قتل دختری در خیابان اندرزگو / قاتل به پرداخت دیه محکوم شد

پسرجوانی که در یک درگیری دختری را ناخواسته به قتل رسانده بود پس‌از دوبار محاکمه به‌ جرم قتل شبه عمد به پرداخت دیه محکوم شد.
تاریخ: 18 دی 1399
شناسه: 71277

حادثه 24 - پسرجوانی که در یک درگیری دختری را ناخواسته به قتل رسانده بود پس‌از دوبار محاکمه به‌ جرم قتل شبه عمد به پرداخت دیه محکوم شد.

رسیدگی به این پرونده از سال 96 با مرگ مشکوک دختر جوانی به‌ نام سحر در یکی از بیمارستان‌های تهران آغاز شد؛ پس‌از تحقیقات اولیه مأموران مشخص شد که وی ساعاتی پیش‌ از مرگ در حالی که بشدت خونریزی داشته از داخل خودرو پسر جوانی در خیابان اندرزگوی تهران پیاده شده و عابران در تماس با اورژانس او را به‌ بیمارستان منتقل کرده‌اند. یکی از شاهدان به پلیس گفت: من شماره پلاک خودروی پژو 206  را که دختر جوان از آن پیاده شد  برداشتم. با به دست آمدن شماره پلاک خودرو مأموران راننده را که پسر جوانی به‌ نام فرهاد بود شناسایی و بازداشت کردند.

فرهاد پس‌از دستگیری به درگیری با سحر و زدن یک ضربه به ران پای او اعتراف کرد و گفت: من این دختر را اصلاً نمی‌شناختم و به زور سوار ماشینم شد. چند بار از او خواستم تا پیاده شود اما او توجهی نکرد و در نهایت مجبور شدم ضربه‌ای به‌ پای او بزنم که همین ضربه باعث خونریزی شد. واقعاً نمی‌دانستم که ضربه به پا هم می‌تواند کشنده باشد.

در ادامه تحقیقات مشخص شد سحر تنها فرزند خانواده‌اش بوده و سال‌ها با مادرش در امریکا زندگی می‌کرده و 3 سال پیش به ایران آمده و تنها بوده است. وقتی مادر مقتول از موضوع مطلع شد به ایران آمد و از قاتل فرزندش شکایت کرد.

به این ترتیب پرونده با صدور کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد، هرچند ولی دم در روز رسیدگی به پرونده در دادگاه حاضر نشد اما با توجه به شکایتی که مطرح کرده بود وکیل او درخواست مادر مقتول را مطرح کرد.

سپس متهم به جایگاه رفت و گفت: من تازه ماشین خریده بودم و به همراه یکی از دوستانم به خیابان اندرزگو رفتیم. دقایقی باهم گشتیم بعد برای اینکه شیرینی ماشینم را به دوستم بدهم به رستوران رفتیم اما دوستم سوییچ ماشین را گرفت و رفت. در ابتدا فکر کردم تلفنش را در ماشین جا گذاشته اما وقتی دیدم بعد از 20 دقیقه نیامد به سراغ ماشین رفتم که دیدم دوستم رضا با دختری داخل ماشینم نشسته‌اند. به رضا گفتم این کیه؟ گفت برو داخل رستوران چند دقیقه دیگر می‌آیم و برایت توضیح می‌دهم. من رفتم و نیم ساعتی نشستم اما از رضا خبری نشد تا اینکه دوباره به سراغ ماشینم رفتم و دیدم هنوز با همان دختر در داخل ماشین نشسته‌اند. خیلی ناراحت شدم و با رضا جر و بحث کردم بعد سوار ماشینم شدم و به آن دختر هم گفتم از ماشین من پیاده شو اما توجهی نکرد و گفت تا پولش را از رضا نگیرد پیاده نمی‌شود.

من گفتم این مسائل به من مربوط نیست ولی سحر شروع به داد و فریاد کرد؛ برای اینکه او را بترسانم کارد میوه خوری که در داخل داشبورد ماشینم بود برداشتم و تهدیدش کردم تا پیاده شود اما سحر به‌جای اینکه بترسد با من درگیر شد و چاقو به ران پایش خورد بعد از ماشینم پیاده شد و شروع به داد و فریاد کرد و من از ترس فرار کردم.

بعد‌از گفته‌های متهم، هیأت قضات شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران وارد شور شدند و به اتفاق آرا متهم را در قتل شبه عمد مجرم شناخته و به پرداخت دیه محکوم کردند.

این حکم مورد اعتراض مادر مقتول قرار گرفت و پرونده برای بررسی مجدد به دیوان عالی کشور ارسال شد. قضات دیوان عالی کشور حکم دیه را نقض کرده و پرونده را برای بررسی به شعبه هم عرض فرستادند و متهم در شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.

در این جلسه هم متهم بار دیگر اظهاراتش را تکرار کرد و گفت: قسم می‌خورم که عمدی در کارم نبوده و اصلاً متوجه مجروح شدن مقتول نشدم، حتی اگر یک درصد به فکرم می‌رسید کارد میوه خوری می‌تواند عامل مرگ یک نفر باشد خودم او را به بیمارستان می‌رساندم.

با پایان اظهارات متهم قضات برای تصمیم‌گیری در این خصوص وارد شور شدند و متهم به‌ خاطر قتل شبه عمد بار دیگر به پرداخت دیه محکوم شد.

در همین رابطه