۱۳آبانسال۹۷ کارکنان یکی از بانکهای تهران به پلیس خبر دادند که مردی یک فقره چک از مردی مرده برای نقد کردن به بانک ارائه کرده که مأموران در محل حاضر شدند و آن مرد را که رامین نام داشت، بازداشت کردند.
حادثه24- ۱۳آبانسال۹۷ کارکنان یکی از بانکهای تهران به پلیس خبر دادند که مردی یک فقره چک از مردی مرده برای نقد کردن به بانک ارائه کرده که مأموران در محل حاضر شدند و آن مرد را که رامین نام داشت، بازداشت کردند.
رامین وقتی مورد تحقیق قرار گرفت حرفهای متناقضی مطرح کرد، اما سرانجام راز یک جنایت را هم بر ملا کرد.
او گفت که چک را به عنوان حق السکوت از زنی به نام پریناز گرفته است. او توضیح داد: مدتی قبل یکی از دوستانم را دیدم. او که پویان نام دارد با من درد دل کرد و اظهارات عجیبی را مطرح کرد. از حرفهایش شوکه شدم. او میگفت با همدستی زن جوانی به نام پریناز و شوهرش فرهاد، پدر پریناز را به قتل رسانده است. ابتدا حرفهایش را باور نکردم و تصمیم گرفتم او را تعقیب کنم تا اینکه روزی او را سر مزار پدر پریناز دیدم که نشسته بود و گریه میکرد. از او فیلم گرفتم. بعد از آن بار دیگر با پویان صحبت کردم که گفت عذاب وجدان دارد و میخواهد به اداره پلیس برود. آنجا بود که فیلم را به زن جوان و شوهرش نشان دادم و بعد گفتم من هم قصد دارم ماجرا را به پلیس بگویم به همین خاطر آنها حاضر شدند برای اینکه این راز فاش نشود به من رشوه بدهند.
مرد جوان ادامه داد: آن زوج یکبار ۳۲سکه طلا و بار دیگر ۹۶ سکه و بار سوم ۱۱۰ سکه طلا به عنوان حق السکوت دادند. آخرین بار هم ۱۳۰میلیون تومان پول به من پرداخت کردند. آنها به پویان هم یکبار ۵۰میلیون تومان و بار دیگر ۲۰میلیون تومان و آخرین بار یک خودروی سمند صفر دادند.
با ثبت این اظهارات زوج جوان بازداشت شدند و در همان بازجوییهای اولیه به جرمشان اقرار کردند. پریناز در اظهاراتش گفت: یکماه قبل از حادثه مادرم فوت کرد. پدرم وضع مالی خوبی داشت. او در یک خانه ویلایی در شهرک تنها زندگی میکرد. ما مستأجر بودیم به همین خاطر از پدرم خواستم تا سهم الارثم را بدهد و ما را از مستأجری نجات دهد، اما قبول نکرد. پدرم میگفت باید شوهرم خرج زندگیام را بدهد. سپس از من خواست تا در خانههای مسکن مهر ساکن شویم. توقع شنیدن این حرفها را نداشتم تا اینکه وسوسه شدم و برای تصاحب اموال پدرم نقشه قتل او را با همدستی شوهرم و دوستش پویان کشیدم.
زن جوان در خصوص قتل گفت: طبق نقشه به پدرم داروی خواب آور دادم. وقتی پدرم با خوردن دارو بیهوش شد، شوهرم و پویان او را خفه کردند. سپس برای گمراه کردن پلیس عکسهای مادرم را در اتاق خواب پدرم کنار هم چیدیم تا همه فکر کنند پدرم بهخاطر فوت مادرم و دوری او سکته کرده است.
بعد از این توضیحات، شوهر او و پویان نیز بازداشت شدند و به قتل اقرار کردند.
تحقیقات در این زمینه ادامه داشت و در حالیکه هنوز علت مرگ از سوی پزشکی قانونی اعلام نشدهبود، کیفرخواست علیه پویان و فرهاد به اتهام قتل عمد و برای پریناز به اتهام معاونت در قتل صادر شد، اما پویان به قرار بازداشت اعتراض کرد و در اظهارات بعدی جرمش را انکار کرد.
تحقیقات در این زمینه ادامه داشت تا اینکه یکی از دوستان رامین به اداره پلیس رفت و اظهارات عجیبی را مطرح کرد. او به مأموران گفت: مدتی است مادر رامین ناپدید شدهاست و رامین نیز در چند نوبت طلاهای مادرش را فروخته است. در حالی که فرضیه حادثه دیگری در دستور کار مأموران قرار گرفتهبود، پرونده به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد تا اعتراض پویان به قرار بازداشت بررسی شود و بعد از کامل شدن تحقیقات متهمان در شعبه تعیین شده محاکمه شوند.