حادثه 24 - عامل اسیدپاشی در زیرزمینی معروف به پاتوق عمو شاهرخ که مدتی قبل دستگیر شده، در تازهترین اعترافات خود گفت که بهخاطر یک فندک طلا دست به اسیدپاشی زده است. او در حالی چنین ادعایی مطرح کرده که قربانی اسیدپاشی، متهم را بخشیده و از او شکایتی ندارد.
شامگاه ششم مردادماه امسال در زیرزمین یک خانه قدیمی حوالی خیابان وحدت اسلامی، مرد جوانی قربانی اسیدپاشی شد. وی در این حادثه از ناحیه صورت، دست و چشم دچار سوختگی شد و به بیمارستان انتقال یافت و مأموران پلیس در تحقیقات عامل اسیدپاشی را شناسایی و دستگیر کردند.
متهم که جوانی 23ساله است وقتی پیش روی بازپرس جنایی تهران قرار گرفت مدعی شد که قصد کشتن قربانیاش را داشته اما درست روز حادثه نقشهاش تغییر کرده و با دیدن یک ظرف اسید تصمیم به اسیدپاشی گرفته است. او توضیح داد: قربانی اسیدپاشی از دوستانم بود که چند روز قبل از اسیدپاشی به من تجاوز کرد. او تهدیدم کرده بود که اگر شکایت کنم مرا میکشد و جسدم را میسوزاند.
وی ادامه داد: با او در پاتوق خلافکاران که زیرزمین یک خانه قدیمی است آشنا شدم. زیرزمین متعلق به عمهام است که آن را به عموشاهرخ اجاره داده بود و از آن به بعد معروف شده بود به پاتوق عموشاهرخ. آنجا پاتوق افراد معتاد و خلافکار بود و با شاکی در آنجا آشنا شدم. او برای مصرف مواد در پاتوق رفتوآمد داشت و یک روز به بهانه اینکه در خیابان دوری بزنیم مرا سوار ماشینش کرد و در کوچهای بنبست به زور به من تجاوز کرد. من هم برای انتقامجویی تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم اما روز حادثه نقشهام تغییر کرد. آن روز در پاتوق عموشاهرخ یک ظرف اسید دیدم که برای تولید شیشه بود. آن را برداشتم و به روی شاکی ریختم تا انتقام بگیرم.
ادعای تازه
درحالیکه حدود 4ماه از اسیدپاشی گذشته و قربانی این حادثه که سوختگی او از نوع درجه 3بود از بیمارستان مرخص شده بود، متهم بار دیگر برای انجام بازجویی و ثبت آخرین دفاع به دادسرای جنایی تهران انتقال یافت و این بار ادعای تازهای را مطرح کرد.
وی به قاضی ساسان غلامی بازپرس شعبه سوم گفت: دعوای من با شاکی برسر یک فندک گرانقیمت بود. متهم با پس گرفتن ادعای قبلی خود توضیح داد: حرفهایی که پیش از این مطرح کردهام دروغ بوده است. ماجرا از این قرار است که چند روز قبل از حادثه فندکم را به شاکی امانت دادم. فندک معمولی نبود؛ روکش طلا داشت و گرانقیمت بود. آن روز شاکی میخواست مواد بکشد و بعد فراموش کرد فندک را پس بدهد. روز حادثه شاکی را دیدم و از او خواستم فندک طلا را برگرداند چون امانت بود و باید به صاحبش برمیگرداندم. اما او شروع به فحاشی کرد که با هم درگیر شدیم و چون بهشدت عصبانی بودم به روی او اسید پاشیدم.
بخشش متهم
متهم پس از مطرح کردن این ادعا روانه زندان شد تا اینکه دیروز شاکی به دادسرای جنایی تهران رفت و متهم اسیدپاش را بدون هیچ قید و شرطی و فقط برای رضای خدا بخشید.
وی گفت: من در این حادثه از ناحیه چشم، ساعد، شانه و صورت دچار سوختگی شدم و پزشکی قانونی هم حدود 18درصد دیه کامل یک انسان را برای من درنظر گرفته است. اما تصمیم گرفتم بهخاطر رضای خدا متهم را ببخشم چون او از دوستانم است و بارها اظهار پشیمانی کرده است. او در زندان مدام به من زنگ میزند و میگوید هرگز قصد اسیدپاشی نداشته و همهچیز در یک لحظه رخ داده است. من هم دلم به رحم آمد و تصمیم گرفتم از قصاص او و دریافت دیه صرف نظر کنم تا آزاد شود.
با بخشش شاکی، متهم از لحاظ جنبه عمومی جرم در دادگاه کیفری محاکمه خواهد شد.