان افتاد. مردی زخمی به مأموران خبر داد عدهای مقابل خانهاش رفتند و به سمت او و پسرش شلیک کردند و باعث مرگ پسرش و زخمیشدن خود او شدند. با انجام تحقیقات مشخص شد عامل قتل جوانی به نام کامبیز است که با برادرانش به محل حادثه رفته و شلیک کرده است. ضمن اینکه مشخص شد برادران دیگر نیز سلاح داشتهاند. بهاینترتیب ردیابیها آغاز شد و مرد میانسالی به نام سینا و پسرش کیومرث بازداشت شدند؛ اما در بررسیها روشن شد دو برادر دیگر سینا به نامهای کامبیز و پدرام به محل نامعلومی گریختهاند.
درحالیکه شواهد نشان میداد درگیری به خاطر خصومت قبلی به وقوع پیوسته و کامبیز عامل جنایت است، پلیس نتوانست ردی از متهمان فراری به دست بیاورد. با گذشت شش سال از این ماجرا سینا و پسرش در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.
در ابتدای جلسه اولیایدم درخواست قصاص را مطرح کردند. پدر مقتول که در این ماجرا از ناحیه دست زخمی شده بود، گفت: آن شب کامبیز بههمراه برادرانش مقابل خانهمان آمدند و درحالیکه کلت و اسلحه شکاری همراه داشتند، به ما شلیک کردند که من از ناحیه دست مجروح شدم و پسرم امیر مقابل چشمانم جان سپرد. من به هیچ قیمتی حاضر به گذشت نیستم و تقاضای قصاص دارم.
سپس سینا روبهروی قضات ایستاد و گفت: دو برادرم به نامهای کامبیز و پدرام به کشور آلمان رفتهاند و آنجا زندگی میکنند. کامبیز بعد از درگیری از کشور خارج شد، اما برادر کوچکم پدرام برای تحصیل و به صورت قانونی به کشور آلمان رفت. او در تشریح انگیزه درگیری گفت: ما و امیر و پدرش از سالها قبل یکدیگر را میشناختیم. من با آنها هیچ اختلافی نداشتم. چند سال قبل امیر در جشن عروسی برادرم کامبیز دعوایی را شروع کرد و شیشههای تالار را شکست. آن شب درگیری سنگینی بین ما رخ داد؛ اما دعوا با میانجیگری پایان یافت.
او ادامه داد: شب حادثه امیر و پدرش و دوستانش مقابل تالاری که متعلق به یکی از دوستان ما است، آمدند و شیشهها را شکستند و سر همین موضوع درگیری میان آنها و برادرانم شروع شد. من اسلحه نداشتم و اینکه گفته میشود من آغازکننده دعوا بودم و برادرانم را به محل درگیری بردهام، درست نیست؛ چون من سالهاست که از درد کمر رنج میبرم و بههمیندلیل نمیتوانم رانندگی کنم. مدارک پزشکی دارم که نشان میدهد ۱۰ سال است رانندگی نکردهام؛ اما پدر مقتول میگوید من آن شب برادرانم را با ماشین مقابل خانه آنها بردهام تا دست به قتل بزنند. من در ماجرای قتل امیر نقشی نداشتم. سپس پسر سینا به نام کیومرث به دفاع پرداخت و گفت: قبول دارم آن شب در درگیری حضور داشتم؛ اما من اسلحه شکاری نداشتم. من فندکی در دست داشتم که شبیه تفنگ بود و همان شب بعد از دستگیری آن را به افسر پلیس تحویل دادم. عمویم کامبیز با کلت کمری به سمت امیر شلیک کرد.
در دومین جلسه دادگاه که دیروز برگزار شد، شاهدان یکبهیک به تشریح ماجرا پرداختند. آنها تأیید کردند کامبیز به سمت امیر شلیک کرده و سینا هم با همان اسلحه پدر امیر را زده است. سپس سینا روبهروی قضات ایستاد و منکر شلیک به پدر امیر شد. او گفت: اسلحه متعلق به برادرم بود که حالا فراری است. من هرگز در زندگیام دست به اسلحه نزدم و به پدر امیر شلیک نکردم.
در ادامه سایر شرکتکنندگان در دعوا نیز از خود دفاع کردند. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا برای کامبیز بهصورت غیابی و همچنین برای سایر متهمان حکم صادر کنند.