حادثه 24 - کارگر رستورانی که به اتهام قتل سرآشپز در بازداشت به سر میبرد، در جلسه محاکمه مدعی شد تحت تأثیر مصرف شیشه دست به ارتکاب جنایت زده است.
روز ۲۲بهمنسال۹۸، مأموران کلانتری۱۱۳ بازار از درگیری خونین در یک رستوران حوالی بازار باخبر و راهی محل شدند. با حضور مأموران در محل اولین بررسیها نشان داد، در آن درگیری سرآشپز رستوران که مردی ۳۰ساله به نام سعادت بود با ضربه چاقو از سوی یکی از کارگران کشته شدهاست. جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و عامل قتل به نام رئوف ۴۱ساله در حالیکه متواری بود، تحت تعقیب قرار گرفت تا اینکه ساعتی بعد از ارتکاب جرم شناسایی و بازداشت شد. او به پلیسآگاهی منتقل شد و در بازجوییها به جرمش اعتراف کرد و گفت بر اثر مصرف شیشه مرتکب قتل شدهاست.
با اقراهای متهم پدر مقتول به دادسرا رفت و در طرح شکایتش به مأموران گفت: «کشاورز هستم و با سختی زیاد دو فرزندم را بزرگ کردم. سعادت بیدلیل کشته شد. کارگران رستوران میگویند رئوف بعد از اینکه به پسرم چاقو زد فرار کرد. پیکر خونین پسرم ساعتها روی راهپلههای رستوران افتاده بود، اما مدیر رستوران بدون توجه به این ماجرا هیچ تماسی با اورژانس نگرفته بود تا اینکه یکی از کارگران متوجه بیحالی پسرم میشود. وقتی آنها با اورژانس تماس گرفتند، کار از کار گذشته بود. از رئوف و مدیر رستوران شکایت دارم.»
بعد از توضیحات پدر مقتول، مأموران در تحقیقات میدانی و بنا به نظریه پزشکی قانونی که اعلام کردهبود، ضربههای وارده به مقتول کشنده بوده است و در صورت انتقال به بیمارستان، تلاشها مؤثر نبود، رئوف به اتهام قتل عمد راهی زندان شد و مدیر رستوران نیز تبرئه شد. پرونده بعد از صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و بعد از تعیین شعبه روی میز هیئت قضایی شعبه دوم قرار گرفت. ابتدای جلسه اولیایدم درخواست قصاص کردند. در ادامه متهم که متولد کشور کویت بود و لهجه عربی داشت در جایگاه قرار گرفت و در شرح ماجرا گفت: «ایرانی و اهل شادگان هستم. پدر و مادرم در کویت زندگی میکردند به همین خاطر همانجا به دنیا آمدم، اما چند سال قبل به ایران برگشتیم و من در این رستوران مشغول کار شدم. این گذشت تا اینکه به مواد مخدر شیشه معتاد شدم.»
متهم ادامه داد: «سعادت سرآشپز رستوران بود و رفتار خوبی با من نداشت. صاحب رستوران هم بارها بدرفتاریهای او را دیده بود. روز حادثه در دو نوبت صبح و ظهر شیشه مصرف کرده بودم و حال طبیعی نداشتم. در آن وضعیت به خاطر شستن ظرفها با سعادت درگیر شدم و او به من فحاشی کرد. سراغ صاحب رستوران رفتم و از او خواستم به سعادت تذکر بدهد، اما او اهمیتی به حرفم نداد. سعادت چند باری که از کنارم رد شد هر بار یک طعنه زد و به پدر و مادرم توهین کرد. ساعتی گذشت و او دست بردار نبود به همین خاطر تحت تأثیر شیشه کنترل اعصابم را از دست دادم و با چاقو به طرف مقتول حمله کردم. یادم نیست چند ضربه زدم، اما پزشکی قانونی اعلام کرد به گردن، شکم و دست او چاقو خورده است.» متهم در حالیکه سرش پایین بود، گفت: «وقتی بازداشت شدم پزشکیقانونی تأیید کرد زمان قتل شیشه مصرف کرده بودم. باور کنید آن لحظه حال طبیعی نداشتم، اما حالا پشیمانم و از اولیای دم درخواست گذشت دارم.»