حادثه 24 - «ماموران مرد جوان را پشت وانت نگه داشتهاند و سرش را بالا میگیرند. او از روی عجز عذرخواهی میکند و مردمِ موبایل به دست، مشغول ثبت لحظههای خرد شدن او هستند.» این بخشی از صحنههایی است که این روزها بارها به نام گرداندن اراذل یا سارقان در خیابان شاهد بودهایم. اما آیا گرداندن متهمانی که هنوز برایشان حکم قطعی صادر نشده قانونی است؟ این کار چه تأثیری بر متهم و شهروندانی که به تماشای او میایستند، خواهد گذاشت؟
چند هفته قبل بود که مأموران نیروی انتظامی چند جوان را که به اتهام شرارت دستگیر شده بودند در منطقه تهرانپارس گرداندند. دیدن این صحنهها برای خیلی از شهروندان تازگی داشت، چرا که آخرین بار چنین کارهایی در دهه 80 و در دوران فرماندهی سردار رادان بر پلیس تهران انجام شده بود. این اقدام با واکنشهای مختلفی همراه بود. برخی این کار را مثبت و در راستای شکستن قدرت اراذل و اوباش ارزیابی میکردند و برخی دیگر آن را کاری در جهت مشهور شدن متهمان میدانستند و آن را راهی بیبازگشت در شرارت قلمداد میکردند.
چند روز گذشت تا اینکه این بار در رشت چند نفر که با قمه و قداره به بیمارستان پورسینا هجوم برده بودند، دستگیر و در شهر گردانده شدند. اما این پایان ماجرا نبود، چرا که این کار در روزهای گذشته 2 مرتبه دیگر در تهران تکرار شد؛ چند روز قبل، در منطقه مشیریه، و روز چهارشنبه، در خیابان جمهوری اسلامی، مقابل پاساژ علاءالدین. در هر 4 مورد شاهد پدیدههای نوظهوری بودیم. تنبیه بدنی متهمان مقابل چشمان مردم، عذرخواهی آنها و اشتیاق مردم با تصویربرداری از صحنه خرد شدن متهمان. در این میان، عدهای میپرسند چطور است که متهمان جرائم خرد با این شرایط در خیابان گردانده میشوند، اما یقهسفیدها و مجرمان فسادهای مالی در امان هستند؟
بازتولید خشونت
امانالله قرائیمقدم، جامعهشناس، معتقد است انجام چنین کارهایی در جامعه نوعی عقبگرد به سنتهای گذشته است و نوعی واپسگرایی محسوب میشود. او میگوید: «در سالهای دور، افراد متخلف را بهعنوان مجازات سوار بر حیوانات چهارپا میکردند و در انظار میگرداندند. اما امروزه این کارها با شرایط جامعه سازگار نیست. در جوامع توسعهیافته افراد خلافکار را در خیابان نمیگردانند، چراکه این کار نوعی بازگشت به عقب است و با اقتضائات روز همخوانی ندارد.»
بررسی سوابق جوانی که چند روز قبل در منطقه مشیریه گردانده شد حاکی از آن است که او سالها قبل نیز به اتهامی مشابه در منطقه گردانده شده بود و این موضوع نشان میدهد چین اقداماتی نمیتواند بازدارنده باشد. این جامعهشناس در این خصوص میگوید: «وقتی برچسبی به فردی زده شد که تو اوباش، فاسد، سارق یا... هستی و او آبرویش رفت، دیگر ترسی از اینکه دوباره این کار را انجام دهد ندارد و ممکن است باز هم مرتکب همان جرم شود. او از سویی تکرار جرم را از سر عناد با کسانی که آبرویش را بردهاند انجام میدهد.»
اما دورگرداندن متهمان در خیابان چه تأثیری بر انبوه تماشاچیان میگذارد؟ قرائیمقدم میگوید: «این کار، به نوعی، بازتولید خشونت است. بهخصوص برای جوانان و نوجوانان. آنها بهدلیل اینکه معمولا تجربه دیدن چنین صحنههایی را ندارند با دیدن این افراد سؤالات زیادی در ذهنشان ایجاد میشود و به سوی خشونت سوق مییابند. از طرفی، خاطر آنها را آزرده و به اوضاع و احوال جامعه و آنچه در اطرافشان میگذرد بدبین میکند. گفته میشود این کار با هدف بازدارندگی انجام میشود، اما واقعیت این است که این کار نهتنها بازدارنده نیست، بلکه بیشتر موجب ایجاد ناامنی روانی در جامعه میشود.»
مجازاتی فراقانونی
گرداندن متهمان در شهر اما باعث ایجاد بحثی داغ بین حقوقدانان شده است و اغلب آنها چنین کاری را فراتر از قانون میدانند. یکی از آنها سیدمجتبی حسینپور، قاضی سابق دادگستری است. او میگوید: «در جریان گرداندن متهمان در شهر گفته میشود که این کار با دستور مقام قضایی انجام میشود، درحالیکه در هیچ کجای قانون نداریم فردی را که هنوز متهم است و در دادگاه محاکمه و جرمش ثابت نشده، در شهر و مقابل چشم مردم مجازات کنیم.» او ادامه میدهد: «بازپرس و قاضی همه اختیاراتشان را از قانون میگیرند و اگر قانون اجازه این کار را نداشته باشد، بازپرس و قاضی هم حق ندارند چنین مجوزی صادر کنند.»
این حقوقدان درباره نوع مجازات این افراد میگوید: «تا زمانی که فرد برایش حکم قطعی صادر نشده عنوان متهم به او اطلاق میشود. او باید همه مراحل دادرسی عادلانه را در دادسرا، دادگاه و دادگاه تجدید نظر طی کند و درصورتی که دادگاه تجدید نظر حکمی را که دادگاه درباره او صادر کرده، تأیید کند، او مجرم محسوب میشود.» وی ادامه میدهد: «گاهی قانونگذار تصمیم میگیرد فرد مجرم مدتی در جامعه نباشد، بنابر این به تحمل حبس محکوم میشود. زمانی ممکن است، براساس قانون، تشخیص داده شود که وجود مجرم در جامعه مضر است که در این موارد او حتی ممکن است به اعدام محکوم شود، اما در هیچ جای قانون موردی وجود ندارد که فرد در خیابان گردانده شود و احیانا کتک بخورد. این کار خود نوعی از مجازات است، درحالیکه این نوع مجازاتها آن هم به نام پیشگیری از وقوع جرم یا به اسم ایجاد رعب و وحشت در دل مجرمان در هیچ جای قانون پیشبینی نشده است. چنین مجازاتهایی فراقانونی و اجرای آن جرم است.»